زیر آسمان خدا 2

اینجا زیر آسمان خدا نیست. زیر آسمان خدای رنگین کمانه خدای کیان خدای نیکا خدای مهسا است

زیر آسمان خدا 2

اینجا زیر آسمان خدا نیست. زیر آسمان خدای رنگین کمانه خدای کیان خدای نیکا خدای مهسا است

روش یادداشت برداری این روزای من

سالها بود که از OneNote استفاده میکردم و هنوزم بعضی از یادداشت هام روی اون هست. قبلا در موردش نوشته بودم. الان یه مدتی هست که دارم بیشتر یادداشت هام رو توی برنامه Notion انجام میدم و تا حدی هم راضی هستم.

یه تغییر بزرگی هم که دادم اینه که دیگه بدون یادداشت برداری یوتیوب نگاه نمیکنم و کتاب صوتی گوش نمیدم. این چندساله خیلی چیزا یاد گرفتم و چون یادداشت برداری نکردم یا از ذهنم رفته یا اینکه یادم نمیاد توی کدوم کتاب یا کجا این مطلب رو یاد گرفتم. شاید واضح به نظر برسه که معلومه که باید یادداشت برمیداشتم ولی خب خیلی چیزایی که یاد میگرفتم مثلا توی رانندگی بود یا توی باشگاه و هر جای دیگه و نمیشد همزمان یادداشت کرد. الان باز همین جاها یاد میگیرم اما باید همون روز یا فرداش یا نهایت همون هفته اون مطلب رو مرور کنم و یادداشت برداری کنم. 

 یادداشت برداری همزمان رو فقط وقتی دارم روی کامپیوتر کار میکنم و یوتیوب توی پشت صحنه (background) گوش میدم میکنم. مثلا یه گفتگوی طولانی که هیچوقت حوصله ام نمیشه نگاه کنم ولی مثلا مربوط به یه صاحب کسب و کار مهم هست رو گوش میدم و وسطش اگر نکته جالبی میگه که نمیدونستم یادداشت میکنم و لینک فایل یوتیوب اش رو هم میذارم توی یادداشت که بعدا هم بتونم باز اش کنم.

مطلب رو هم دارم بر اساس تاریخ دسته بندی میکنم. قبلا دسته بندی هام بر اساس موضوع بود اما تعداد موضوعات خیلی زیاد شدن و پیگیری و مرورش سخت شد. هنوزم اون دسته بندی موضوعی رو دارم و برای بعضی جاها خوبه اما به نظرم اینه دسته بندی تاریخی که دوماهی هست شروعش کردم تا الان بهتر بوده. 


دسته بندی هم اینطوریه:

عدد سال

عدد سال + نام ماه

تاریخ روز به عدد + یک عنوان کلمه به کلمه از موضوعات 

نمونه اش توی عکس زیر هست.


چند وقت پیش هم یه کنفرانس رفته بود و دیدم یکی داره عین من توی همین برنامه Notion دسته بندی میکنه و یادداشت برداری میکنه که جالب بود.

روش مرور ام هم اینه که ماهی یکبار برمیگردم ببینم این ماه چه چیزایی یاد گرفتم که نمیدونستم.

نظرات 2 + ارسال نظر
شادی سه‌شنبه 2 آبان 1402 ساعت 21:18

وودی خیلی از دور و بری هام دارن مستراوت میکنن راستش رو بخوای خیلی ناراحت هستم و ناامید میشم اینا رو که میبینم دلیلشون هم رسیدن سریع تر به اقامت دایم و اینکه با دکتری overqualified میشن
وودی واقعا اینطوریه؟ به نظرت منم فک کنم به مستر اوت؟ من ریسرچ رو دوس دارم واقعا لذت میبرم از اینکه توی محیط دانشگاه باشم. استاپ دانشگاهی انتخاب قطعیم نیست و نمیخوام پست داک بخونم ولی اژ طرفی کاری که به مستر رشته خودم میدن رو ایران داشتم و ازش شناخت کامل دارم خیلی دوسش نداشتم چون یه کار روتین روزمره عادی بود و از اینکه خلاقیتی توش نیس و چیز جدیدی یاد نمیگیرم یا چالشی نداره خوشم نمیومد دوس نداشتم همون کار رو ادامه بدم . کارم اونجا تاپ ترین کاری بودی که مستر رشته من معمولا میدن و فکر نمیکنم اینجا هم خیلی فرقی بکنه
واقعا یعنی اینطور نیست که کسی که مدرک دکتری داره بتونه کار خفن تر با درآمد بیشتری بگیره؟ کاری که به مستر نمیدن. اینک بگم که کانادا هستم وودی کمکم کم واقعا نظرت رو احتیاج دارم

در مورد کانادا خیلی نمیدونم. اینجا ولی برای دکتراها یه احترام دیگه ای قائل هستن. همینکه توی شرکت ما فقط دو سه نفر دکترا بودن خیلی زود تا رئیس شرکت منو میشناختن. من خیلی خیلی راضی هستم که دکترا گرفتم. برای من همه چیز توی زندگی پول نیست. دکترا خیلی دید منو به زندگی عوض کرد. هم دوره اش هم آدمایی که باهاشون آشنا شدم. الان هم اکثر دوستای من دکتر هستن و آدمایی که واقعا توی کارشون موفق هستن. شاید اگر مستر اوت کرده بودم الان با این آدما هم صنمی نداشتم. هر جایی هم الان میرم ملت میفهمن که دکترا دارم یه حساب دیگه ای هست. شاید از نظر مالی چند سالی ضرر باشه اما از نظر نتورکینگ و آینده یه سرمایه گذاری عالیه.
بحث overqualified درسته اما این نیست که دیگه یه کسی دکترا گرفت کار گیرش نمیاد. برای کسی که کار بلد باشه همیشه کار هست. بله با مدرک دکترا میشه کار خفنتر و پر درآمدتری داشت ولی موقعیت های کاری اش کمتره. حداقل برای رشته های مهندسی که میدونم اینطوریه.
به نظرم به دیگران نگاه نکن. ببین خودت از زندگی چی میخوای. وقتی که 70-80 ساله شدی دوست داری کی باشی؟ ترجیح میدی مستر داشته بوده باشی یا دکترا باشی؟ دوست داری چه کاری داشته باشی؟ دوست داری چه چیزی توی زندگی به دست آورده باشی؟ کی باشی از خودت راضی هستی؟

Z دوشنبه 1 آبان 1402 ساعت 20:30

1_ نوشتی یادداشت برداری همزمان فقط وقتی دارم با کامپیوتر کار میکنم... خب برای کتاب خوندن چجوری ؟ ( منظورم کتب مطالعاتی و درس و این جور کتاب هاست ( یعنی مطالعه کردن برای کار یا درس ) یا مثلا مقاله خوندن رو چجوری ؟( میدونم مقاله و اینا هم با لپتاپ است ولی خب اونا رو همین کارو میکنی؟)
2_ این نوشتن خیلی دقیقه یا مثل خلاصه نویسی ؟ یکی از معضلات من اینه که به خاطر وسواس فکری و کمال گرایی به جای خلاصه نویسی خیلی نویسی میکنم، در مسیر زندگی من درس بوده و هست ( از اون ز گهواره تا گور دانش بجوی ) و خیلی روش ها برای برنامه نویسی و درس خوندن پیاده کردم و بعضیها خوب بودن و بعضیها نه ولی سر این نوشتن بعد از مقاله خوندن هنوز در این سن به نتیجه نرسیدم...
3_ وودی یه چیز دیگه اخرش نوشتی که ماهی یکبار برمیگردی فقط به آموخته های اون ماه یا ماه های قبلی هم می بینی ؟

1- کتاب رو هم من روی کامپیوتر میخونم. الان هم که بیشتر صوتی گوش میدم. اگرم یه روزی قرار باشه کتاب کاغذی بخونم روی همون کامپیوتر یادداشت برداری میکنم.
2- خلاصه نویسی به زبان خودم. مهم اینه که به زبان خودم باشه و فهم خودم از موضوع به غیر از اون چیزایی که یه کم بولت پوینتی هستن.
3- اون ماه و ماه های قبلی از اول. مرور ها خیلی سریع میشن چون بیشتر چیزا یادم مونده.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد