زیر آسمان خدا 2

اینجا زیر آسمان خدا نیست. زیر آسمان خدای رنگین کمانه خدای کیان خدای نیکا خدای مهسا است

زیر آسمان خدا 2

اینجا زیر آسمان خدا نیست. زیر آسمان خدای رنگین کمانه خدای کیان خدای نیکا خدای مهسا است

این روزا

یه مدت زیادیه که ننوشتم. این چند ماه خیلی روی رابطه ام سرمایه گذاری کردم که به نتیجه برسونمش. دوست دارم زودتر تشکیل خانواده بدم و بچه داشته باشم و یه زندگی خوب. میرفتم امریکا 27 سالم بود الان 40 سالم رد کردم. خیلی گذشته و حس میکنم یه قسمتی از تجربه زندگی رو غافل موندم.


از اول سال یه کار جدید هم دست گرفتم. یکی از دوستام که کالیفرنیا شرکت زده بود تماس گرفت و از من خواست نیمه وقت کمکش کنم و یه پول خوبی پیشنهاد داد و منم قبول کردم. فکر کردم که این پول میتونه خیلی کمک کنه که به اهداف آینده ام برسم.


برای شرکت خودم هم فعلا نتونستم کاری کنم. آگهی زدم و با چند نفری رو هم مصاحبه کردم اما کسی که دلم بخواد رو پیدا نکردم. بعضی وقتا میگم یکی از همینایی که مصاحبه کردم رو بگیرم و شروع کنم. بعضی وقتا هم میگم پول دور ریختن هست و بیشتر وقت خودم تلف میشه. دست تنهایی خیلی سخت میشه که دو تا کار داشته باشم و بخوام یکی دو نفر دیگه رو مدیریت کنم. فعلا تا وسط تابستون با همین روال باید برم جلو احتمالا نیمه دوم امسال جدی تر دنبال استخدام باشم. ایده های خوب زیاد دارم و قاعدتا اگر روش کار کرده بودم تا الان باید چند تا محصول قوی میداشتم.


وضعیت سلامتم یه کم افت کرده. این مدت ورزش نکردم. یعنی نایی برای ورزش نمیمونه. وقتی که میمونه هم سعی میکنم برای رابطه ام بذارم که پیش بره. هفته پیش یه چیزی شبیه کرونا گرفتم و دو سه روز افتادم و این هفته هم انگار سرماخوردگی ویروسی دارم. وسط این همه کار وقتی مریض میشم دیگه خیلی اوضاع خراب میشه. امروز تا ساعت 10 و نیم شب داشتم کارهای شرکت اول رو انجام میدادم چون صبحش هم نتونسته بودم بخوابم.


این مدت حتی نرسیدم که چیزی بنویسم. خیلی چیزا دلم میخواست بنویسم. انگاری که نوشتن توی زندگیم گم شده. در کل روزها تند و تند میگذرن و من اصلا نمیتونم جلوشونو بگیرم. هنوزم بعضی روزا افسردگی سراغم میاد ولی بعضی وقتا حتی وقتش رو هم ندارم اینقدر درگیر کار و زندگی شدم.



نظرات 4 + ارسال نظر
اسمان جمعه 13 تیر 1404 ساعت 00:05 http://Mennomen.blogsky.com

سلام وودی عزیز
خواستم سلامی عرض کنم. من خیلیساله شما را دنبال میکنم از همون زمان که تازه دانشجو شده بودید. دختر مجرد تو نیویورک زیاده، یک سر تشریف بیارید نیویورک:)

سلام
خیلی لطف دارین
منم خیلی نیویورک رو دوست داشتم. چند سال پیش بودم.

آذین شنبه 20 اردیبهشت 1404 ساعت 00:11

سلام خوش برگشتی!
من آمریکام با بکگراند مهندسی. به مدت از کار بیرون اومدم به خاطر رسیدگی به خانواده. دوست دارم همکاری کنم باهات اگه قبول کنی.

سلام. اگر بشه چرا که نه. بهتون ایمیل میزنم

من شنبه 13 اردیبهشت 1404 ساعت 18:26

سلام وودی خوش برگشتی به نظرت یه ‌پسر چقد وقت توی رابطه اگر باشه میتونه تصمیم بگیره که جدی کنه؟ یعنی چقدر به پسر باید وقت بدیم؟ خودت چقدر طول کشید و تصمیمت چیه!؟ اگر شخصی نیس البته

سلام مرسی.
به نظر من شش ماه کافیه. من تصمیمم جدیه ولی مشکلات جدی ای هم در مورد این رابطه هست. یه قسمتی اش در مورد منه و یه قسمتیش هم کسی که باهاش توی رابطه ام. شخصیت ها متفاوته دیگه

Ali پنج‌شنبه 11 اردیبهشت 1404 ساعت 17:56

وودی از ایران ادم استخدام کن ساعتی یا پروژه ای کار کن باهاشون. Nda بده امضا کنن و چیزای محرمانه رو نده بهشون. کار گل رو بسپار به اونجا. من ی تجربه ریزی داشتم موفق بود.

همه اینکار رو میکنن و میبرن جاهای ارزون. میدونم تحریم و قانون های دست و پاگیر هست ولی راه داره بازم.

تجربه ام موفق نبود. با یکی توی ایران کار کردم ولی منظم کار نمیکرد. هنوزم کنسل اش نکردم ولی کار هم نمیکنه. پول جا به جا کردن هم دردسره. برای امریکا و کشورهای دیگه میشه tax write off کرد. برای من که مالیات زیاد میدم نمیارزه با جایی کار کنم که نتونم نشون بدم حقوق دادم. تحریم ها هم خب هستن.
واقعا میخوام تیم درست کنم نه اینکه یه پروژه انجام بدم بره

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد