زیر آسمان خدا 2

اینجا زیر آسمان خدا نیست. زیر آسمان خدای رنگین کمانه خدای کیان خدای نیکا خدای مهسا است

زیر آسمان خدا 2

اینجا زیر آسمان خدا نیست. زیر آسمان خدای رنگین کمانه خدای کیان خدای نیکا خدای مهسا است

بازی ها - مراحل و چطور برنده بشیم

یکی از دوستان در مورد" آدم زرنگ ها و متقلب ها (در پست "بازی ها) پرسیده بود:

چرا به جای اینکه سعی کنیم اینارو بندازیم بیرون، سعی نکنیم یکی ازینا شیم؟

اینجوری به جای ضرر زدن به یه عده (متقلب ها!)، فقط خودمون سود میکنیم!


به نظرم آدم که سئوال خیلی مهمیه. جوابش به نظر من اینه که آدم بفهمه کسی که بازی میکنه هیچ وقت توی همون مرحله نمیمونه.بازی ها مرحله دارند و کسی که تقلب میکنه شاید یه مرحله بره بالا اما نمیتونه مرحله بعدی رو رد بشه. هر مرحله آدم رو میسازه و آماده میکنه برای مرحله بعدی. نمیشه همه مراحل رو با تقلب پیش برد.  آدم زرنگ به اولین کسی که ضربه میزنه خودشه. یه مثال میزنم. بازی دانشگاه که احتمالا همه رفتیم. فرض کنین کسی که نمره بالاتری میگیره امتیاز بیشتری میگیره و کسی که مدرکش رو میگیره برنده شده. حالا یکی میاد توی همه امتحانا تقلب میکنه و یه جوری نمره ها رو میگیره و آخرش هم مدرکش رو میگیره. یکی هم با سختی درس زیاد میخونه و اونم مدرک میگیره. به ظاهر هر دو برنده شدن اما اونی که تقلب کرده زحمت کمتری کشیده و به نظر جالب تر میاد. حال آنکه اونی که درس خونده کلی چیز یاد گرفته و حالا میرسن به بازی کار. توی بازی کار فردی که درس خونده پشتکار موفق شدن توی کار هم داره. کسی که همه وقتش رو به یادگیری روش های تقلب گذرونده چیزی برای این مرحله نداره و باید از اول یا بره مرحله قبل یا روش های تقلب این مرحله رو پیدا کنه. یه روزی هم دستش رو میره و دیگه نمیتونه ادامه بده. حالا چرا متقلب ها بازی ها رو خراب میکنن؟ توی مثالی که گفتم کسی که تقلب کرده باعث میشه که اعتبار اون دانشگاه بیاد پایین و در درجه اول مدرک خودش بی اعتبار میشه و بعد هم مدرک دیگران. اگر همه تقلب کنن هم دیگه کسی روی فارغ التحصیل های اون دانشگاه رو حساب نمیکنه. در واقع بازی رو خراب میکنن. این درست مثل کسانی هست که مثلا فاند میگیرن و بعد هم میپیچونن استادا رو. توی ایران در موارد بسیاری بازی ها خراب شدن. نمونه اش اختلاس های چند میلیاردی هست. همچین میگن چندین هزار میلیارد اختلاس انگار مثلا به اندازه  پول توی جیبی بچه اشون بوده. بازی اقتصادی رو خراب کردن. این متقلب ها تا جایی پیش میرن که بازی رو خراب میکنن و مردم رو توی خیابون راه میندازن که بیان و بازی رو کامل عوض کنن و این آدمای کثیف رو برای همیشه به زباله دان تاریخ بفرستن. بله کسی که متقلبه تا یه جایی توی یه بازی سود میکنه اما توی بسیاری از بازی های دیگه بازنده اصلی میشه.


یه چیز دیگه هم اینه که بازی ها مرحله دارند. ما همیشه از یه مرحله به یه مرحله بالاتر میریم یا در جا میزنیم و همون مرحله رو از اول میریم. علت اینکه مراحل به وجود میان اینه که آدما دوست دارن با کسانی بازی کنن که همطرازشون هستن که هیجان داشته باشه. همینکه ممکنه ببازن وقتی میبرن هیجان بازی. اگر رقیب خیلی ضعیف باشه خب معلومه شکست میخوره دیگه بازی باهاش هیجانی نداره. مثلا جام جهانی فوتبال رو در نظر بگیرین که مثلا تیم دسته سه لیگ ایران بخواد بره توی اون بازی. خب برای هیچ تیمی یا تماشاچی ای بازی جذابیتی نداره. اما وقتی ایتالیا با برزیل بازی داره همه میخوان نگاه کنن چون نمیدونن کی برنده میشه. برای همینه که بازی های رقابتی که بازیکن ها زیاد باشن مرحله ایجاد میشه.

 اشتباهی که بعضی میکنن اینه که میخوان برن مرحله آخر تا زود برنده بشن. بله درسته که اگر کسی غول مرحله آخر رو شکست بده برنده میشه اما غول مرحله آخر اسمش روشه باید آخر بازی شکست بخوره. قبل اینکه غول مرحله آخر رو شکست داد باید سیاهی لشگر ها و غول کوچیک ها رو شکست داد. مثلا کسی که بخواد مدرک بگیره باید اول مدرسه رو تموم کنه. اگر یه راست بره سر دانشگاه نمیتونه غول لیسانس رو شکست بده. درک این مطلب خیلی مهمه چون مراحل خیلی جاها قابل تشخیص نیستن. مثلا شرکتی که نوپاست مرحله اولش اینه که از شرکت های همسایز خودش موفق تر باشه. بله اگر از بزرگترین و بهترین شرکت فیلد خودش بهتر باشه غول مرحله آخر رو شکست داده اما همیشه برای شکست دادن غول مرحله آخر نیاز به کسب مهارت هست که با شکست دادن غول کوچیک ها به دست میاد. مثلا توی بازی انقلاب 57 وقتی ساختمون صدا و سیما اشغال شد بازی تموم شد و غول مرحله آخر شکست خورد. مسلما اگر مردم از اول میرفتن سمت صدا و سیما نمیتونستن برنده بشن چون تجربه لازم رو نداشتن و سیاهی لشگرهای غول هم زیاد بودن. مراحل باید به ترتیب طی بشه تا مهارت لازم به دست بیاد. مثلا توی مرحله اعتصابات مردم بسیاری از سیاهی لشگر های غول مرحله آخر رو از سر راه برداشتن (مثلا ریزش کردند و برای غول نمیجنگیدن). این سیاهی لشگرهای غول آخر اگرچه خیلی ضعیف هستن و راحت شکست داده میشن اما چون زیادن وقت میگیره. معمولا توی بازی ها غول ها از این سیاهی لشگر ها زیاد دارن و باید قبل از شکست غول مرحله آخر از سر راه برداشته بشن. حالا متقلب ها برنده نمیشن چون اگر اینا رو هم رد کنن گیر غول آخر مرحله میفتن و نمیتونن برن مرحله بعد. اگر اونم شانسی شکست بدن مرحله بعدی سیاهی لشگرها اندکی قویتر هستن. (راستی بازی ها بیشترشون multiplayer یا چند بازیکنی هستند و برای همین باید یار جمع کرد که برنده شد. یعنی تیم میخواد مثلا یه شرکت یه نفره به جایی نمیرسه. اگر حتی یه hero level 10 (قویترین بازیکن ممکن) هم توی تیمت نباشه باز میشه بسیاری مراحل رو رد کرد. شاید خودت یا یکی از هم تیمی هات کم کم با تجربه ای که کسب میکنه تبدیل به اون hero level 10 بشه. 


آخ که چقدر شادی بخشه وقتی  این غول مرحله آخر خوار و خفیف میشه و شکست میخوره. خوبی بازی ها اینه که حتما غول مرحله آخر رو میشه شکست داد چون حتی اگر یکبار شکست بخوریم همیشه میشه بازی رو از همون مرحله آخر شروع کرد و بعضی وقتا هم از سر جایی که مبارزه با غول هست! به امید برنده شدن همه و شکست دادن غول مرحله آخر.

نظرات 8 + ارسال نظر
علیرضا جمعه 22 دی 1396 ساعت 09:46

ممنون آقای دکتر که وقت میگذارید و به سوالات پاسخ میدهید. از خداوند برای شما آرزوی توفیق و سلامتی را دارم. خیلی ممنونم.

خواهش

علیرضا چهارشنبه 20 دی 1396 ساعت 08:40

سلام آقای دکتر، خوب هستید. ببخشید چند سوال داشتم. اگر امکانش هست راهنمایی بفرمایید. خیلی خیلی تشکر میکنم.
اپل اینکه اگر بعد از دکتری چند سال پست داک داشته باشیم آیا امکان گرفتن گرین کارت وجود دفرد؟
دوم اینکه معیار اصلی در پیداکردن کار بعد از تحصیل چیست؟ منظورم این اکه از طریق آگهی ها باید دنبال کار بود یا روش های دیگری وجود دلرد؟
باز هم تشکر میکنم

سلام
شما دکترا رو خوب بگذرونی نیازی به پست داک هم نداری یکی دو سال بعد گرین کارت رو گرفتی. الان چند تا از بچه های ما بعد از دکترا رفتن دانشگاه دارن درس میدن و همشون دانشگاه هاشون براشون گرین کارت فایل کرده. چند تا هم بر اساس رزومه و کارهایی که کردن خودشون گرین کارت گرفتن. کارت هم خوب باشه شرکتی که کار میکنی زود برات گرین کارت میگیره. کار پیدا کردن خیلی داستانه معیار اصلی کار بلد بودنه.

محمد یکشنبه 17 دی 1396 ساعت 12:33

سلام وودی جان
دید قشنگیه از مطالبت لذت میبرم

سلام
لطف دارین

m.a شنبه 16 دی 1396 ساعت 21:38

وودی جان فکر کنم اختلاس درست باشه! میدونم شما خیلی وقته ایران نیستین و طبیعیه توی املای بعضی کلمات خطا داشته باشین. البته این لغت باید اینقدر ناآشنا باشه که املاشو هم کسی ندونه ولی متاسفانه از جاافتاده ترین کلمات توی ایران هست!

ممنون که گفتین. راستش تا حالا استفاده نشده بود املاشو بلد نبودم.

سجاد جمعه 15 دی 1396 ساعت 23:44

سلام. ارادت
بینش قشنگیه. آفرین!
شما الان یه شناگر ماهر توی اقیانوسید...
مسئله اینه که وقتی اونا با تقلب مارو میندازن بیرون چیکار باید بکینم؟
واقعا تو همچین موقعیتی قرار دارم... ؟؟؟
در ضمن انقدر علامت سوال راجع به خودت تو ذهن مردم نساز. بیچاره ها مردن از کنجکاوی...

سلام
در مقابل متقلب ها سخته راه کار کلی ارائه کرد. باید دید قوانین بازی چطوریه داور کیه و...

علیرضا جمعه 15 دی 1396 ساعت 20:20

کم نامه خاموش برایم بفرست
از حرف پرم گوش رایم بفرست
دارم خفه میشم در این تنهایی
لطفا کمی اغوش برایم بفرست


شبا سکته میزنم تو خونه از این وضع ملت هم لذت زندگی میبرن اخه یکی نیست بگه 10 ای 15 سال دیگه تاریخ ایران چی میشه ؟
اقتضادی مثل افغانستان و...
چی بگم ولی کاش چند سال دیگه یک عده ای حرف منو بخونن و بدونن ما هرکار کردیم وطن نجات بدیم نشد چون ملت ملت هستن و خلایق هرچه لایق

ببینین اینا همش مسیری هست که باید طی بشه. فراز و نشیب داره دیگه. به ما اشتباهی یاد دادن که همه کارها رو از اول باید بی عیب و نقص انجام بدیم. در عمل باید اشتباه کرد و از اشتباهات درس گرفت و اینقدر تکرار کرد تا به نتیجه رسید. ملت ایران هم اشتباه زیاد کرده ولی درس های زیادی هم گرفته که برای آینده مفید هست. مثلا مردم ترکیه امروز با اردوغان کاملا به عقب برگشته اند و احتمالا اونقدر به قهقرا میرن تا بفهمن چه اشتباهی کردن.

ل جمعه 15 دی 1396 ساعت 03:08

گودی در مورد بیت کوین نظرت چیه، ارز دیجیتال کلا. خیلی روند خوبی داره .. بیت کوین ترکونده

به نظر من احتمالا آینده ارز خواهد بود. غیر از تکنولوژی های جالبی که با مفاهیم نوآوری شده توی بیت کوین میاد به نظرم ارز دیجیتال که قابل پرینت شدن نداره احتمالا جایگزین ارزهای فعلی خواهد شد.

صبا پنج‌شنبه 14 دی 1396 ساعت 22:28 http://gharetanhaei.blog.ir

من با کلیات حرفتون موافقم
ولی
ولی
عمر ما و خیلی ها دیگه اونقدر نیست که آخر بازی رو حتما ببینیم. شاید برد نهایی با ما باشه؛ ولی تک تک لحظه هایی که صرف جنگیدن یا به قول شما کسب تجربه کردیم؛ رو باختیم.
به فرض که زنده در بریم؛ اینقدر زخم خورده جنگیدن هامون هستیم که وقتی برنده بشیم نای شادی و لذت بردن نداریم.
اینجاست که آدم اگر متریالیست هم باشه دلش می خواد که حداقل یه دنیای دیگه وجود داشته باشه؛ که انتقام شکستاش رو بتونه بگیره؛ که فرصت هایی رو که از دست داده یا به سختی بدست آورده؛ براحتی تجربه کنه.

پایان بازی مهم نیست. ما همزمان هزاران بازی رو داریم با هم انجام میدیم. مهم اینه که از بازی ها لذت ببریم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد