زیر آسمان خدا 2

اینجا زیر آسمان خدا نیست. زیر آسمان خدای رنگین کمانه خدای کیان خدای نیکا خدای مهسا است

زیر آسمان خدا 2

اینجا زیر آسمان خدا نیست. زیر آسمان خدای رنگین کمانه خدای کیان خدای نیکا خدای مهسا است

بازگشت به دالاس

برای خودم مینویسم. چیز به درد بخوری توش نیست.

این هفته چهارشنبه برگشتم دالاس. تقریبا سه هفته ای بود که سانفرانسیسکو بودم. با این اتفاقات چند روز دارم فکر میکنم که شاید قرار نباشه 2021 اونطوری هم که فکر میکردم خوب باشه. پارسال سال متفاوت و عجیبی بود و خیلی اذیت شدم. سال قبلش هم همینطور. امسال هم خیلی خوب شروع نشده که تا حالا. شب قبل از اینکه بیام اینجا کمی با کسی که کار میکنم بحث ام شد. یعنی یه حرفی زد توی این مایه ها که مثلا کار مطابق میل اون پیش نرفته و من خیلی ناراحت شدم و سریع عذرخواهی کرد و گفت اصلا نمیدونه چرا همچین چیزی رو گفته. نیم ساعتی باهاش حرف زدم که اصلا چیزی که میگه با واقعیت مطابقت نداره. اینقدری که کار انجام شده و پیش رفته اصلا باورنکردنیه و بیشترش هم به خاطر اینه که من هفته ای 60-70 ساعت دارم وقت میذارم. گفت میدونم و به خاطر استرس و فشاری کاری ای که دارم شاید همچین چیزی رو گفتم و اصلا منظوری نداشتم. توی فرودگاه همش داشتم به این موضوع فکر میکردم. میتونم بذارم از این شرکت برم. شاید اپلای کنم برای یه کار دیگه. از طرفی دوست ندارم وقتی منتظر گرین کارتم هستم کارم رو عوض کنم تا دوباره شاید سئوال بشه که حالا این کار جدید چیه و آیا اونم در همین راستای پرونده گرین کارتم هست یا نه...  آنقدر غرق این فکر شدم که نزدیک بود پروازم رو از دست بدم. به هر حال فکر میکنم که دیگه روی این شرکت در درازمدت فکر نمیکنم.

هنوز کارهای medical پرونده گرین کارت ام رو انجام ندادم. میخوام برنامه ریزی کنم که شاید از امریکا برم. نمیدونم کجا شاید برم کانادا و یا ترکیه. یه جورایی خسته شدم. اگر پرونده گرین کارتم تا چند ماه دیگه قبول نشه باید هم برم. یک درصد کمی احتمال داره که پرونده ام قبول نشه. دوست ندارم و حوصله ندارم که در موردش بنویسم. باید صبر کنم ببینم چی میشه اما دارم فکر میکنم که اگر قبول نشد چی. پارسال که پرونده I-140 شرکت به مشکل خورد اصلا باورنکردنی بود. همه میگفتن با PERM احتمال اینکه گرین کارت نگیری نزدیک صفره. شاید درست میگفتن اما همون یک ذره احتمال کار خودش رو کرد. الانم برای 485 همینو میگن که احتمال قبول نشدنش خیلی کمه اما اینجا دیگه آخر خط ه . اگر همون یک درصد اتفاق بیفته دیگه کاری نمیشه کرد و باید توی شصت روز خاک امریکا رو ترک کنم. 

یه کم که به عقب نگاه میکنم توی زندگی برای من این یک درصدها هیچوقت یک درصد نبودن. همیشه 50-50 بودن. نمیدونم چرا. نه اینه که من خودم باور دارم که اینطوریه. دارم به عقب نگاه میکنم و اینو میگم. هر چیزی هم که درست شده در دقیقه 90 و بعضی وقتا هم وقت اضافی بوده. یعنی وقتی که کارش از زمان خودش گذشته. 

این روزا دوباره از نظر روحی خیلی خسته ام. پریشب آمدم گیتارم رو کوک کنم زدم سیم اش رو پاره کردم. کار خودم هم بود. نمیدونم چرا اینطوری کردم. شاید چون حواسم جای دیگه ای بود درست فکر نکردم. اینم از یه قسمت دیگه شروع 2021. فکر میکنم قبلا طاقت ام بیشتر بود. شاید پیر شده ام. شایدم هیچوقت نبوده. چون خیرخواه بودم خیلی جاها کارم با معجزه درست شده اما بعضی جاها هم نشده. از یه جایی شاید سال سوم دکترا سرعت تغییرات زندگی خیلی بیشتر از سرعت درک من شد. کتاب برایان تریسی رو که میخوندم نوشته بود یکی از مهم ترین عوامل خوشحالی اینه که آدم حس کنه اوضاع رو تحت کنترل داره. این دقیقا چیزی هست که سالهاست به طور کامل از دست دادم. شاید موقعی که میخواستم بیام امریکا اینطوری بود و تا یه مدتی هم اینطوری بود. اما بعد همه چیز عوض شد. شایدم هیچوقت نبوده و حس اشتباهی داشتم. بعضی وقتا مثبت فکر میکنم که میتونم همه چیز رو دوباره تحت کنترل بگیرم اما سرعت تغییرات واقعا زیادن و بعضی وقتا هم بدنم مریضه. 

الان چیزی که واقعا میخوام اینه که این تغییرات تموم بشن یا دست خودم باشن. واقعا از این تغییرات بیرونی که با سرعت برق و باد عوض میشن خسته شدم. مثل این شده که دلت هوای آفتابی بخواد و بارون شرشر بیاد اونقدر که خسته بشی و لباس گرم و کاپشن بپوشی بری بیرون و سرما بخوری و چند قدمی دور نشدی ابرا برن و آفتاب داغ بزنه توی سرت که نتونی یه قدم بیرون بایستی. مجبور بشی برگردی خونه. تا کولر رو روشن کنی برف بگیره و یخ بزنی. تا بخاری و روشن کنی بخاری بسوزه. حالا هم سرده و هم مریضی و هم بخاری نیست...  بری بیرون بخاری بخری برگردی ببینی کلا خونه خراب شده ... و هیچ چیز دست تو نیست...

دوست دارم چند سال دیگه برگردم و این نوشته ها رو بخونم. برای همینه که دارم مینویسم. امیدوارم اون موقع بگم چه روزایی بود و خوشحالم که تموم شدن.

نظرات 13 + ارسال نظر
حسین جمعه 3 بهمن 1399 ساعت 20:45

سلام آقا وودی , ایشالا که سلامت باشی همیشه و گرین کارتتم امسال بدستت میرسه :)
ولی اگه برگردی به ۹ سال قبل و با توجه به زودترگرفتن اقامت کشورهای دیگه و خستگیهای الانت , نظرت درباره آمریکا تغییر میکرد و مثلا کانادا رو انتخاب میکردی ؟
آخه خودمم تو این قضیه دو دلم !

سلام. خیلی ممنونم.
من دوست دارم یه شرکت خیلی بزرگ داشته باشم و این کار توی کانادا و استرالیا و اروپا به مراتب سختتر از امریکاست. برای همین برگردم همین مسیر رو انتخاب میکنم

Amirreza سه‌شنبه 23 دی 1399 ساعت 21:31

اهههههههه دکتر وودییییییی من الان از اول کل این پستای سال جدیدتو خوندم گفته بودی ۲۰۲۱ شاید بهتر باشه انقد انرژی گرفتم خاستم بعدش بشینم کل درسای کنکورو درو کنم بعش اومدم این پستو خوندم اصن نابود شدم یکی هم گفته بود انقد نحسی نساز.خب اگه حس های آدم اینقد سریع تغییر میکنه چرا ازش در جهت مثبت استفاده نمیکنی خودت گفتی که چون شرایط الان دست خودم نیست ناراحتم واقعن هیچکس از اینجور حالتی خوشحال نمیشه اما خب وقتی که کاری از دستت نمیاد پس ناراحتی هم کاری پیش نمیبره منم خودم پارسال انقد تو فکر کنکور بودم واسترس رتبمو داشتم وقتی ک درس میخوندم اصلن تمرکز نداشتم نتیجه اش هم شد این بدبختی الانم که اون رتبه ای که میخاستمو نیاوردم(ینی از اون چیزی که یکسال میترسیدم سرم اومد)و باز روز از نو وروزی از نو.خلاصه من کوچکتر از اونیم ک بخام به شما نصیحتی کنم اما بشخصه فهمیدم فقط باید اول توکل دوم تلاش و سوم صبر کنم
در پناه خدا و با آرزوی بهترین ها

ممنونم. زندگی همینه و آدم حس های مختلفی داره.

******* سه‌شنبه 23 دی 1399 ساعت 14:10

تو آشفتگی هم نظمی هست...فقط دعام برای شما اینه که روزی که برمیگردین به عقب و این نوشته ها رو میخونین با لبخند باشه ، لبخندی پر از رضایت و فکر اینکه چقدر این روزهای آشفته و نامشخص بخیر گذشت ...و برای چیزی که در آن روز دارید و خداوند بهتون با تدبیرش هدیه داده،هر بار که یادش می افتید بارها بارها با دید معجزه و اینکه دستتون رها نکرد بگید " الحمدالله رب العالمین"
نمیدونم بهترین براتون چیه اما میخوام خدا نهایت بهترین براتون سریعا بفرسته
پ.ن1: لطفا لطفا لطفا کم نیارید بعنوان یک خواننده بهتون افتخار میکنم تقریبا از نوشته هایی که اینجا و وبلاگ قبلیتون خوندم تلاشهاتونو اون شعله روشن انگیزه تون توی تمام نوشته هاتون حس میکردم ، انقدر نگید پیر شدید ،سقفی از محدودیت زمان نسازید لطفا هرجا جریان زندگیتون رفت بهترین خودتونو و نشون بدید و از زندگیتون لذت ببرید ، اصلا یه چیز دیگه الان تو آمریکایید کارهایی که دوسدارید و فقط اونجامیتونید انجام بدید و لطفا الان انجامش بدید زندگیتون همین روزهاست ، بنظرم تمام قدرت ادم از قلبش میاد ، پس با شادیهای کوچولو شروع کنید قلب و روحتونو شارژ کنید تا چشماتون دوباره برق بزنه و با قدرت تمام حرکت کنید
پ.ن2: چقدر عجیب اولین پستی که بعد مدتها ارسال کردید و خوندم خوشحال شدم سالمید ، اما توی پستهای بعدی حس کردم نمیشناسمتون حتی خنده دارترش فکر کردم وبلاگتون هک شده و شخص دیگه ای اومده ، یه چیزی توی وجودتون تغییر کرده بود یا شاید یه بعد دیگه تون رو توی نوشته ها حس میکردم ...الان یکم متوجه شدم چرا !!!!
پ.ن3: دکتر وودی ، تا الان کارت عالی بود ، تو همین الانشم عالی هستی

خیلی لطف دارین. مطمئنم که این روزها هم میگذره.

اسمان سه‌شنبه 23 دی 1399 ساعت 08:35 http://Mennomen.blogsky.com

سلام وودی
خیلی وقت بود نشده بود بیام سربزنم و راستش فکر میکردم تا الان 485 ات درست شده، کاملا میتونم حس کنم چه روزهای سختی را داری میگذرونی، به خودت شک نکن، انتظار و‌شرایط پا درهواییمون علت اصلی خستگی ها است. یکم دیگه تحمل کن.
میدونی همسر من هم این یکسال اخر حسابی کم اورده بود، دقیقا جواب ۱۴۰ که اوند روحیه اش زیر و‌رو‌شد. مطمینم در مورد تو هم همین اتفاق می افته

سلام.
ممنون. من تازه دارم کارای 485 رو میکنم و برای مدیکال دارم میرم دکتر هفته دیگه. آره منم خیلی خسته شدم. هر کسی هم یه چیزی میگه. برای یکی از دوستام اینجا بعد از مصاحبه شش ماه طول کشیده وضعیت پرونده اش عوض بشه و قبول کنن و میگفت شش ماه برزخی بود چون قرار بوده که دو هفته ای کارتش بیاد. یکی دیگه از بچه ها هم اینجا اصلا مصاحبه بهش ندادن. پرونده اش کمتر از یکسال قبول شد و کارتش هم آمد.
خودم هم میدونم که این دیگه مرحله آخرشه اما اینم هست که اگر نگیرم باید بذارم برم یه کشور دیگه. اینکه بخوام از اول شروع کنم از یه کشور دیگه برام سخته. قبلا راحت تر با این سختی ها کنار میامدم و توقعی هم نداشتم.

azin دوشنبه 22 دی 1399 ساعت 20:19

منم چند سال دیگه پستای جدیدتونو میخونم که توش از کنترل اوضاعتون صحبت کردید شایدم به درک now and here رسیده بودید

ایشاله

just دوشنبه 22 دی 1399 ساعت 19:39

salam
green cardo az tarighe sherkate dalas dari migiri? mage az unja estefa nadadi?
ya az sherkate califronia? chon sari approve shode shak kardm

سلام. نه NIW اپلای کردم و وابسته به شرکت خاصی نیست.

m1r1 دوشنبه 22 دی 1399 ساعت 00:41

امید وارم سال جدید همون طور که میخوای بشه و سختی هات هم کمتر

خیلی متشکرم

hamide یکشنبه 21 دی 1399 ساعت 22:55

وودی میشه لینک جدید وبلاگ آسمانو بزاری؟ من از اینجا واردش میشدم و میهن بلاگ بسته شده

https://mennomen.blogsky.com/

hamide یکشنبه 21 دی 1399 ساعت 22:53

وودی؟ حس میکنم تنهایی
اصن بهش فک کردی تا حالا؟ اصن نمدونم چرا اصرار داری با طبیعت انسانی متفاوت باشی شاید زیادی کمال گرایی ها؟ دوست ندارم حالت اینجور باشه

آره میدونم تنها هستم. نه با طبیعت انسانی زاویه ای ندارم. به خاطر همون طبیعت هم هست که به خودم اجازه ندادم مشکلاتم رو با کس دیگه ای شریک بشم.

هرچی یکشنبه 21 دی 1399 ساعت 18:51

وودی دیوونه نشی بری ترکیه. نظرت چیه یه پاسپورت کارائیبی بخری بعد تو همون آمریکا با ویزای کاری زندگی کنی؟ حداقل میتونی با پاس دومت دیگه سفر و اینها بری و زندانی نباشی. حالا چرا کانادا فقط لندن سوئیس فلان. راستش جدیدا یه عده ای به خاطر مالیات بسیار فضایی دارن شهروندی آمریکاشونو پس میدن یا شرکتای آف شور تاسیس میکنن والا. ولی باز به هر حال اینهمه اونجا زندگی کردی عادت کردی فقط گذاشتی بنظرم پاسپورت مثلا سنت کیت و نویس میتونه راحتت کنه اگر گرین کارتت قبول نشه.

نمیدونم چطوریه. آره در مورد مالیات و ... میدونم. حالا خدا کنه که کار به اونجا نرسه. اگر نشد یه راهی پیدا میکنم.

هرچی یکشنبه 21 دی 1399 ساعت 18:44

عاشق خط اول شدم
کاش یه بک آپ بگیری از وبلاگت یه وبلاگ با سرور خارجی بسازی اگه اینجا فیلتر شد ما بدونیم کجا بریم

خدا رو شکر فعلا فیلتر نشده. آره بتونم میرم روی یه سرور خارجی.

جام صهبا یکشنبه 21 دی 1399 ساعت 18:11

از این پیش‌آمدها نشانه نحسی نساز
هر نشونه نحسی که بسازی تا آخرش دومینوی نشانه‌ها ردیف میشند...
کلی تجربه‌های متفاوت و ارزشمند به دست آوردی و همیشه با دیگران قسمتش کردی. الانم هر چی که پیش اومد ازش پلهای جدید بساز برای تجربه‌های شیرین و خلاق و غیرمنتظره ...

نه نحسی نمیسازم. حس ام رو نوشتم.

Vahid یکشنبه 21 دی 1399 ساعت 13:09

سلام وودی جان یه سوال داشتم
برای کسایی که سربازی نرفتن میان آمریکا، برای تمدید پاسپورت نیاز به اشتغال به تحصیل دارن حتما؟ و اینکه سال اخر دکتری تمدیدش کنیم ( یعنی 5 سال بریم تو غیبت سربازی) برای تمدید ویزای کاری چقدر وقت داریم تا گرین کارت بگیریم؟
یعنی ویزای کار حتما پاسپورت میخاد؟ و چن سال یک بار باید این ویزا رو تمدیدش کنیم؟
خلاصش اینکه کسی که سربازی نرفته چقد وقت داره تا گرین کارت بگیره قبل اینکه دیر شه و دیپورتش کنن؟

سلام. برای تمدید پاسپورت نیازی نیست. من خودم سال آخر دکترا تمدید کردم.
ویزای کاری سه ساله و تا شش سال هم تمدید میشه. بستگی به کار داره. روی ویزای کار اگر آدم کارش رو از دست بده باید 60 روزه امریکا رو ترک کنه مگه اینکه یه شرکت دیگه دوباره اسپانسر بشه. اکثر بچه هایی که آمدن بالاخره یه راهی پیدا کردن و موندن.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد