زیر آسمان خدا 2

اینجا زیر آسمان خدا نیست. زیر آسمان خدای رنگین کمانه خدای کیان خدای نیکا خدای مهسا است

زیر آسمان خدا 2

اینجا زیر آسمان خدا نیست. زیر آسمان خدای رنگین کمانه خدای کیان خدای نیکا خدای مهسا است

درد خشکی چشم

صبح بلند میشم یه نگاهی به اطراف میندازم. بازم تاره. دلم میشکنه. توی دلم میگه آخه چرا؟ چرا خوب نمیشی پس؟

روی میز کوچیک کنار تختم چشمام به ردیف چند تایی قطره هایی میفته که دکتر داده و هیچ کدوم هنوزم چشمام رو خوب نکردن. 


"امروز کدومتون رو توی چشمم بریزم؟" ازشون میپرسم اما جوابی نمیدن.


چی میگی؟ اینا که حرف نمیزنن. فکر کنم اینی که برای آلرژی هست امروز بریزم. حتما آلرژیه. یه قطره دیگه میندازم توی چشمام. چند ثانیه ای میسوزه اما بهتر میشه. یه نگاهی به اونطرف اتاق میندازم. ده بار پشت سر هم پلک میزنم. یه بار تار میشه یه بار خوب میشه. یه بار نصفش تاره و یه بار نصفش خوبه. یه قطره دیگه میندازم و باز تند تند پلک میزنم. "خوبه بهتر شد" برم یه دوش بگیرم و بشینم پای کارم.


میشینم پای کامپیوتر. میتینگ صبح شروع نشده. همه زندگی سیاه شده. هیچ وقت از dark mode استفاده نمیکردم اما الان دیگه بدون اون نمیتونم حتی به صفحه نگاه کنم. نمیدونم کدوم احمقی توی اپل کار میکنه که مانیتور های مک بوک رو اینطوری درست کرده که اینقدر رفلاکس دارن. این محافظ صفحه لعنتی هم که نرسیده.

نیم ساعتی بیشتر نگذشته که خوندن فونت هایی که تا آخر بزرگ شدن دوباره سخت میشن.


"تو رو خدا بسه دیگه. کار دارم به خدا. از زندگی افتادم. من کار نکنم چطوری به اهدافم برسم؟ چرا اینقدر اذیتم میکنین؟" یه اشک کوچیکی توی چشمم جمع میشه و نوشته ها یه کم بهتر دیده میشن اما حتی اشکم هم نمیاد که گریه کنم راحت بشم. به قوطی اشک مصنوعی کنار مانیتور نگاه میکنم. "خوبه که شما رو دارم" دو تا قطره میندازم توی چشمم و بهتر میشه و باز ادامه میدم.


هر نیم ساعتی بلند میشم و یه دوری میزنم. دور رو نگاه میکنم و صد تا پلک میزنم. یه نگاهی به درخت توی حیاط میندازم. باد میاد و برگ هاش تکون میخوره. "من تو رو خیلی دوست دارم. اصلا نمیدونم چرا اینقدر درخت ها رو دوست دارم. شاید چون شما هم خیلی مثل من هستین." ولی نمیدونم چرا دکتر میگه ممکنه حساسیت به گرده های گل ها و درخت ها باشه. "اگر تقصیر شماست بگین من شما رو میبخشم..." باز به مانیتور نگاه میکنم. خب خدا رو شکر بهتره اما مرتب اشک مصنوعی کارم نمیشه.


"یه روز کاری دیگه هم تموم شد" خدا رو شکر امروز هم به گذشت. برم بیرون کنار دریاچه یه دوری بزنم.


من و دریاچه هر شب تنها هستیم. هیچ کسی اونجا نیست. بعضی وقتا ماه خیلی بزرگه و خیلی قشنگ و دوست داشتنیه. اونجاها راه میرم. بیرون که هستم چشمام دیگه اذیت نمیکنن. فقط کامپیوتر هست که اذیتش میکنه.


میرم روی پل مورد علاقه ام. دو تا لاکپشت دوست داشتنی ام سرشون رو از آب بیرون میارم. "وای خدا دارن لب میگیرن! چقدر رومانتیکه این قسمت دریاچه!" چند لحظه ای بیشتر نمیگذره که میرم زیر آب. "کوشین؟ کجا رفتین پس؟" یکیشون میاد بالا و دوباره میره زیر آب. میرم ته پل. اونجا هم کسی نیست. دراز میکشم و به آسمون نگاه میکنم. موبایلم رو هم میذارم کنار که دیگه مزاحمم نشن. ستاره ها رو میشمارم. خوبه اینجا یه نسیم خنکی میاد. توی این گرمی هوا اینجا بهترین جاست.


چشمام رو میبندم و وقتی باز میکنم نمیدونم چقدر گذشته! چقدر روزا تند تند میگذرن. انگاری نمیتونم جلوی زمان رو بگیرم.

نظرات 2 + ارسال نظر
سینا یکشنبه 4 شهریور 1403 ساعت 11:10

سلام
۱. محیط خونه رو مرطوب نگهدار مثلا یه کتری آب بدون در بذار روی گاز
۲. با بخار کتری بخور بزن رطوبت چشم رو زیاد میکنه تا گرد و غبار دفع بشه
۳. چایی طبیعی اگه داری وقتی دم اومد بریز تو یه ظرف تا خنک بشه بعد با پنبه بذار پشت چشمت
۴. بخار چایی کم کشیده تو قوری هم میتونی مثل بخور استفاده کنی
۵. قرص امگا ۳ و ویتامین دی۳
۶. تا جایی که میتونی به مانیتور نگاه نکن یا با عینک بلوکنترل استفاده کن یا حداقل نور مانیتور و گوشی رو کم کن
۷. حتما از قانون ۲۰-۲۰-۲۰ استفاده کن(هر ۲۰ دقیقه کار به یه جسم ۲۰ فوتی ۲۰ ثانیه نگاه کن) البته من خودم ۲۰ دقیقه که کار کردم ۲۰ دقیقه با همکارا حرف میزنم ۲۰ دقیقه هم تحرک میکنم اینجوری بیشتر جوابه این فقط شوخی بود
۸. خواب منظم و عمیق هم خیلی مهمه
۹. اگر هم خواستی قطره استفاده کنی فقط از اشک مصنوعی استفاده کن بقیه قطره ها بخاطر مواد نگهدارنده برای چشم ضرر دارن و باعث آب مروارید میشن اشک مصنوعی هم از نوع آرتپیک ادونس خوبه فقط باید مرتب استفاده کنی بعد چند روز مشخصه بهتر شدی فقط قطره را هم یک دفعه قطع نکن
دیگه چیزی به ذهنم نمیرسه امیدوارم با همینا زود خوب بشی من دکتر نیستم و خودم این مشکلو دارم میتونم بگم ۸۰ درصد بخاطر مانیتوره

سلام. مرسی. بیشتر اینا رو انجام دادم و الان هم خیلی چشمام بهتر شدن

Az Canada دوشنبه 28 خرداد 1403 ساعت 16:54

چشمتونو عمل کرده بودید بخاطر اونه خشکی چشم؟ منم بین دو راهی عمل کردن و نکردن موندم.

بله به خاطر عمل چشم حساس میشه. البته تا دو سال بعد از عمل مشکلی نداشتم. برگشتم دالاس اینطوری شد. خواهرم عمل نکرده و تهرانه ولی اونم به خاطر حساسیت به ذرات هوا چشمم خشک شده بود که خوب شده. برای همین قطعی نمیتونم بگم که خشکی به خاطر عمل بوده یا حساسیت

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد