زیر آسمان خدا 2

اینجا زیر آسمان خدا نیست. زیر آسمان خدای رنگین کمانه خدای کیان خدای نیکا خدای مهسا است

زیر آسمان خدا 2

اینجا زیر آسمان خدا نیست. زیر آسمان خدای رنگین کمانه خدای کیان خدای نیکا خدای مهسا است

روحیه ام خوب میشه؟

این مدت که ایران بودم چند جلسه روانکاوی پیش یه مشاور معروف رفتم اما هر بار که از اتاقش آمدم بیرون حس کردم که حالم خیلی بدتر شده. بهم گفت که مشکلم اینه که اعتماد به نفس ام رو از دست دادم. بهم تمرین داد که یه مثلا از خوبی های خودم بنویسم و روزی دو سه بار جلوی آینه با احساس تکرار کنم. حتی یکبار هم انجام ندادم چون به نظرم مشکل منو درست تشخیص نداد. مشکل اصلی من این نیست که اعتماد به نفس ندارم. مشکل من اینه که عوامل بیرونی به شدت منو محدود کردن و خیلی تحت فشار بودم تا اونجایی که شکستم. عوامل جسمی هم بی تاثیر نبود. یکی از بزرگترین مشکلات کم کاری تیروئید همین افسردگی هست که اونم باز روی همه چیز تاثیر میذاره. الان که قرص تیرویید میخورم مشکل جسمی باید کم کم رفع بشه اما متاسفانه افسردگی مونده.

 الانم دارم سعی میکنم که بلند شم اما واقعا خسته ام و هر بار که بلند میشم به خودم انرژی میدم اما اینقدر انرژی ام زیاد میشه که شب خوابم نمیبره. کم خوابی شب باز دوباره باعث خستگی شدید میشه و افسردگی میاره. الان تقریبا دو ماهی میشه ایران هستم اما به جز چند روز معدود حالم خیلی خوب نبوده که بتونم کاری به جز کارهای شرکت رو انجام بدم. اولا فکر میکردم که به خاطر کار زیاد هست ولی این چند روزی که شیراز بود اصلا کار نکردم و روز سومی که اونجا بودم نه چیزی توی تغذیه ام عوض شده بود و نه خواب و نه اصلا کار کرده بودم اما حالم اصلا خوب نبود. برای همین بدون شک مشکل از روحیه ام هست.

این شاید یکی از طولانی ترین دوره هایی باشه که من خوب نبودم. از Feb پارسال شروع شد و تمام مدتی که مسافرت بودم و الان ایران هستم ادامه پیدا کرده. امیدوارم بودم که با شروع این قرص ها روحیه ام هم بهتر بشه اما به جز یکی دو روز خیلی تغییری نکردم. انرژی بدنم به طور کلی خیلی بهتر و بیشتر شده اما هنوزم روحیه ام خرابه و خیلی سخت میتونم کارهایی که دوست دارم رو انجام بدم.

امروز سه چهار ساعتی وقت گذاشتم که از اینترنت یه چیزایی پیدا کنم. از یوتیوب یه دکتر رو پیدا کردم که میگفت مشکل اصلی افسردگی اینه که آدم یه هدفی داشته که بزرگتر از ظرفیت اش بوده اما نتونسته بهش برسه. بعد هر چی بیشتر تلاش کرده بیشتر پایین رفته و الان خیلی سخت شده که از چاهی که توش افتاده بیرون بیاد. روش اش اینه که اهداف خیلی خیلی کوچیکتر داشته باشه و روی اونا کار کنه تا کم کم دوباره این ظرفیت ایجاد بشه که بتونه اهداف بزرگتر داشته باشه. اهداف هم باید کوچیک و قابل اندازه گیری و به احتمال 95 درصد قابل دستیابی باشن و دستیابی اش وابسته به دیگران نباشه. مثلا اینکه هفته ای دو بار برای راه رفتن بیرون برم.  

https://www.youtube.com/watch?v=4oOrGfGibEw

البته که افسردگی دلایل دیگه ای میتونه داشته باشه اما شاید این موردی که میگفت به من میخورد. من خیلی این چند ساله برای اهدافم تلاش کردم اما محیط اطرفم اینقدر منو محدود کرده بودن که هر چی تلاش میکردم به هیچ جایی نمیرسیدم. بعد هم چون نمیتونستم راحت محیط ام رو عوض کنم فشار و استرس کار منو مریض کرد. بعد از اینکه محدودیت ها برداشته شدن اما دیگه خیلی خسته و زخمی بودم. بعد هم ذهنیت ام عوض شد. این شد که من به هر چی که میخواستم رسیدم. چرا دیگه بخوام برای اهداف بزرگتر تلاش کنم. اصلا زندگی بسه دیگه!

یکی از این ویدئوها رو که نگاه میکردم میگفت دکترش ازش یه سئوال کرده: "ترجیح میدی که زنده باشی و خوشحال زندگی کنی یا اینکه بمیری" این سئوال یه دفعه به من شوک وارد کرد. کسی که تعریف میکرد هم میگفت که اصلا انتظار همچین سئوالی رو نداشته. فکر کردم واقعا من کدومش رو میخوام؟ درسته که خسته شدم اما باز ترجیح ام اینه که که زنده باشم و شاد زندگی کنم تا اینکه بمیرم. میدونم بعضی ها شاید فکر کنن که اصلا مگه میشه که کسی با شرایط من اینقدر روحیه اش خراب باشه. من بهترین کاری که یه نفر میتونه داشته باشه رو دارم یعنی کاری که دوست دارم و از انجامش لذت میبرم. بیشتر قاره امریکا رو گشتم. ماشینی دارم که خود امریکاییها هم که میبینن میان بهم تبریک میگن! هر جای دنیا بخوام برم خیلی راحت میتونم برم و نه هزینه اش برام مشکلی داره و نه نگران کارم هستم. یعنی دیگه چی میخوام؟ اما خب همه چیز اینا نیست.

من خیلی چیزا میخواستم که نتونستم بهشون برسم. شاید تقصیر رو گردن عوامل خارجی میندازم اما واقعیت اینه که در همه مراحل راه حل ها هم جلوی روم بودن اما میترسیدم که ریسک کنم. مثلا دو سال اولی که کار میکردم حقوقم خیلی کم بود. خب میتونستم کارم رو عوض کنم اما به خاطر پروسه گرین کارت نکردم. اگر کرده بودم شاید به نفعم شده بود. اصلا گرین کارت رو همون سال فارغ التحصیلی میتونستم اقدام کنم. با وکیل هم حرف زدم اما به خاطر اینکه خیلی خسته بودم دنبالش نرفتم. یعنی راه حل مشکلم باز دست خودم بود اما هزینه اشو ندادم و مجبور شدم چندبرابر هزینه رو بعدا بدم و و و و و

اینم منو اذیت میکنه. اینکه چرا اینقدر میترسیدم. چرا وقتی جواب مسئله رو داشتم سعی نکردم یا حداقل به موقع سعی نکردم. شب چند ساعتی وقت گذاشتم که بشینم و مشکلاتم رو بنویسم و براشون راه حل پیدا کنم.

نظرات 12 + ارسال نظر
hamide جمعه 14 مرداد 1401 ساعت 10:07

ببین وودی من نه میخام بگم درکت میکنم و ادا فرهیخته ها رو دربیارم نه بگم فلان کارو کن اکی میشی ولی واقعا چطوری قدر این شرایط خوبو نمیدونی، دیوونه چی میخای دیگه؟؟؟ من آرزوم بود اپلای کنم ولی چون ذهات زندگی میکردم حتی ی کلاس زبان معمولی نبودم برم هر چیم تلاش میکردم لنتی نمیتونستم ی کلمه انگلیسی اسپیک کنم تن دادم ب دکتری ایران، حالام تو ی دانشگاه تاپ کشور دکتری میخونم و هر روزم حسرته و شاد نیستم چون پول ندارم هیچ امیدیم ب شغل داشتن ندارم دیوونه تو داری آرزوهای ما رو زندگی میکنی

آره میفهمم چی میگین. من واقعا زندگی خوبی دارم. اما خب آدم احساس خودش رو نمیتونه مخفی کنه. این حسی هست که دارم.

هادی دانشمندی سه‌شنبه 17 خرداد 1401 ساعت 04:48

سلام
من چند سال پیش شما رو دنبال میکردم و نکات کم و بیش بکری از تجربیاتتون کسب کردم.
بایت مشکلتون جسمی و روحیتون من احساس میکنم بتونم کمکتون کنم.
قبلا دستیار یکی از پزشکان مطرح طب سنتی ایران بودم .اگر خواستید بهم ایمسل یزنید یا تو وات پیام بدید. 09101629603

خدا پشت و همراهت

سلام. خیلی لطف دارین.

اسمان یکشنبه 8 خرداد 1401 ساعت 01:36

سلام وودی خیلی وقت بود فرصت نشده بود سربزنم و با خوندن این پستت خیلی برات ناراحت شدم. منم دوره های افسردگی را داشتم…. بنظر من زندگی پوچ تر و مزخرف تر از این هست که به غصه بگذره. حتی ارزش نداره که روزهامون را به غم براش بگذرونیم.
حتما حتما کتاب سیلی واقعیت را پیدا کن و بخون.

بله حتما حتما. نگاه میکنم. مرسی

. سه‌شنبه 27 اردیبهشت 1401 ساعت 12:35

سلام
فکر کردم حداقل سرچ می کنید، آیه قرآنه

آره میدونستم

. یکشنبه 18 اردیبهشت 1401 ساعت 15:37

و من اعرض عن ذکری فان له معیشه ضنکا

امام سجاد؟

هرچی سه‌شنبه 13 اردیبهشت 1401 ساعت 14:15

ببین وودی کاملااااااا درکت می کنم. البته من به جایی نرسیدم و به کوچکترین اهدافمم نرسیدم و وضعیتم خیلی داغونه. ولی احساس اندوهی که داری رو کاملا درک می کنم. من با یکی صحبت می کردم بطور آنلاین که منو نمی شناخت بعد گفتم حتی به این فکر می کنم که بمیرم. برگشت گفت خودکشی برای کسی که هیچ راهی نداره خیلیا آرزو داشتن جای تو باشن. ولی بعدش که شرایط زندگیم رو توضیح دادم واضح تر شد مساله. تو هم درسته الان گرین کارت گرفتی و شغل خوبی داری ولی آدم میاد خودش رو با یه فرد خارجی خوش شانس که از بچگی اونجا به دنیا اومده و مشکلات تو رو نداشته مقایسه می کنه، بعد می بینی که تو این همهههههه استرس کشیدی این همه داستان داشتی تازه به سطح زندگی متوسط اون برسی. یعنی تو روحیه ت داغون شد تا به اینجا برسی واقعا دردناکه نمی دونم چجوری توضیح بدم.
متاسفانه این جمله که برو خداروشکر کن بدتر از تو هم هستن خیلی بیشتر منو افسرده میکنه. چون وضع زندگیم واقعا زیر متوسط هست حداقل مرفه بی درد هم نیستم این حرفو بهم بزنن :|

آدم هیچوقت نباید خودش رو با دیگران مقایسه کنه. فقط باید خودش رو با خود روز قبل و هفته قبل و سال قبل مقایسه کنه. من توی یه زمینه های پس رفت کردم و برای همین افسرده شدم. مثلا آدم خیلی شاد و خوشحالی بودم اما اجازه دادم مشکلات منو از پا در بیاره.
اگر واقعا میخوای در بیایی میتونی. نمیگم آسونه اما میشه.

سمانه سه‌شنبه 13 اردیبهشت 1401 ساعت 00:31

وودی عزیز به نظرم نیاز داری یه همراه و همدم پیدا کنی

درسته

هدا دوشنبه 12 اردیبهشت 1401 ساعت 19:47

سلام وودی،
من فکر می کنم بخش زیادی ازین افسردگی ناشی از کمالگراییه، متاسفانه من و خیلی از بچه هایی که اینجا تو آمریکا می بینم هم دچارش هستیم، انگار همیشه باید کارهای اساسی تو زندگی بکنیم تا احساس خوبی در مورد خودمون داشته باشیم، کلا به خودمون سخت می گیریم.
به نظرم ی مدت هیچ هدف خاصی رو تعیین نکن، ی زندگی معمولی ولی شاد رو به عنوان روتین انتخاب کن، ی جوری که زندگی رو مزه مزه کنی بدون اینکه نگران باشی که کار خاص و بزرگی انجام نمی دی، شاید اینطوری حالت بهتر بشه.

سلام. این کار رو کردم و بیشتر احساس پوچی بهم دست داد. یه مدتی کلا هیچ احساسی نداشتم و هنوز گهگداری توی همون وضعیت هستم. الان میخوام با اهداف کوچیک شروع کنم.

Za دوشنبه 12 اردیبهشت 1401 ساعت 17:30

افسردگس چیزیه که من ده سال درگیرم ... از بحث کنکور و پشت موندنم شروع شد و بعد بزرگتر شدم و نه تنها از مشکلاتم کم نشد زیاد تر هم شد .... تحت نظر روان شناس خوب نشدم و یه بار اقدام به خودکشی داشتم و مجبوری مادرم منو برد روان پزشک و دارو روان خوردم و فقط می خوابیدم و بی حال شده بودم و گریه 24 ساعتی و خیلی روزای وحشتناکی بود ... یه روز خودم قرصا رو قطع کردم و حالم یه هفته ای بد شد ولی رفته رفته بهتر شدم ... روان پزشک با دارو می تونه کمک کنه ولی عوارضش زیاده من ترجیح دادم خوب نشم تا حالم اونطوری بشه .... سعی کنید اخرین گزینه دارو های روان باشه اینو به عنوان یک پزشک از من بپزیرید ...
من بعد اون ماجرا ها الکی خودم رو سعی می کردم خوشحال کنم گاها فکر می کردم دیوونه ام اما تنها راه بود و بعد با کوچ لایف اشنا شدم متاسفانه این چیزا تو ایران زیاد نیست و مال منم یه شخص ایرانی توی استرالیا ولی این چیزا تو امریکا زیادتره ... یه کوچ coach خوب خیلی کمک می کنه شاید اولا اذیت کننده باشه ولی بعدا فوق العاده اثر می کنه ...
به عنوان یه ادمی که از مرگ برگشته من گاها می گم اگه برگردم دوز بیشتری قرص مصرف می کنم تا بمیرم اما الان بعد چندسال ارتباط با کوچ و مدیتیشن و ورزش و دلقک بازی های الکی برای خوب کردن حالم می تونم سرمو بلند کنم و بگم خوشحالم از اینکه زنده موندم و زندگی کردم { قبل اون ماجرا من زنده مانی می کردم تا زندگی }
من قبلنا مدیتیشن و یوگا و مثبت اندیشی و این جور چیزا برام الکی میومد ولی الان می تونم بهشون قسم بخورم به شرط انجام منظم... درسته خیلی چیزای زندگیم ایده ال نیست هنوز ولی درصد پیشرفتم خیلی خوب و راضی کننده است ... دومین جلسه که با کوچ حرف می زدم بهم گفت اواز بخون ولی من تا اون موقع اون کار رو نکرده بودم و وقتی اواز خوندم وسطش یهو گریه کردم زیاد بودن اشکام ولی غصه هام هم با اشکام ریختن و کم شدند ... coach بگیرید دکتر وودی ...
ببخشید طولانی شد....

سلام از کجا پیدا کردین؟ یه سایتی بود که بعضی ها مشاوره میدادن اما هنوز ازش استفاده نکردم.

مرجان دوشنبه 12 اردیبهشت 1401 ساعت 13:11

افسردگی خیلی بده.احساس میکنم منم فعلا دچارشم
حس میکنم یه چیز سنگین روی ذهنم پهن شده و من نمیتونم از زیرش بیام بیرون
ولی من به شخصه هر وقت یه مدت پشت هم مدیتیشن کردم حالم خیلی بهتر شد
یه فرد هست توی اینستاگرام به اسم حسین عرب زاده hosein_arabzadeh
اگه میتونید لایوهای قبلیش رو تا میتونید ببینید که در مورد افسردگی و مدیتیشن هم صحبت میکنه
ویک مدیتیشن دیگه هم هست داخل سایت مایندر ،دوره مربیان،آنوشا و اخرین مدیتیشن به اسم کوانتوم
این مدیتیشن کوانتوم حتما انجام بدین هرچی تو گذشته هست رو میاره بالا و بعدش عجیب احساس سبکی میکنید
امیدوارم کمکتون کنه

آره. من خودم با خوندن کتاب, مدیتیشن و دنبال کردن اهداف ام و ورزش میتونم از افسردگی بیام بیرون. در کل خیلی کار سختیه و هر چند وقت یکبار سراغم میاد.

daydreamer دوشنبه 12 اردیبهشت 1401 ساعت 11:20

وودی عزیز تو که آمریکا دسترسی داری 5meo-DMT رو امتحان کن، اگر هم صلاح دونستی تجربه‌ش رو به اشتراک بذار.

فعلا که امریکا قانونی نیست. بعد هم من اصلا دوست ندارم حتی یه قرص استامینوفن بخورم چه برسه به اینکه بخوام همچین دراگ هایی رو امتحان کنم.

daydreamer دوشنبه 12 اردیبهشت 1401 ساعت 11:17

https://www.forbes.com/sites/davidcarpenter/2020/02/02/5-meo-dmt-the-20-minute-psychoactive-toad-experience-thats-transforming-lives/?sh=42f5730938a1

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد