توی راه برگشت همینطوری که داشتم رانندگی میکردم دیدم که یه جایی خیلی چراغونی قشنگی هست. تصمیم گرفتم مامانم رو ببرم اونجا رو هم ببینه. یه دهکده خیلی کوچیک برای بچه ها درست کرده بودند با خونه های خیلی کوچیک که برن توش بازی کنن. کلی هم درخت ها رو چراغونی کرده بودند.
من از این فواره وسط میدون خیلی خوشم آمد. واقعا فضای قشنگی بود.
هوا هم خوب بود. یه کم باد میامد اما اونقدری سرد نبود.
سلام
کاش همیشه سپاسگزار بی منت ترین و خالصانه ترین و واقعی ترین محبتای اونها که میشه از یه آدم گرفت باشیم.
دعا می کنم به زودی پدر رو هم ببینین
سلام
ممنونم. آره خدا کنه.
عکس اولت عالیه،
چرا اینقدر خلوته؟ من هر وقت عکساتو میبینم دلم میگیره ..
شبه خب اینجا هم برای بچه هاست. همچینن خلوت نبود من جمعیت ها رو ننداختم. آخه اکثرا داشتن عکس میگرفتن
وای چقد قشنگه. خوشبحال
ممنون
سلام. می بینم که خودتون داوطلبانه دارین مامانو اینور اونور میبرین.عالیه
عکسا هم قشنگ بود، به خصوص اولی. تا دیدمش فکر کردم می خواین در مورد کهکشان حرف بزنین!
اما فواره وسط میدون فقط میدون امام اصفهان. آخ که چقدر دلم برای یه اصفهان گردی درست حسابی تنگ شد. اگه این تز دکترا بذاره!
سلام.
آره خب از روزی که آمدم فکر میکردم کاشکی میشد یه گوشه ای از زحمات پدر و مادرم رو جبران کنم. این روزا فقط میگم کاشکی بابام هم میتونست بیاد.