زیر آسمان خدا 2

اینجا زیر آسمان خدا نیست. زیر آسمان خدای رنگین کمانه خدای کیان خدای نیکا خدای مهسا است

زیر آسمان خدا 2

اینجا زیر آسمان خدا نیست. زیر آسمان خدای رنگین کمانه خدای کیان خدای نیکا خدای مهسا است

تحلیلی از انتخابات امریکا - قسمت دوم

اتفاقی که توی انتخابات اخیر افتاد برای من خیلی جالب بود. مردم قشنگ به دو دسته تقسیم شده بودند: دسته ای که اطلاعاتشون رو از رسانه های اصلی (mainstream media) مثل CNN و MSNBC و... میگرفتن و دسته ای که اطلاعاتشون رو از سایت های اینترنتی مثل توییتر و یوتیوب و ... میگیرفتن. جریان اصلی تبلیغ کامل کلینتون و سیاست هاش بود و تا روز آخر میگفت که همه آمار نشون میدن که کلینتون برنده است و ... برعکس اون رسانه های اینترنتی میگفتن که مدیا های اصلی دروغ میگین و ترامپ توی برخی نظرسنجی ها بسیار هم بالاتر از کلینتون هست. رسانه های اصلی مدام بر فسادهای اخلاقی ترامپ تاکید داشتن و از صلاحیت کلینتون میگفتن. برعکس رسانه های اینترنتی از فسادهای حکومتی کلینتون و صلاحیت نداشتنش میگفتن. جالبه که اخبار صد و هشتاد درجه توی دو تا رسانه فرق میکرد. البته این نبود که مثلا CNN از فساد کلینتون چیزی نگه اما اگر 1 دقیقه به موضوع ایمیل های کلینتون اشاره میکرد 59 دقیقه در مورد بد بودن ترامپ صحبت میکرد. یعنی اخباری که ارائه میکرد بی طرفانه نبود. واکنش های دوستای امریکایی من خیلی جالب بود. عده ای که به رسانه های اصلی گوش میدادند کاملا شکه شده بودند و عده ای که به رسانه های اینترنتی توجه میکردند کاملا میدونستن که چی شده.


درسی که میشه گرفت اینه که رسانه ها تاثیر زیادی روی باورها و افکار مردم دارند. خیلی از مردم وقت ندارند یا اصلا دوست ندارند که خودشون تحقیق کنن ببینن که چه قضاوتی باید داشته باشن. همون چیزی که خانواده و نزدیکانشون میگن یا رسانه هایی که بهشون گوش میدن میگن رو قبول میکنن. تا جایی هم که میشه نظر مخالف رو با برچسب های از پیش ساخته شده محکوم میکنن. مثلا خیلی ها از قبل میگفتن چون ترامپ فلان کار رو کرده امکان نداره کسی بهش رای بده. اینا دقیقا کسانی بودند که شکه شدند چون واقعیت چیز دیگه ای بود. چیزی رو که نمیشه انکار کرد حقیقت (Fact) هست. یعنی یه اتفاقی که میفته یا حقیقتی که وجود داره قابل انکار نیست. میشه بهش شک و شبهه وارد کرد اما انکارش نمیشه کرد. این حقیقت ها در کنار هم میتونه به آدم کمک کنه که تحلیل درستی داشته باشه.


چیزی که آزار دهنده هست اینه که اثبات یه چیزی خیلی سخته. معمولا میشه صد تا دلیل و شاهد آورد اما اثبات خیلی سخته.  مثلا اثبات اینکه هیلاری برای انتخاب بهتر از ترامپ هست یا برعکس. یعنی به دست آوردن تمام این حقایق (Facts) آسون نیست و بسیار زمانبر هست و هر کسی نمیتونه این زمان رو برای هر تصمیم زندگیش بذاره. اینجاست که معمولا آدما به شهود درونی اشون توجه میکنن. حتی این شهود بعضی وقتا باعث میشه که با اطلاعات کم تصمیم اشتباه بگیرن. عقل کلی جامعه اما احتمال خطا رو پایین میبره. یعنی اگر یه درصد بالایی اطلاعات کافی داشته باشن و بخوان تصمیم بگیرن احتمال زیاد تصمیم صحیح تری میگیرن. برای همین دموکراسی میتونه در بسیاری جاها خوب باشه. با این حال شهود نباید جایگزین بدست آوردن اطلاعات صحیح بشه. حقایق در نهایت بهترین راه نتیجه گیری هستن و شهود و اعتقادی که مبتنی بر حقایق نیست میتونه به نتیجه غلط برسه. بنابراین آدم نباید اعتقاد و شهودش رو جایگزین دیدن حقایق کنه.

تحلیلی از انتخابات امریکا - قسمت اول

این مدت که بی حوصله شده بودم بسیاری از اخبار انتخابات امریکا رو دنبال میکردم. یادمه یکی دو ماه پیش گفته بودم که ترامپ ورژن امریکایی احمدی نژاد هست. امروز میخوام بگم که چقدر نظرم عوض شده و چرا عوض شده. نظرات دوستای ایرانیمو که میخونم میبینم که چقدر همه شکه شدند و یا چقدر بدو بیراه نوشتن که مردم امریکا ترامپ رو انتخاب کردن.کم سن و سال ها بیشتر به کلینتون رای داده بودند و پیرتر ها به ترامپ طوری که حتی دوستای امریکایی و بچه های دانشگاه بسیار ناراحت بودند. اما برای من هیچ چیز عجیب و شکه کننده ای نبود. من از چند هفته پیش میدونستم که اگر قرار نباشه تقلب بشه ترامپ رئیس جمهور میشه. 


متاسفانه همه ما اتفاقات رو بر اساس تجربیات خودمون تحلیل میکنیم. مثلا من میبینم که خیلی از دوستای من هنوز میگن که ترامپ عین احمدی نژاد هست. اون دوستم که انگلیس بوده و آمده امریکا میگه که این یه brexit دیگه است (تا حدی هم درست میگه)! اون یکی شکه شده که چرا همه نظر سنجی ها تا روز آخر میگفتن که کلینتون با چندین درصد پیشتاز هست. خلاصه هر کسی بر اساس اطلاعاتی که از قبل توی ذهنش داشته موضوع رو تحلیل میکنه.همه چیزی که میخوام بگم اینه که جریان اطلاعاتی که ما دریافت میکنیم چقدر میتونه توی تحلیل ها و قضاوت ها و کلا دید ما به دنیا تاثیر داشته باشه.


 من خوش شانس بودم که فرصتی داشتم که خودم این مدت مطالعه کنم و ببینم موضوع از چه قراره. چیزی که بهش فکر میکردم این بود که چقدر یک حقیقت کوچک میتونه نظر آدم رو عوض کنه. این یه مثال فرضی هست که مثلا به کی رای باید داد:

-  خب ترامپ مثل احمدی نژاده. کلینتون حداقل مثل اوباما خوبه! = کلینتون

- کلینتون سابقه بدی در دروغ گفتن داره. ترامپ دروغ نگفته = ترامپ

- ترامپ توهین های نژادی و مذهبی و ... میکنه. درسته  که کلینتون دروغ میگه ولی سیاست داره = کلینتون

- کلینتون هم به مردم توهین میکنه. به سیاها توهین کرده و ... حداقل ترامپ منظوری نداشته حرف زدنش اینطوریه = ترامپ

- ترامپ از کارمندهاش سوء استفاده کرده و اصلا پول تکس هم نداده. کلینتون حداقل تکسش رو داده به کشور اهمیت داده = کلینتون

- ترامپ بزینس میکنه باید بتونه از قوانین استفاده کنه. کلینتون از طریق بنیادش کلی دزدی کرده = ترامپ

- اوباما از کلینتون حمایت میکنه. اون میدونه که سیاست چیه. ترامپ بزینس اش هم زیر سئواله = کلینتون

- از مقالات ویکیلیکس معلوم شده که اوباما دروغ گفته در مورد اینکه از سرور نمیدونسته. اوباما خودش هم زیر سئواله = ترامپ

- ترامپ به زنان ها توهین میکنه اما میشل اوباما از کلینتون حمایت میکنه = کلینتون.

- حالا یه جایی یه حرفی ترامپ زده. این همه زن باهاش کار میکنن هیچ کس دیگه ای شکایتی نکرده. اصلا چه اهمیتی داره که چه حرفی چند سال پیش زده؟ = ترامپ

- چند تا زن به ترامپ اتهام سوء استفاده زدن - کلینتون حداقل اخلاقی آدم خوبیه = کلینتون

- کلینتون خودش در پرونده های مربوط به شوهرش زن ها رو آزار داده = ترامپ

از مقالات ویکیلیکس معلوم شده که بنیاد کلینتون از عربستان پول میگرفته در حالی که میدونسته عربستان به داعش پول میداده. ترامپ حداقل مخالف سیاست اینطوریه = ترامپ

از مقالات ویکیلیکس معلوم شده کلینتون در مورد ایمیل ها و ... کلی دروغ گفته از کجا معلوم الان هم دروغ های بزرگتری نمیگه؟ خانواده کلینتون ها و بوش و ... سالهاست که انتخابات امریکا رو دست گرفتن. FOB و DOJ جلوی چشم مردم میگن که هیچ سند قابل استنادی برای محکومیت کلینتون ندارن. اینا فساد دولتی درست کردند. این سالهاست که از کشورهای دیگه پول میگیرن و کارهای غیرقانونی میکنن و هیچ کسی محکومشون نمیکنه. برای جرم های کمتر از این ژنرال های چهار ستاره افتادند زندان و ...

یعنی هر گوشه ای از اطلاعات رو که آدم کسب میکنه ممکنه نظرش عوض بشه. مثلا فرض کنیم یه اطلاعات جدیدی برسه که ناسا آدم فضایی ها رو پیدا کرده و  دروغ های کلینتون و اوباما برای این بوده که جامعه جهانی متحد بشه و آسیب نبینه و این موضوعی نیست که بشه در موردش صحبت کرد. اینجاست که کسی دیگه نباید به ترامپ رای بده. یه مثال فرضی گفتم. کسی میتونه بهترین قضاوت رو داشته باشه که بیشترین اطلاعات یا بگیم کامل ترین اطلاعات رو داشته باشه. بحثی که دارم میکنم هم مربوط به شناخت بهتر از سیاست هست و هم مربوط به تفکر منتقدانه که قبلا نوشته بودم.

پرزیدنت ترامپ

خب پیش بینی ها درست از آب در آمد و آقای ترامپ رئیس جمهور شد. تنها چیزی که برام جالب بود این بود که آیا اینا توی انتخابات تقلب میکنن یا نه که دیدم نکردن. ظاهرا هنوز اونقدر پیشرفت نکردن که بدونن میشه عددسازی کنن بدون شمارش آرا کلا هر کیو میخوان رئیس جمهور کنن. فوقش هم اعتراض میکنن که میندازن زندان یا میکشن تموم میشه میره دیگه. یه کم باید از کشورهای پیشرفته یاد بگیرن. این مدت خیلی چیزای جالبی در مورد سیاست ها و طرز تفکر مردم اینجا یاد گرفتم.



به نظرم این شروع یه فصل دیگه ای توی زندگی من هست. باید برای OPT ام اپلای کنم و الان دیگه نمیدونم برای گرین کارت اپلای کنم یا نه. فکر میکنم با انتخاب ترامپ شرایط برای من سختتر شده باشه.

دکتر وودی!

امروز روز دفاع بود. بالاخره تزم رو دفاع کردم. خیلی سئوال کردن اما در کل کسانی که آمده بودند خیلی خوششون آمده بود. مقاله ژورنالم آماده نشده بود که میخوام توی همین یکی دو هفته تمومش کنم و سابمیت کنم. یکی از استادا یه چیزی گفت و من گفتم بذارید من با نظر شما مخالفت کنم و بعد نظر خودمو گفتم و استادم از این موضوع خیلی خوشش آمد و بعد از جلسه گفت جواب سئوالا رو خیلی خوب دادی. حالا دیگه چیزی نمونده. باید اشکالات فرمتی تزم رو درست کنم و قسمت های کپی رایتش رو هم درست کنم و تمومش کنم. دیگه کار خاصی نمونده. حالا رسما دکتر شدم دیگه! مامانم هم چند روزه آمده و امروز کلی خوشحال شده بود.


این مدت کلی انتخابات امریکا رو دنبال میکردم. از هزار تا فیلم و سریال سرگرم کننده تر و آموزنده تر بود. در مورد انتخابات امریکا بعدا کلی مینویسم. امشب شب انتخابات هست و هنوز نتیجه معلوم نیست. من دوست دارم ترامپ برنده بشه و امیدوارم که بعدش هم به وعده هاش عمل کنه. جولین آسانرژ میگه که امکان نداره بذارن ترامپ به کاخ سفید برسه اما خدا میدونه چی بشه. یعنی ممکنه تقلب کنن؟ اخبار الان خیلی جالبه. ممکنه استقرار نیروهای امنیتی برای جلوگیری از شورش مردم بعد از تقلب باشه؟ ممکنه آمار منتشر شده دروغین تستی نبودن و عددسازی رسانه ها برای برنده شده کلینتن بوده؟ ممکنه ترامپ رای مردم رو بیاره اما الکترال ها پول بگیرن که قانونی کلینتون رو رئیس جمهور کنن؟ ممکنه آمار رو توی استیت های اصلی دستکاری کنن تا کلینتن برنده بشه؟ خدا لعنت کنه اوباما رو اگر تقلب کنن و فردای انتخابات بیاد بگه انتخابات امریکا اصلا قابل تقلب کردن نیست! چیزی که مشخصه در حال حاضر رسانه های حکومتی طرف کلینتن هستن و رسانه های مردمی و آزاد طرف ترامپ و کسانی که میشنن اخبار سی ان ان و ام اس ان بی سی و ... رو میبینن فکر میکنن ترامپ فاشیسته (در حالی که نیست) کسانی که از اخبار اینترنت رو دنبال میکنن میدونن که چقدر خطرناکه که کلینتون رئیس جمهور بشه. نصف مردم شکه میشن اگر ترامپ رئیس جمهور بشه میشه مثل brexit. خدایی چه روزی دفاع کردما