امسال در مورد این کتاب خوندم تا بببینم آیا میتونم مالیاتم رو برای سال دیگه کاهش بدم یا نه. این نکاتی هست که از کتاب یادداشت کردم.
۲۰ فصل اول خیلی کند پیش رفت اما بعدش چیزای زیادی یاد گرفتم. مثلا یاد گرفتم که باید درآمدم رو توی tax bracket پایین نگه دارم. کار اشتباهی که پارسال نکردم را هم می تونستم یک قسمتی از درآمدم را به حساب بازنشستگیم بریزم تا مالیاتش رو فعلا ندم. نمیدونستم که از اکانتهای Routh IRA میشه سهام و طلا و چیزای دیگه خرید و فروش کرد و مثل اکانت رابین هود مالیات نداد. البته بعدا فهمیدم که برای این اکانت باید درآمد زیر 115 هزار دلار باشه که شامل من نمیشه!
بعد یاد گرفتم که باید ثروت رو تحت کنترل داشت نه اینکه مالکش بود. اینکه پیشنهاد کتاب این بود از بچگی ثروت را بین بچه ها تقسیم کرد و بهشون اجازه داد که تویی کسب و کار تو کار کنن و حقوق بگیرند. اینطوری هم مالیات اون پولی که در آوردی رو نمیدی و هم بچه ها می تونن خودشون هزینه تحصیلاتشون رو بدن.
در مورد trust هم چیزی نمیدونستم و تازه متوجه شدم که میشه برای انتقال پول از یک حساب به یک شرکت و یا حتی کارهای خیریه ازش استفاده کرد و مالیات درآمد خودت رو ندی. کارهای خیریه هم انجام بدم این خیلی ایده خوبیه. همین الان هم من دارم کلی پول برای خیریه میدم ولی اون داستانش فرق میکنه. همین طوری میشه پول رو منتقل کرد به حساب کسی که بهش اعتماد داری و باکت مالیاتی خودت رو بیاری پایین.
برای شرکت هم میدونستم که اگر به فرم S corp ثبت کرد میشه مالیات بر درآمد خودت رو کم کنی با حقوق کمتری که به نسبت درآمد شرکت به خودت میدی. البته باید به اندازه حقوق متعارف به خودت بدی که یعنی باید درآمدت خیلی بیشتر از درآمد کارمندی باشه که ارزش داشته باشه.
در مورد ثبت شرکت هم کتاب ایده های خیلی خوبی داشت. اینکه شرکت رو باید توی دوتا ایالت ثبت کرد تا مالیات بر درآمد ایالتی را منتقل کرد به ایالتی که مالیات نداره. مثلاً شرکت توی کالیفرنیا باشه و آریزونا. اینطوری مالیات ایالتی کالیفرنیا فقط برای فروش محصولات توی آدرس کالیفرنیا داده میشه. برای فروش کل امریکا همه درآمد به حساب آریزونا میره که مالیات ایالتی نداره.
میگفت که میشه قسمت های شرکت رو به چندتا شرکت مختلف تقسیم کرد. مثلا HR شرکت توسط یک شرکت ثانویه انجام بشه. اینطوری درآمد کلیه شرکت میتونه بیاد پایین چون باید به شرکت ثانویه برای خدمات HR پول بده.
یه چیز دیگه ای که نمیدونستم بحث depreciation املاک بود و اینکه سالیانه همیشه یک درصدی رو به عنوان depreciation از ارزش املاک چند کرد و مالیاتش را نداد. با محاسبه کتاب خیلی وقتها می ارزه که یک خونه بخری مالیات بازار سهام از مالیات خونه بیشتره. یه چیز جالب دیگه اینکه اگر خونه ای که میخری توش زندگی کنی و پنج سال بهبودش بدی نیازی نیست که مالیات بهبودش رو بدی چون داری توش زندگی می کنی. یک مورد هم مثال زد که خونه های داغون را می خریدند و توش زندگی می کردند و طی ۵ سال بهبودش می دادند و بعد میفروختند اینطوری سود زیادی هم میکردند. یه چیزای دیگه ای هم که نمی دونستم این بود که خونه رو میشه با یه خونه بهتر عوض کرد و مالیات فروش رو نداد و به این میگن exchange. این خیلی قانون خوبیه چون آدم میتونه هر چند وقت یکبار یک خونه بهتر بگیره و مالیات خریدش رو نده.
میگفت که plan 401k خیلی به درد نمیخوره چون که وقتی می خوای پولت رو در بیاری باید مالیات اش رو بدی و اگر قرار بود دار بشی و درآمد بالاتری داشته باشی باید مالیات خیلی بیشتری از چیزی که امروز داری بدی. به جاش می گفت Routh IRA باید استفاده کنید.
کتاب یه چیزای بی معنی هم در مورد سرمایهگذاری در بخشهای نفت و گاز و اکتشافات داشت. چیزهایی هم که در مورد ارث می گفت و یا اینکه یک چیزهایی از شرکت را بدی به پدر یا مادرت یا بچه هات بدی به درد من نمی خورد.
سلام
شما درمورد مهاجرت پزشک هاچیزی نمیدونین !؟یا اینکه جایی رو معرفی کنین ک بشه یکم بیشتر اطلاعات بدست اورد
ممنون
سلام
نه خیلی نمیدونم. میدونم که بعضی کشورها یه سری قوانین مجزا برای پرستارها و پزشک ها داره اما من اطلاعی ندارم.
وودی جان خیلی ذوق میکنم چندتا پست پشت هم میذاری. کلا از اطلاعاتی که میدی خوشم میاد.
عاقاااا این همه داستان مالیاتی که گفتی مغزم قادر به پردازش نیست من اگه بودم مالیات میدادم خلاص
ولی جدا از شوخی، ایالت هایی که مالیات بر درآمد و مالیات خرید و این داستانا نداره هم خوبن. خیلیا دارن از کالیفرنیا میرن سر این قضیه
آره اول اولا خیالی نبود اما وقتی میبینی یک چهارم یا بیشتر پولی که کار میکنی رو باید بدی بره بالاخره باید دنبال یه راهی باشی که کمترش کنه. ظاهرا هم راهی نداره و باید پول بیشتری درآورد تا پول بیشتری بمونه.