زیر آسمان خدا 2

اینجا زیر آسمان خدا نیست. زیر آسمان خدای رنگین کمانه خدای کیان خدای نیکا خدای مهسا است

زیر آسمان خدا 2

اینجا زیر آسمان خدا نیست. زیر آسمان خدای رنگین کمانه خدای کیان خدای نیکا خدای مهسا است

پرونده گرین کارتم قبول نشد

چهارشنبه ها توی ساختمون اصلی شرکت کار میکنیم. دو هفته پیش بالاخره بعد از کلی پیگیری I-140 رو با Premium Processing شرکت برام فایل کرد. اینطوری مطمئن بودم که جوابش تا دو هفته دیگه میاد. چون PERM قبول شده بود وکیل شرکت میگفت که احتمال اینکه I-140 قبول نشه نزدیک به صفره مگر اینکه مشکلی توی مدارک باشه. 

امروز ظهر یکی از کارمندهای نیروی انسانی میخواست بره ناهار گفت که در مورد پرونده ات که میدونی. گفتم نه. گفت پنجشنبه جوابش آمده متاسفانه قبول نشده. به اون اشتباهی که توی شرح کار بود گیر داده بودن. اینو که گفت یه چیزی توی قلبم فرو ریخت. بعد یک خط از ایمیلش رو خوند و نوشته بود که فرآیند باید از اول انجام بشه.

نزدیک دو سال پیش فرآیند گرین کارت رو برام شروع کرده بودن. اولین مرحله که نوشتن شرح کار هست نزدیک چهار ماه طول کشید (یک صفحه برگه!) وقتی اعتراض کردم که چرا اینقدر طول میدین گفتن که نه این مهمترین مرحله هست و نباید اشتباه بشه. خلاصه بعد از چهار ماه وکیلی که گرفته بودن رزومه منو کپی کرده بود توی شرح کار. حتی یک کلمه اش رو هم تغییر نداده بود مثلا توی رزومه نوشته بودم که "مدیریت 7 نفر...." دقیقا همینو توی شرح کار کپی کرده بود. یعنی کلا کمتر از 5 دقیقه وقت گذاشته بود بعد از چهار ماه. برگه رو که دیدم واقعا ناراحت شدم. گفتم بعد از چهار ماه اینه! گفت نه این پیشنوسه. به مسئول نیروی انسانی امون اعتراض کردم که این وکیل کارش رو بلد نیست و براش توضیح دادم که چرا نباید شرح کار اینطوری باشه و بعداز چند بار رفت و برگشت گفت "باید به ما اعتماد کنی" دیگه چیزی نگفتم. با همین اوضاع رفتن جلو تا تقریبا یک سال بعد قبل از فایل کردن PERM از من خواستن که نامه ای که از شرکت ایران گرفتم رو عوض کنم و یه چیزایی بهش اضافه کنم. به وکیل گفتم که این اصلا منطقی نیست. گفتن که هیچ راهی نداره وگرنه باید از اول شروع کنیم. بنده خدا مامانم چهار روز علاف شد که بالاخره یه نامه دیگه بگیره که نخوام یکسال عقب بیفتم. چند ماه دیگه گذشت تا دو ماه و نیم پیش بالاخره جواب PERM آمد و قبول شده بود. جواب این مرحله برای من دو ماه هم طول نکشید وکیله میگفت این سریعترین زمانیه که دیدم یه پرونده قبول بشه. منم خوشحال که دیگه تموم شد و تا دو هفته دیگه I-140 ام رو گرفتم و دیگه خیالم راحته. یه دو ماهی هم طول کشید که بعد از PERM برام I-140 رو فایل کنن.

مراحلی رو که میشد همزمان انجام داد پشت سر هم انجام دادن که بیشتر طول بکشه. بین هر مرحله هم دو سه ماه معطل کردن تا اینکه رسید به اینجا. رفتم با مسئول نیروی انسانی صحبت کردم و پرسیدم که حالا چی؟ گفت منم نمیدونم بذار همین الان زنگ بزنم به وکیل. زنگ زد اما بر نمیداشت. گفت بذار یه ایمیل بزنم. گفتم توی ایمیلی که فلانی بهم نشون داد نوشته بود همه چیز از اول. گفت اوه! بذار از وکیل بپرسم بهت خبر میدم.

بقیه روز واقعا نمیفهمیدم دارم چکار میکنم توی شرکت. خودم رو به کارهام سرگرم کردم تا ساعت 5 بشه و برم خونه. یه جلسه گذاشته بودن 5 تا 6 که مجبورم بمونم اما 5:30 تموم شد. یه جلسه دیگه گذاشته بودن 6 تا 7 که گفتم نمیام و رفتم خونه. 

توی راه همش داشتم فکر میکردم که حالا چکار کنم. فردا استعفا بدم برم یه جای دیگه. اصلا برم کالیفرنیا پروسه رو از اول با یه شرکت دیگه شروع کنم. پرونده خودم رو فایل کنم اما وکیل خودم میگفت چون کار شرکتی کردم شانس ام برای گرفتن گرین کارت خیلی کم شده... ماشین رو که توی پارکینگ پارک کردم بغضم ترکید و بلندبلند گریه کردم حتی نتونستم از ماشین بیام بیرون. بابام رو جلوم تصور میکردم و با همه جزئیات فیزیکی بدنش و اینکه دارم بغلش میکنم و فشار آغوشش رو با نقطه نقطه بدنم حس میکردم. صورت مامانم رو جلوم تصور میکردم و غرق بوسه اش میکردم و نرمی گونه اش رو روی لب هام حس میکردم و صورتم خیس اشک شده بود. نمیدونم چقدر گذشت که توی این خیال ها بودم اما هیچ حسی از زمان و مکان نداشتم. با همه وجودم میخواستم پرواز کنم و برم پیش پدر و مادرم و در آغوششون بکشم. 

بعد صدای قلبم رو بلند کردم. "قوی باش. تو که از اول میدونستی. مرد باش. چیزی نشده که. امید داشته باش. درست میشه. ویزای کار که داری مشکلی نداری. اونم درست میشه" صورتم رو پاک کردم و تصمیم گرفتم دیگه بهش فکر نکنم. رفتم باشگاه تا نذارم افسردگی بهم غلبه کنه. دو ساعتی ورزش کردم و برخلاف همیشه دیگه کتاب نذاشتم توی گوشم. شادترین آهنگ ها رو گذاشتم و وزنه ها رو هی بیشتر و بیشتر میکردم. تا جایی که همونطوری که روی نیمکت دراز کشیده بودم نتونستم وزنه رو از روی سینه ام بلند کنم. فکر کردم ببین وقتی وزنه بزرگتر از توانت برمیداری اینطوری زیرش گیر میکنی. توی زندگیت همش سعی کردی این وزنه های بزرگ بزرگ رو برداری و نتیجه اش اینه که بعضی وقتا زیرش گیر میکنی اما سریع ذهنم رو عوض کردم و فکر کردم خب همینه برای قوی شدن تنها راهش همینه که وزنه های بزرگتر از حد ات برداری.بعضی وقتا هم زیرش گیر میکنی اما اشکال نداره توی بلند مدت بهترین نتیجه ها رو داره. 

بعد از باشگاه اسموتی مخصوص خودم رو درست کردم (مخلوط هندونه و موز و توت فرنگی و توت آبی و تمشک قرمز و مشکی با پودر پروتئین وانیلی) درست کردم و خوردم و بعد رفتم یکی از جاهایی که مثل بهشت هستن. یکی از دوستام از کالیفرنیا زنگ زد و یک ساعتی باهاش حرف زدم. توی دالاس و تا ساعت 12 و نیم اونجا بودم.