زیر آسمان خدا 2

اینجا زیر آسمان خدا نیست. زیر آسمان خدای رنگین کمانه خدای کیان خدای نیکا خدای مهسا است

زیر آسمان خدا 2

اینجا زیر آسمان خدا نیست. زیر آسمان خدای رنگین کمانه خدای کیان خدای نیکا خدای مهسا است

تجربه مصاحبه کردن و یک استخدام توی امریکا

بعد از یکسال کار کردن روی پروژه و شرکت ام دیگه خیلی خسته شده بود. با شریکم در این مورد صحبت کردم و قرار شد که یه نفر رو استخدام کنیم که بیاد توی کارها کمک کنه که میخوام یک کم در موردش بنویسم. من تا حالا کسی رو استخدام نکرده بودم و خودم همیشه کارمند بودم و هنوزم هستم برای همین برام خیلی جالب بود.


مرحله اول

توی مرحله اول یه متن آگهی آماده کردیم و گذاشتیم توی سایت Indeed. از همون روز اول روزی چند تا رزومه میامد. رزومه ها رو که نگاه میکردم تازه متوجه شدم که کسی که استخدام میکنه چطوری به رزومه ها نگاه میکنه و چه انتظاری داره. اول از همه فرمتش خیلی مهم بود. بعضی رزومه ها واقعا غیرقابل خوندن بودن. بعضی ها هم اینقدر فرمتشون خوب بودن که من زمان بیشتری رو صرف میکردم که طرف رو بشناسم. برای اینکه بایاس تصمیم نگیرم یه فایل OneNote درست کردم و با شرکیم به اشتراک گذاشتم. برای هر نفر این اطلاعات رو در آوردیم: اسم, محل زندگی, تعداد سال تجربه, نکات مثبت, نکات منفی, تصمیم. توی هر رزومه دنبال چیزایی میگشتم که لازم داشتم بعد اگر یه نفر زیاد پراکنده نوشته بود فکر میکردم که آها این یه چیزایی کار کرده که ما اصلا نمیخواهیم! فهمیدم که چقدر بد بوده وقتی خودم رزومه امو میدادم به شرکت ها و کلی چیزای غیر مرتبط باهاش توش بود. یعنی کسی که داره رزومه امو رو نگاه میکنه فقط دنبال یه چیزای خیلی خاصی میگرده و وقت نداره تحلیل کنه که این فرد که مثلا یه چیزای دیگه رو بلده در چه سطحیه. بعد توی هر رزومه نکات مثبت و منفی رو در میاوردم. نکات مثبت مثلا تحصیلات ارشد یا دکترا و یه گواهینامه خاص یا سابقه کار توی یه شرکت خاص. نکات منفی مثلا یکی توی رزومه اش نوشته بود که توی رستوران کار میکرده (کاملا غیرمرتبط به کار ما!) یا معدل کم یا فارغ التحصیلی از دانشگاهی رنک پایین. چون موقعیت کاری برای entry-level بود دنبال این بودم که حداقل معدل طرف بالا باشه و دانشگاه خوبی خونده باشه. فکر کردم که چقدر درسته وقتی یه کسی رزومه منو میگرفته و مثلا منو با رنک دانشگاهم در نظر میگرفته و نه واقعا تجربه کاریم.

چیزی که خیلی جالب بود این بود که چقدر رزومه هایی میگرفتم که اصلا خوب نبودن. مثلا یکی 8 صفحه رزومه فرستاده بود! یکی دیگه از سابقه دستفرشی اش نوشته بود. یکی دیگه نوشته بود که مدیر ارشد بوده و هنوز فارغ التحصیل هم نشده بود. یه عده زیادی هم همینطوری اپلای کرده بودند. مثلا نوشته بودیم کسی که میخواهیم باید حتما مقیم دالاس باشه ولی طرف از شهرهای دیگه هم اپلای کرده بود. یا نوشته بودیم حتما گرین کارت داشته باشه ولی باز کلی اپلیکیشن چینی و هندی گرفتیم که وضع گرین کارتشون معلوم نبود. در مورد هر رزومه من نظرم رو نوشتم و شریکم هم نوشت. توی شصت تا رزومه ای که در کمتر از پنج روز گرفتیم من فقط برای یک "نفر" بله نوشتم و هفت هشت نفری هم "شاید" و بقیه "رد".


مرحله دوم

توی مرحله دوم به کسانی که احتمال میدادیم خوب باشن شریکم زنگ زد تا یه کم بیشتر باهاشون آشنا بشه. شریکم به این هفت هشت نفر زنگ زد و از بین اینا شش نفر رو گذاشت توی لیست نهایی که من از نزدیک باهاشون مصاحبه کنم و توانایی کاری اشونو بسنجم. قبل از مصاحبه من براشون یه سری سئوال فرستادم تا با ایمیل جواب بدن. برای هر فاکتور هم یه سئوال طراحی کردم. مثلا سئوال اول این بود "روزی چند سال در زمینه شغلی کار میکنین؟" برای اینکه بسنجم که چقدر علاقه دارن. مسلما کسی که یکی دو ساعت فقط وقت میذاره خیلی علاقه نداره و چند تا سئوال تکنیکی و یه سئوال برای اینکه توانایی حل مسئله اشونو بسنجم. سئوالا هم خیلی با مصاحبه هایی که توی اینترنت هست فرق داشت. مفهومی ولی بسیار ساده بودند اما جواب ها شکه کننده بود. اکثر نتونسته بودند درست جواب بدن. 


 

Q1 (interest)

Q2 (--- knowledge)

Q3 (---)

Q4 (---)

Q5 (---)

Q6 (---)

Score (Smartness)

Decision

Candidate A

Avg

(4-5 hours)

Low

Low

Low

(no test)

Good

(decent design)

Avg

(too much elaboration - no creativity)

10

 


برای هر سئوال هم 3 امتیاز گذاشتم. بر اساس سطحی که جواب داده بودن امتیاز دادم و توضیح نوشتم. اون دختر هندی که "بله" اول رو گرفته بود از من اینجا 17 امتیاز گرفت. دو نفر دیگه 10 امتیاز گرفتن و یکی 9 و یکی 6. دیگه شکی نداشتم که این دختره بهترین انتخاب ماست ولی یه مرحله دیگه مونده بود که از نزدیک هم مصاحبه بشن.

مرحله آخر

قرار شد به اینایی که بالای 10 گرفتن زنگ بزنیم و دعوت کنیم برای مصاحبه. چون برای شرکت هنوز هیچ جای مشخصی هم نداریم توی یه کافی شاپ قرار مصاحبه گذاشتیم و تک به تک. نفر اول همون دختر هندیه بود. ظاهرش خوب بود و آراسته آمده بود. بعد از اینکه یه کم درمورد آب و هوا صحبت کردیم در مورد رزومه اش پرسیدم. بعد در مورد کار ما پرسید و براش توضیح دادم و کلا همه وقت فکر میکردم همون کسی هست که ما استخدام میکنیم. سه تا مسئله بهش دادم که حل کنه که میشد گفت توانایی اش متوسطه اما چون اولین کارش بود میشد گفت به نسبت entry level خیلی خوبه. بعد از اینترویو ازش در موردسئوالا پرسیدم و گفت این سخت ترین مصاحبه ای بوده که تا حالا داشته. اما من به نظر خودم سئوالام خیلی آسون بودن. جالب بود که ببینم کسی که مصاحبه میشه چطوری فکر میکنه.

نفر دوم یه پسر هندی بود که واقعا غیر منتظره بود. از نظر ظاهر اینا خوب بود. یه کلمه من گفتم "خب در مورد خودت بگو" و رفت روی منبر. وای همینطوری حرف میزد. من هی اینور اونور رو نگاه میکردم بفهمه من اصلا گوش نمیدم ولی اصلا انگار نه انگار. خلاصه ده دقیقه ای همینطوری حرف زد و سر منو خورد. بعد یه غلطی کردم یه کلمه گفتم خب اینجا که میگی ما توی این پروژه این کارا رو کردیم نقش تو چی بوده؟ دوباره پنج دقیقه رفت روی منبر. میخواستم بزنم در گوشش بگم بس کن دیگه من اصلا گوش نمیدم. اما خب بالاخره تموم شد. فهمیدم چقدر مهمه که توی مصاحبه یه مکالمه دوستانه باشه و نه اینکه طرف بخواد ثابت کنه که چقدر خوبه مثلا. بعد همون سه تا مسئله رو بهش دادم. کسی که تا دو دقیقه پیش داشت سر منو میخورد کلا لال شد. نه تنها بلد نبود بلکه اصلا به راهنمایی های من هم توجه نمیکرد. مثلا من میگفتم اینطوری هم میشه حل کرد؟ نمیفهمید دارم بهش جواب رو میگم! یعنی در این حد اوضاعش خراب بود. خلاصه با هزار زحمت سعی کردم کمک کنم حداقل یه سئوال رو حل کنه اما برای حل مسئله اصلا با من تعامل نمیکرد. خودش یه راهی برای خودش داشت میرفت که از اساس اشتباه بود. یعنی اون چیزی که بلد بود رو میخواست حل کنه. خودش هم فهمید که چقدر اوضاعش خرابه. من اصلا باورم نمیشد بعد از این همه زنگ زدن و سئوال فرستادن و ... بازم یکی آمد توی مصاحبه که حتی سئوال های پیش پا افتاده رو هم بلد نبود. بعد از مصاحبه هم همینطوری داشت حرف میزد که آره میخوام برم فلان گواهینامه (Certificate) رو هم بگیرم رزومه امو خوب کنم. گفتم پسر مشکل تو رزومه ات نیست. رزومه ات خوبه که من انتخاب کردم. مشکل اینه که ساده ترین مفاهیم رو که باید توی کلاس یاد میگرفتی رو نتونستی اینجا نشون بدی. بشین روی دانش ات کار کن. البته ناامیدش نکردم که انتخابش نمیکنیم اما خب برای من واضح بود که بهتره هیچ کسی رو نگیریم تا اینکه این آدم رو بگیریم.

نفر سوم توی صف بود. یه پسر عرب با اصلیت لبنانی که از کانادا آمده بود. ظاهرش بسیار شیک و مرتب بود. خیلی هم گرم و صمیمی برخورد کرد. کاملا معلوم بود که از نظر مهارت های اجتماعی یه سر و گردن از من بالاتره! یه بوی خیلی خوبی هم میداد. کت شلوار پوشیده بود اما کراوات نزده بود. موهاش رو هم بسته بود و ژل زده بود و خلاصه از این تیپ ها دخترکش! توی مصاحبه خیلی حرفه ای برخورد میکرد. همش سعی میکرد یه چیزی نگه که من مثلا برداشت بد کنم یا ازاین چیزا. سئوال ها رو از اون دختر هندیه خیلی بهتر جواب داد. چندین سال هم توی کانادا سابقه کار داشت که برای ما خوب بود. چند ماهی توی امریکا کار گیر نیاورده بود و احتمالا علتش این بوده که رزومه اش خوب نبوده. حتی منم نمیخواستم انتخابش کنم ولی توی لیست "شاید" گذاشتمش. بعد گفت که رزومه اصلی اش رو میفرسته و یه چیزایی که من دنبالش میگشتم توی رزومه اش نبود اما پرسیدم گفت کار کرده! خلاصه از همه نظر به نظرم خوب بود.


تصمیم نهایی

بعد از مصاحبه من خیلی گیج شده بودم که چکار باید کنیم. از روز اول فکر میکردم که اون دختر هندیه انتخاب ما باید باشه اما بعد از مصاحبه متوجه شدم که این پسر لبنانی هم خیلی خوبه و حتی از نظر توانایی بهتر از اون دختر هندیه است. نگرانی اصلی من در مورد این پسر لبنانی این بود که برخوردش بیشتر حرفه ای بود تا دوستانه. ما استارت آپ هستیم و میخوایم که با هم از اول دوست باشیم. برخلاف دختر هندیه که کلا از همون اول طرح دوستی رو ریخته بود و خودش رو جزئی از شرکت ما میدونست, این پسره خیلی حرفه ای برخورد میکرد. دو ساعت پشت تلفن با شریکم صحبت کردیم و کلی به چیزایی که پیش آمده بود خندیدیم. مثلا شریکم گفت هیچ عکسی ازش نداری؟! گفتم والا وسط مصاحبه میخواستم دوربینم رو در بیارم یه عکس بگیرم گفتم خیلی ضایع است و شریکم غش کرد از خنده. خلاصه بعد از در نظر گرفتن همه فاکتورها تصمیم گرفتیم که به پسر لبنانیه پیشنهاد بدیم.


توی این فرآیند من خیلی چیزا یاد گرفتم. 

چقدر رزومه مهمه که to the point باشه و تا حد زیادی راحت بشه چیزا رو توش پیدا کرد. فرمتش خوب باشه و ...

چقدر مهمه که توی مصاحبه ها آدم شیک و مرتب بره. چقدر مهمه که کار رو بلد باشه و اگر یه سئوالی رو بلد نیست با مصاحبه کننده تعامل داشته باشه. در واقع برای من مهم نبود که آیا میتونن سئوال رو حل کنن یا نه. مهم این بود که ببینم چطوری به مسئله نزدیک میشن و آیا مفاهیم رو بلدن یا نه و چقدر کمک لازم دارن که بتونن حل کنن. یعنی طرز تفکرشون رو میخواستم بدونم. شریکم هم همینو میگفت که بسیار تجربه جالبی و جدیدی بوده. 

بعد هم چقدر سخته یه نفر رو استخدام کردم. فرآیندی که گفتم برای ما بیشتر از یک ماه طول کشید. چقدر رزومه گرفتیم و به چه آدم هایی برخوردیم! اما خب خدا رو شکر به نتیجه رسیدیم. این اولین کسی هست که من استخدام کردم و امیدوارم که یه روزی بتونم برای آدم های بیشتری کار درست کنم.

نظرات 21 + ارسال نظر
رضا یکشنبه 1 دی 1398 ساعت 19:20

من این وبلاگو از اولش شروع کردم (وبلاگ قبلی رو به صورت بخش بخش دنبال کردم فقط) , تا این مطلب که اومدم فقط مطالبو میخوندم (از قسمت صفحات دارم میام جلو) الان که کامنتا رو دیدم انگار یه حرکت بزرگم داخل کامنتا در جریانه که ازش غافل بودم ! و همون اندازه که خود مطالب جالبه کامنتها هم جالبه!

من الان تقریبا شرایط شما قبل از رفتن از ایرانو دارم (ارشد در جریان هستش و فقط پایان نامه موندهو دو راهی های سربازی و ..)

با این حجم از مطالب آموزنده وبلاگهاتون شما رو استاد خودم میدونم و این جریانی که علاوه بر کارهای روزمره و زندگی شخصیتون داخل وبلاگهاتون دارید پیش میبرید رو از صمیم قلب بهتون تبریک میگم

خوش آمدین و خیلی ممنونم

نسیم سه‌شنبه 14 فروردین 1397 ساعت 13:01

سلام وودی ممنون از مطلبت خیلی مفید بود . ممکنه اون لیک راهنمای رزومه ای که ارسال کردین برای کاربر a_girl رو مجدد بزارید آخه لینک قبلی باز نمیشه

سلام. باید باز بشه. اینترنتتون باشه. دوباره:

https://www.utdallas.edu/career/docs/students/resumepacket.pdf

.... دوشنبه 6 فروردین 1397 ساعت 09:46

یه سوال شما که داری خودت کار میکنی ،شرکتتونم هنوز نوپاست به مرحله سود دهی نرسیده از طرفی شما مخارج خودت داری ...چجوری از پس هزینه های یه نیرو جدید برمیایی ؟اون شخصیم که استخدام کردی حس دوستانه نداره و جدی یعنی منظورم اینه کارو برای خودش نمیدونه که فعلا چیزی نگیره و قطعا یه مزایایی هم میخواد...
میشه اینجاشو یکم توضیح بدی؟

سلام. برای شرکت ما شریک من خب از جیبش پول گذاشته. مشکلات استارت آپ ها همیناست دیگه.

m1r1 شنبه 19 اسفند 1396 ساعت 12:49

چه جالب ! درباره استارتاپ های اونجا بنویس

تا جایی که بتونم مینویسم.

Kimiya چهارشنبه 16 اسفند 1396 ساعت 23:47

من تنها چیزی که در حال حاضر برام جالب فقط پست های شماست.

لطف دارین

مهدی چهارشنبه 16 اسفند 1396 ساعت 21:06

وودی
یه سوال در مورد استخدام
مرتبط بودن مدرک لیسانس و ارشد چقدر توی استخدام و حتی اپلای واسه دکترا تاثیر گذاره؟؟؟
ینی حتی اگه معدل خوب باشه و a باشه ولی مدرک لیسانس و فوق کاملا غیر مرتبط ... میشه واسه دکتری تو یه رشته مرتبط با چیزی که ارشد خوندیم اپلای کنیم؟
بعد ها تو پیدا کردن کار ممکنه به مشکل بخوره ادم؟

سلام
سئوال آرمین هم بود همینجا جواب دادم. تا حدی همه اما نه خیلی معمولا مقطع آخر رو نگاه میکنن. اونم فقط برای کار اول. از کار بعدی دیگه سابقه کارها رو نگاه میکنن.

صبا سه‌شنبه 15 اسفند 1396 ساعت 16:36 http://gharetanhaei.blog.ir

چه تجربه جالبی بود این فرآیند استخدام

ممنون.

a_girl دوشنبه 14 اسفند 1396 ساعت 21:51

وودی میگم میشه یه نمونه از این رزومه های خوب رو با سانسور مشخصات طرف بذاری که ببینم رزومه ی خوب چطوریه؟

این لینک راهنمایی هست که دانشگاه ما درست کرده. آخرش چند تا نمونه خوب هم داره.
https://www.utdallas.edu/career/docs/students/resumepacket.pdf
موفق باشین

Mohammadhossein دوشنبه 14 اسفند 1396 ساعت 19:58

سلام وودی جان
تو نظر ها گفتی کارت برای بیمارستان هاست
میشه بیشتر در موردش توضیح بدی؟

سلام.
میشه نگم؟!

gsa دوشنبه 14 اسفند 1396 ساعت 10:38

سلام دکتر وودی جان

واییی چقدر جالب و پر از مطالب آموزنده بخصوص برای من بود
خیلی خیلی ممنونم ازت بابت تمام مطالبی که میزاری

انشالله که تیم فوق العاده ای بشین و کارتون خیلی زود بهترین نتیجه رو بگیره

سلام
خواهش میکنم. ممنونم.

;kambarani یکشنبه 13 اسفند 1396 ساعت 16:11

سلام وودی جان .اول تشکر می کنم بابت مطالب خواندنی.بعد می خوام بدونم بیمه بازنشستگی و مالیات و مالیات اونجا چطوری هست؟ چند درصد از بیمه شده می گیرند و چند درصد از کارفرما؟ آیا بیمه اجباری هست یا خیر؟ممنونم

سلام
بازنشستگی یه صندوقی داره به اسم 401K که در واقع اینه که یه درصدی از پولتون رو میذارین توی یه حساب که یه شرکتی بره باهاش سرمایه گذاری کنه و ایشاله وقتی 69 ساله شدین پولتونو بگیرین.
برای بیمه درمانی هم همه چیز شرکت های خصوصی هستن که با شرکتی که کار میکنین قرارداد میندن و یه درصدی از حقوق کم میشه بر اساس پوشش بیمه. مثلا من ماهی 200 دلار اینا برای بیمه درمانی میدم و ماهی 100 دلار برای بیمه دندان. بازنشستگی هم نگرفتم به این خاطر که احتمالا 69 سال عمر نمیکنم و اگر واقعا با این سطح سواد و شرایط نخوام تا اون موقع به اندازه یکی دو میلیون دلار خودم پس انداز داشته باشم همون بهتر که بازنشسته هم نشم. به علاوه دوست دارم در آینده برگردم ایران و تدریس کنم و برای همین بازنشستگی امریکا احتمالا به دردم نمیخوره.

mahan یکشنبه 13 اسفند 1396 ساعت 02:26

آقا خودت درست تموم شده نسبت به قشر مظلوم دانشجو سنگدل شدیا!!!معدل بالا میخوای و حتما باید دانشگاه سطح بالا باشه!این بود آرمان هامون؟!مگر غیر از اینه که هرکی هرکجا میره درس میخونه برای خودش رفته و مهم اینه که چقدر کار بلده و از پس کار بر میاد یا نه؟شاید یکی خرخون باشه بره برکلی با معدل بالا فارغ التحصیل بشه ولی یکی کمتر خرخون ولی با استعداد تر بره دانشگاه سطح پایین تر ولی تو عمل کارش بهتر باشه!

سنگدل نیست که. من میخوام پول بدم دوست دارم بهترین کسی که میتونم رو بگیرم. دانشگاه و معدل هم برای اولین کار خیلی مهمه. بعد هم مصاحبه میکنم باهاشون هر کسی که خوب نباشه حتی بهترین دانشگاه هم باشه نمیگیرم که.

Misanpathy شنبه 12 اسفند 1396 ساعت 12:48

سلام ، ماجرای جالبی بود واقعا

من از خواننده های قدیمی بلاگتون هستم که از همون سال اول اپلایتون بود نگاه میکردم الان گذر زمان سریع گذشت و نوبت من شده که ارشد تموم کنم و دنبال کار اپلای باشم یه چیزی خیلی خیلی اذیتم میکنه تنهایی مطلقی هستش که اوایل درگیر ادم بشه بخصوص تعطیلات اخر هفته در کل من نه آدمی هستم که دل تنگ مسائل نوستالژیک بشم نه اطرافیانم و ارتباطاتم به صورت معمولیه و در بیرون از محیط دوست های دانشگاهی و همکلاسی ها خیلی روابطم بسته و کم هستش و میخواستم بدونم الان که بعد از کلی وقته که شما در امریکا زندگی کردید که اولش به عنوان دانشجو بودید چقدر روابط اجتماعی بخصوص در مورد هم جنس خودت چقدر تاثیر بر روی آدم میزاره بخاطر ورود اول و تفاوت های ذهنی و فرهنگی که با اطرافیان دارید من شخصا تنهایی رو به شدت دوست دارم ولی از منزوی بودن و سکوت اطرافم هم که طولانی بشه بیزارم و اون حلقه معمولی دوستان هم تاثیر زیادی داره بر سرحالیم و روند معمولی زندگیم نتیجتا با چقدر مشکل به نظرتون روبه رو هستم یا مشکل خاصی نیست

سلام
موضوعی که میگین خیلی بستگی به شهری هست که میرین. یه جایی مثل دالاس یه شهرهای کالیفرنیا که ایرانی زیاد هستن که اصلا حس نمیکنین رفتین خارج از ایران. انگار یه شهر دیگه توی ایران هستین و کلی هم دوست هم با کیفیت پیدا میکنین. شهرهای کوچیک خب سختتره. با این حال اینقدر درس و کار زیاد هست که آدم نخواد به این چیزا فکر کنه!

Arash شنبه 12 اسفند 1396 ساعت 03:52

تبریک میگم وودی جان

چقدر دلم برای هندیه سوخت...
اینهمه زحمت کشیده بود اما آخرشم انتخاب نشد.

آهان اون بعدش داستان هم داشت دیگه ننوشتم!

آرمین جمعه 11 اسفند 1396 ساعت 23:14

روزی چند ساعت کار میکنه واست؟ ماهی چقد بهش حقوق میدی؟
شرکتتون در چه زمینه ایه؟

فعلا قرار شد که سه روز توی هفته و 8 ساعت. حقوق هم ساعتی 15 دلار. استارت آپ هستیم و داریم یه کاری برای بیمارستان ها میکنیم.

آرزو جمعه 11 اسفند 1396 ساعت 20:32

چه هیجان انگیز ...
و ممنون به نکات خیلی خوبی در مورد رزومه اشاره کردید ... دارم فکر میکنم با توجه به حرفای شما کجاهای رزومه مو عوض کنم ...

رزومه خیلی کار میبره. من خودم هفت بار رزومه امو از اول نوشتم!

یه پسر جمعه 11 اسفند 1396 ساعت 20:26

سلام
ببخشید اینکه میگین معدل بالا حدودا یعنی چند؟
مثلا 16 معدل بالا حساب میشه برای کارشناسی؟
یا رنک پائین یعنی چی؟

سلام
یعنی هر چی بیشتر بهتر! نه 16 معمولیه. رنک پایین هم بعضی ها به دانشگاه های خوب میگن مثلا رنک 2 و 3 پایینتر از 20 و 30 هست پس بهتره. من برعکس میگم!

محمدرضا جمعه 11 اسفند 1396 ساعت 12:00

چه جالب بود این پست

خواهش!

محمد جواد جمعه 11 اسفند 1396 ساعت 11:24

خب خدا رو شکر وودی پست گذاشت

هاها شرمنده. سعی میکنم تند تند تر بذارم. هی قول میدم هی مریض میشم دیگه نمیتونم.

mary جمعه 11 اسفند 1396 ساعت 10:14

منم فکر می کنم مصاحبه و استخدام خیلی چیز باحالی باشه
البته در مقام استخدام کننده نه استخدام شونده
راستی اون عکسه رو چه جوری گذاشتی
کنارش و پایینش متنو نوشتی
یه بارم پرسیدم و گفتی بلاگ اسکای خراب شده
یعنی الان درست شد؟

اون عکس رو کلیک میکنی اول پاراگراف. بعد عکس رو انتخاب میکنی. تراز رو میذاری روی چپ. نکته اش اینه که باز کلیک کنی روی یه جعبه دیگه تا کار کنه!

sama جمعه 11 اسفند 1396 ساعت 08:21

مبارکه .خیلی جالب بود فرایند استخدام .مرسی که باماهم در میون گذاشتی

ممنون.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد