زیر آسمان خدا 2

اینجا زیر آسمان خدا نیست. زیر آسمان خدای رنگین کمانه خدای کیان خدای نیکا خدای مهسا است

زیر آسمان خدا 2

اینجا زیر آسمان خدا نیست. زیر آسمان خدای رنگین کمانه خدای کیان خدای نیکا خدای مهسا است

شنبه ۳ جولای Flushing NY

تا ساعت ۱۲ و نیم خوابیدم. با خودم فکر کردم که خوب شد به دوست چینی ام نگفتم که امروز‌ ساعت ۱ میام موزه. بعد دو ساعتی پای کامپیوتر سعی کردم که کارهای پروژه رو انجام بدم.بهم پیام داد که موزه رو خیلی دوست نداشته و گرسنه است و میخواد بره مرکز شهر flushing که اونجا غذا بخوره. توی راه به من پیام داد که خیلی انتظار نداشته باشم که اونجا شبیه بقیه جاهای نیویورک باشد. گفت که بیشتر شبیه چین هست و همه چیز هم کوچیکه. گفت که خیلی صف طولانی هست و منم بهش گفتم که برای منم سفارش بده تا رسیدم غذا آماده باشه.




اونجا که رسیدم شبیه شهر چینی ها توی جاهای دیگر امریکا بود. نوشته تابلوی بیشتر مغازه ها به چینی بود. به من گفت که اینجا خیلی شبیه چین هست. البته چین تا حد زیادی پیشرفته تره. رستورانی هم که انتخاب کرده بود گفت غذاش خیلی به غذای اصلی چینی شبیه هست. lamb burger اش خیلی خوشمزه بود اما نودل اش رو خیلی دوست نداشتم. 





یک پسر چینی دیگه هم اونجا بود که خودش ده سال نیویورک زندگی کرده بود. بهش گفتم که اینجا مردم برای تفریح بعد از کار چکار می کنن. گفت که میرن رستوران یا خرید. گفتم ای بابا دالاس که برای رستوران و خرید بهتر از اینجاست. گفت که خیلی نمیدونه. حتی زبانش هم خوب نبود و مرتب نیاز به ترجمه داشت. دوستم گفت که این منطقه رو دوست نداشته. اکثر چینی هایی که اینجا هستند تحصیلکرده نیستند. یه عده ای هم توی رستوران ها و مراکز تجاری به صورت غیر قانونی کار می کنند. حتی انگلیسی هم بلد نیستند. فکر کنم اون پسر هم فقط با چینی ها هم کلام بوده و برای همینه که بعد از ۱۰ سال زبانش خیلی‌خوب نیست. ما هم همینطور و خیلی از وقتمون رو با ایرانی ها و فارسی صحبت کردن گذروندیم.


بعد رفتیم پارک Corona که همون نزدیکی بود. هوا سرد بود و باد میومد. پارک هم خیلی بزرگ بود و مثل خیلی از پارک‌های دیگه درخت کم داشت. فقط کره زمین فلزی و فواره های روبه روش خیلی قشنگ بودند و ارزش دیدن داشت. فواره ها خیلی عجیب بودند چون بیشترش هوا بود و وقتی از وسطش رد میشدی خیلی خیس نمی شدی. بعد رفتیم خونه دوستم. من خیلی خسته بودم و نیم ساعتی روی تختش دراز کشیدم. ساعت نه و نیم بود که راه افتادم سمت خونه. 





وقتی به منهتن رسیدم دیدم ترن بعدی ۴۰ دقیقه دیگه میره. تصمیم گرفتم که برم time square رو دوباره ببینم. همین طوری که رد میشدم دیدم یه نفر با شطرنج نشسته. فکر کردم که باهاش بازی کنم. پرسید که اولین بار اینجا بازی می کنی؟ گفتم بله. گفت قانونش اینه که اگر من ببرم تو ۱۰ دلار میدی و اگر تو به ببری من بهت ۱۰ دلار میدم. فکر کردم که بازیش باید خیلی خوب باشه که اینجا نشسته و داره اینطوری پول در میاره و ارزش داره که برای تفریح باهاش بازی کنم. باهاش بازی کردم و اون اولش خیلی خوب جلو رفت ولی خیلی زود فهمید که رقیب من نیست. تا آخر بازی خیلی تلاش کرد اما نتونست ببره. دلم براش سوخت چون جوان بود و از اینکه باخت خیلی ناراحت شد. گفت یکبار دیگه بازی کنیم و من گفتم که باید برم. با بی میلی دست توی جیبش کرد تا کیف پولش رو در بیاره. ملت هم دورمون جمع شده بودند و شاید نگاه می‌کردند که به من پول را میده یا نه. من اما پول را بهش بخشیدم و بهش گفتم که فقط برای تفریح باهات بازی کردم. اونجا رو که ترک کردم حس خوبی داشتم و خوشحال بودم. ساعت یک نصف شب رسیدم خونه.


نظرات 10 + ارسال نظر
Ladylove پنج‌شنبه 18 آذر 1400 ساعت 00:47

میام یه کامنت بذارمو برم درگیر خوندن کامنتا میشم عجباااااا


کلمه مناسبشو پیدا نمیکنم ، فک کنم دلاورانه خوب باشه ... چه دلاورانه رفتار کردی و پول و نگرفتی ،قطعا هم برای پسره هم برا مردم هم حرکت تو جالب بود

مرسی!

مایک شنبه 26 تیر 1400 ساعت 15:59

باتشکر از توضیحاتتون
بابت تصاویر الان در این پست تصویر اول برای من صرفا لود شد بقیه تصاویر باز نشد ک با فیلتر شکن تغییر ای پی باز شد
باز اگه سایت دیگه ای دسترس بود شاید بهتر بشه

در مورد کامنت توضیحات هم درسته دوست من ک خب از من خیلی بزرگترن طبق تجربه شون این بود ک 3 4 مورد بعد از فهمیدن "صرفا ایرانی" بودن ملیت دیگه جواب تکست ندادن و از این موضوع این نتیجه گیری حاصل شده بود ک خب ظاهر و... شون مناسب هست تقریبا
در یکی از شهر های نسبتا بزرگ فلوریدا البته حالا تگزاس ب تجربه شما هست

همچنین در مورد عبارت "مهارت ارتباط برقرار کردنش رو هم از قبل کسب کردن" ک در توضیحات کامنت نوشتید اگر امکانش بود توضیحات بیشتری بدید خوشحال میشم
منظور از ارتباط یعنی زبان انگلیسی شون خوب نبوده؟ یا چیز دیگه؟

باز هم ممنون

ممنونم که کمک کردین. عکس ها رو میذارم روی سرور بحرین و نباید دیگه مشکلی باشه.
درباره مهارت منظورم زبان نبود. دخترهای اینجا انتظار یه جور برخورد دارن و دخترای ایرانی یه جور دیگه. مثلا برای دخترهای امریکایی باید اعتماد به نفس خیلی زیادی نشون داد. در این مورد کتاب و اینا زیاد هست و میشه با کمی تمرین مهارت هاشو بدست آورد.

پیاده گرد جمعه 25 تیر 1400 ساعت 23:33 http://piadegard.blogfa.com/

ممنون. بله بدون فیلتر شکن این آدرس باز شد عکسش.

مرسی. بذارین ببینم بقیه هم همینو میگن اگر همینطوره عکس ها رو میذارم روی این آدرس.

پیاده گرد جمعه 25 تیر 1400 ساعت 19:34 http://piadegard.blogfa.com/

سلام وودی جان منم این یک سالی که میخونمت هیچوقت عکس ها برام باز نمیشه و همیشه قبلش فیلتر شکن رو روشن میکنم. خودم عکسای وبلاگم رو تو سایت https://uupload.ir/ آپلود میکنم.
یه چیز جالب، من اینستاگرام چند تا بلاگر که تو نیویورک زندگی میکنند فالو میکنم و هر وقت از خیابوناشون فیلم استوری میکنن مردم پیام میدن چرا این همه سیم برق آویزونه! اونام جواب دادند اینقدر شما گفتید ما تازه خودمون دقت کردیم و نمیدونیم چرا اینطوریه. منم الان تو عکس چند تا مونده به آخر سیم برقا نظرم رو جلب کرد یادش افتادم :)

سلام. بذارین روی بحرین فایلها رو بذارم ببینم تغییر میکنه یا نه. میشه لطفا این آدرس رو امتحان کنین؟
https://zireasemanekhoda2.s3.me-south-1.amazonaws.com/US13/20210703_170650.jpg

مایک جمعه 25 تیر 1400 ساعت 04:55

باسلام

بابت کامنت قبلی تصویر سرور آمازون هست علاوه بر اینکه فیلتر هست نمیشه دید بابعضی فیلترشکن ها هم کار نمیکنه چون امازون تحریم کرده باید حتما لوکیشن تغییر کنه
متاسفانه از داخل ایران دیدن تصاویرتون خیلی سخت هست اگر امکانش بود تو سرور داخلی مث picofile امثالهم انجام بدید

همچنین بابت کامنت بالاترتون
یکی از دوستانم اقای 30 اندی ساله در فلوریدا تجربه ای تعریف میکرد ک بدلیل "صرفا ایرانی" بودن چندین بار از خانوم ها جواب رد شنیده خارجی البته ک مجبور ب دروغ گفتن شده چند بار!ک شخصا به هیچ وجه نمیتونم!
سوال من اینه تجربه ای شماو اشنایان از این برخورد داشتید؟ در دالاس یا نیویورک؟؟ هدف ن صرفا پارتنر بلکه دید جامعه هم هست عمدتا!

در عبارت ک نوشتید"پسرهای ایرانی زیادی میان اینجا که پارتنر پیدا نمیکنن" گفته من به نظرتون چقدر تاثیر در این موضوع بخصوص دارد

خوشحال میشم نظر و تجربه شما بدونم
عذرخواهی بابت طولانی شدن
باتشکر

سلام

این آدرس سرور آمازون فیلتر نیست. تحریم آمازون هم شامل این قسمت نمیشه. من الان از وی پی ان آیپی ایران امتحان کردم و باز میشه. فکر میکنم که فاصله سرورها با جایی که هستین زیاده. قبلا فایل ها روی picofile بود و بچه ها مشکل داشتن. به علاوه آپلود اونجا خیلی کنده. باید ببینم راه دیگه ای داره یا نه.

قبلا در این مورد چندین بار نوشتم. شاید توی کامنت ها بوده. "صرفا ایرانی" بودن بعضی جاها مخصوصا شهرهای کوچیک تاثیر داره اما جاهایی مثل نیویورک و کالیفرنیا و حتی سیاتل و شیکاگو تقریبا بی اهمیت میشه. توی تگزاس حتی شهرهای بزرگی مثل دالاس "ایرانی" بودن منفی حساب میشه. دید جامعه هم اکثر کسانی که تحصیلکرده نیستن نسبت به ایرانی ها منفی هست و علتش هم تبلیغات رسانه ای و مخصوصا داستان گرونگانگیری امریکایی هاست که تا مدت ها همه رسانه ها در موردش خبر میدادن. تجربه دوستتون هم تا حدی عجیبه چون اکثر دخترها اینجا نمیگن که چرا رد میکنن مخصوصا همچین موردی که ممکنه رفتار نژادپرستانه تلقی بشه. قبلا هم نوشته بودم هم اتاقی کره ای من خیلی رک بهم گفت که اینکه ایرانی هستن یه فاکتور منفی حساب میشه. البته توی همون دالاس هم همه اینطوری نیستن و اکثر کسانی که از شهرهای بزرگ آمدن یا مسافرت های بین المللی زیادی رفتن هیچ دید منفی ای نسبت به ایرانی بودن یه نفر ندارن.
به نظر من تاثیرش خیلی کمه. مشکل پسرهای ایرانی اینه که دختر ایرانی کمه. اکثر پسرهای ایرانی هم فقط بلدن با دخترهای ایرانی ارتباط برقرار کنن و حتی یکبار دست یه دختر خارجی نگرفتن که ببرن بیرون و حتی مهارت اجتماعی اش رو هم ندارن و پیدا نمیکنن. پسرهایی که با ایرانیها ازدواج میکنن که هیچی. دور و بر من چندین نفر هستن که با خارجی ها ازدواج کردن و مشکلی هم نبوده. البته مهارت ارتباط برقرار کردنش رو هم از قبل کسب کردن.

شادی جمعه 25 تیر 1400 ساعت 01:04

سلام وودی عزیز یه سوال ازت داشتم. راستش من تو پروسه اپلای هستم ولی یه چیز اون ته ذهنم فکرم رو مشغول کرده. من۳۰ سالمه هم دانشگاهای تاپ ایران بودم وهم خداروشکر جای خیلی خوبی تونستم کار پیدا کنم ۳ ساله ولی الان دارم همه اینا رو به اضافه استقلال شخصی و مالی رو ول میکنم و تو این سن تحصیلی مهاجرت میکنم برا دکتری. سوالم راستش در مورد ‌پیدا کردن کیسه! پارتنر برا ازدواج. شرایط اونجا واقعا چطوریه؟ این که دارم کار و درس رو از صفرشروع میکنم خیلی برام مهم نیس ولی راجع به رابطه یه مقدار ترس دارم. مخصوصا من که چارچوب دارم و شاید هیچ وقت نخوام مثلا با پسری هم خونه بشم. دوست اجتماعی معمولی یا نهایتا ریلیشن اونم به شرطی که خط قرمزام باشن و یه درصد بالایی هم احتمال بدم تهش ازدواجه! حالا با همه این اوصاف به نظرت شرایط از ایران بدتره یا بهتره ؟ اینجا موقعیت زیاد داشتم ولی خب نشده. یه سوال دیگم اینکه کلا با پارتنریا همسراز ایران اومدن بهتره یا بدون اون؟ میدونم اینا به کلی پارامتر بستگی داره ولی نظر شخصی خودت رو میخوام

سلام.
نظر شخصی من احتمالا خیلی به دردی نمیخوره چون من خودم تجربه کافی در این زمینه ندارم. با این حال چون خواستین مینویسم. نظر من اینه که آدم هر وقت که موقعیت ازدواج داشت با بهتره با اولین کسی که شرایط اش رو داره ازدواج کنه و صبر نکنه تا یه کسی بهتر گیرش بیاد. البته که اون فرد مشخص باید شرایطش رو داشته باشه مثلا از نظر فکری بالغ باشه, از نظر تحصیلات تقریبا هم سطح باشن, از نظر فرهنگی حدود مشابه باشن و خیلی چیزای دیگه میدونیم کم هم نیست. حالا برای چیزایی که nice to have هست مثل ظاهر آدم میتونه چشمپوشی کنه.
اگر هم کسی پیدا نشده که شرایط اش رو داشته باشه آدم باید راه خودش رو ادامه بده تا یه روزی پیدا بشه. البته برای دخترها بیشتر اینطوریه. پسرها یه کم باید بگردن.
اینجا ازدواج با یه ایرانی اگر یه جایی مثل لس آنجلس باشین خیلی شانس اش بیشتره تا یه شهر کوچیک دور افتاده یا حتی شهرهای بزرگی مثل نیویورک. پس خیلی جا با جا فرق میکنه که کجا میرین. پسرهای ایرانی زیادی میان اینجا که پارتنر پیدا نمیکنن. بعضی ها نمیخوان و بعضی ها هم شرایط اش رو ندارن. دخترهایی که از ایران میان به مراتب کمتر هستن (مشاهداتم رو میگم آمار ندارم).
در مورد خونه مشکلی نیست. خیلی کم پیش میاد که دخترها با پسرها همخونه بشن. اکثر جاهایی که دخترها هستن ترجیح میدن که هم اتاقیشون هم دختر باشه و خارجی و ایرانی نداره.
شرایط ایران از نظر اقتصادی بدتره. برای همین خیلی پسرها قدم پیش نمیذارن. شرایط اینجا از نظر تعداد کم هستن. دور و بر من دخترهای خیلی خوبی بودن که از ایران آمده بودن و ازدواج نکردن و الان سن اشون خیلی رفته بالا. اگر اینا ایران بودن شاید خیلی زودتر از اینا ازدواج کرده بودن.
بر اساس چیزی که گفتم آدم باید زندگی خودشو ادامه بده فکر کنم جواب این سئوال هم دادم که "کلا با پارتنریا همسراز ایران اومدن بهتره یا بدون اون". دقیقتر بگم. اینه که آدم اگر موقعیتی داشت ازدواج کنه خب ازدواج میکنه و با پارتنر میاد. خیلی دخترها این کار رو کردن. اگر هم نداشت و مسیر زندگیش این بود که بیاد اینجا خب بدون پارتنر میاد.

ارکیده پنج‌شنبه 24 تیر 1400 ساعت 23:55

سلام وودی، از زیر آسمان شهر 1 که داشتی اپلای میکردی برای آمریکا دنبال میکردم وبلاگتو، چند سالی بود که سر نزده بودم به اینجا، فکر نمیکردم هنوز بنویسی،موفق باشی

خواهش. بعضی وقتا مینویسم.

مایک چهارشنبه 23 تیر 1400 ساعت 20:03

سلام
نوشتارتون خیلی جالبه و خوشم میاد اگ میشه عکس هاتون ی سایت دیگ آپلود کنید تو ایران فیلتر هست متاسفانه سخت باز میشه

یه سوال چند پست قبل پرسیدم جواب ندادید ممنون میشم راهنمایی کنید

اگر بخام وسط دوره دکترا رشته برق کامپوتر یا بایومدیکال مستر اوت کنم کار مناسبی هست یا خیر؟؟ یعنی تو کار پیدا کردن تاثیر منفی یا مثبت داره؟؟ بخصوص شهر های بزرگ ایست کوست و وست کوست چون کار ریسرچ اصلا علاقه ای ندارم راستش

گرین کارت niw با این شرایط کنسل میشه راه های دیگ چقدر شدنی هست؟؟

ممنون میشم تجربه ای اگر در این زمینه دارید بیان کنید
باتشکر

سلام
لطف دارین. نمیدونم مشکل عکس ها چیه و کجا میشه آپلود کرد که مشکلی نباشه. فکر نمیکنم فیلتر باشه ولی. میشه بگین با چی وصل میشین؟
این آدرس رو بذارین چی میبینین؟
http://zireasemanekhoda.s3-us-west-2.amazonaws.com/US12/20210703_160142.jpg

بذارین آدرس دو تا عکس آخر رو عوض کنم ببینین اونا درست دیده میشن یا نه.

مستر آوت فقط وقتی امکان داره که به اندازه کافی واحد پاس کرده باشین. بعضی استادا اجازه نمیدن واحد بردارین که نتونین این کار رو انجام بدین. بعد هم مستری که میخونین باید با مستری که از ایران داشتین فرق کنه. مثلا اگر فوق لیسانس برق بودین و دارین برق میخونین و درس های مشابه فوق لیسانس ایران رو داشتین دوباره بهتون مستر مجدد نمیدن. در نظر داشته باشین.
توی کار هیچ تاثیری نداره. کار ازتون کار میخوان. مدرک مهم نیست. اما گرین کارت تاثیر خیلی زیادی داره. تا زمانی که OPT هستین باز مشکلات کمتره اما به محض اینکه ویزای H1b بخواهین و ... کار پیدا کردن و عوض کردن خیلی سخت میشه.
گرین کارت NIW احتمال زیاد نمیگیرین با مستر اوت. اگرچه دکترا توی شرایط NIW نیست اما ریسرچ پوزیشن خیلی مهمه چون اکثر وکلا بر همین اساس میرن جلو. سخته برای یه نفر که مستر داره و صنعت کار میکنه بتونه ثابت کنه کارش اینقدر مهمه که باید بهش NIW بدن. آپشن دیگه همین PERM هست و اینکه شرکتی که کار میکنین براتون بگیره که معمولا شرکت ها هم بدشون نمیاد تا جایی که میشه طولش بدن.
تجربه من میگه دکترا بخونین و مقاله خوب بدین و NIW بگیرین و بعد با خیال راحت برین سر کار.

شقایق چهارشنبه 23 تیر 1400 ساعت 16:47

سلام وودی چقد قشنگ مینویسی با تموم خط ها حس خاصی داشتم انگار منم اونجا بودم و خوش به حالت انقد دوستای خارجی داری من عاشق دوست اینترنشنالم ولی اصن نمیتونم ارتباط برقرار کنم

لطف دارین. آره طول میکشه آدم عادت کنه. من هنوز با امریکایی ها خیلی راحت نیستم و نمیتونم ارتباط برقرار کنم.

هرچی چهارشنبه 23 تیر 1400 ساعت 02:28

الان داشتم کامنتای قبلی رو میخوندم. منم خیلی خداپرست هستم ولی زیاد مذهبی نیستم و همیشه دچار سردرگمی هستم :| ولی وودی شما روزه میگرفتی دیگه فک کنم روزه مذهبی حساب بشه نمیدونم، آخه روزه خیلی سخته!
وودی دوست خارجی مثلا آمریکایی و اروپایی نداری چندتا باهاشون بری بیرون؟ احساس تنهایی نمیکنی؟

سلام. دوست خارجی خیلی ندارم. یکی دو تایی هستن که نوشتم. اینجا هم خب جدیدم و کسی رو نمیشناسم. چرا معلومه که بعضی وقتا احساس تنهایی هم میکنم اما خدا رو شکر راضی ام.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد