زیر آسمان خدا 2

اینجا زیر آسمان خدا نیست. زیر آسمان خدای رنگین کمانه خدای کیان خدای نیکا خدای مهسا است

زیر آسمان خدا 2

اینجا زیر آسمان خدا نیست. زیر آسمان خدای رنگین کمانه خدای کیان خدای نیکا خدای مهسا است

کتاب قانون پنج ثانیه 5second rule

اگر با کتاب صوتی ارتباط برقرار نمیکنین کتاب five seconds rule نوشته Mel Robbins رو پیشنهاد میکنم به عنوان اولین کتاب بردارین. متن بسیار ساده است و گوینده بسیار دوست داشتنی تجربیاتش رو بیان میکنه. کل موضوع هم اینه که هر کاری میخوای بکنی از 5 تا یک بشمار و عمل کن. مثل میخوای بری ورزشگاه و ورزش کنی ولی حس اش نیست. بشمار 5 - 4 -3 -2 -1 و بلند شو از سر جات و برو ورزشگاه. برای همه کارها همین کار رو کن و میبینی که تنبلی ذهنت دیگه کمتر مانع پیشرفت ات میشه. من خودم برای رفتن به ورزشگاه همیشه تنبل بودم و اینقدر کار میکردم وقتی براش نمیگذاشتم ولی از این روش استفاده کردم و الان دیگه عادت کردم که هفته ای 2-3 بار برم. دیگه وقتی میخوام برم ورزشگاه مغزم مانع ام نمیشه. برای بعضی چیزهای دیگه هم که تنبلی میکردم همینطوری. کتاب ها فوق العاده هستن. یه مطلب کوچیکی مثل این میتونه یه تاثیر بزرگی توی زندگی آدم بذاره.


نظرات 29 + ارسال نظر
رحیم پنج‌شنبه 2 مرداد 1399 ساعت 18:33

جناب وودی
عموم نوشته هات خیلی مفیده هر موقع فرصت شده به سایت خوبتون سر زدم البته همراه با چندبار خوندن وبلاگ قبلی تون.

سلام. لطف دارین

Ladylove دوشنبه 26 فروردین 1398 ساعت 02:30

راستی وودی عزیزم گفتی ۲۰۰۰ تا پس انداز داری یعنی حداقل به پول ایران ۲۰ میلیون
خوشحالم که ایران نموندی و رفتی جایی که بیشتر از وطنت قدرتو میدونن

آره روزی هزار بار خدا رو شکر میکنم. این مرحله گرین کارت هم رد بشه دیگه زندگی وارد سراشیبی میشه اگر خدا بخواد

Ladylove دوشنبه 26 فروردین 1398 ساعت 02:26

اومدم بگم چرا کتابو انگلیسی معرفی کردی اخه تو سایت نوار هر چی من گشتم پیداش نکردم بعد خودم حدس زدم لابد باید فارسی بنویسم و خیلی زود پیداشد

saaid شنبه 25 اسفند 1397 ساعت 16:55

neminevisi?

حتما می نویسم.

.... سه‌شنبه 21 اسفند 1397 ساعت 10:12

این بود آرمانهامون قرار بود هر ماه حداقل دو پست بذارین اوضاع خوبه؟؟؟

اوه نه. آرمانها به فنا رفتن! ببخشید از اول 2019 تا الان هنوز مدارک اقامتم کامل نشدن. اونو گذاشتم اولویت اول و همه کارها تحت شعاع قرار گرفت و بعد هم چون هیچ تفریحی نداشتم افسرده شدم.اولویت مدارک اقامت رو برداشتم و از هفته پیش دوباره زندگی عادی رو شروع کردم بنابراین دیگه مرتب مینویسم.

زهرا یکشنبه 19 اسفند 1397 ساعت 23:37

سلام. وودی تا بحال سرو کارتون با دیپ وب افتاده؟ تا حالا شده فضولی کنی بری دارک وب؟

سلام. ایران بودم یه سری زده بودم اما اینجا نه. اینجا خیلی پلیس و ... رسد میکنن و من از سر کنجکاوی هم کاری نمیکنم

eli چهارشنبه 8 اسفند 1397 ساعت 22:19

وودی من مدت هاست دارم تو رو دنبال میکنم...از تلاش و پشتکارت تقدیر میکنم ولی باحاله که اینقد خوب مینویسی ولی انگار تو جواب دادنت احساس کمتری ادم میبینه
بهر صورت خبر خوب اینکه مقاله من از یکی از بهترین ژورنال ها اکسپت گرفت مرررررسی که همیشه راهنمایی کردی برا پذیرش
خواستم شادیم رو با همه اهالی این وبلاگ و بخصوص شما تقسیم کنم

خیلی لطف دارین. به به ممنون که گفتین خیلی خوشحالم کردین

خرسی چهارشنبه 8 اسفند 1397 ساعت 02:01

به محمد:
مرسی جواب دادی، آره درسته کسی تو کار آدم فوضولی نمیکنه ولی برا دوست شدن و با مردم بودن که دیگه نمیشه کشورتو قایم کنی یا دروغ بگی!

حالا کلا یه چیز دیگه. نوشته بودی که آب تو آمریکا باید هی آب معدنی بخری! چرا ینی اینا فاضلاب تصفیه شده س!؟ همه جاش همینطوریه؟
شهرایی که بارندگی زیاده چی؟ من هرچی فک میکنم اون طوری نمیتونم زندگی کنم باید آب آسمونی باشه تا دلم بگیره!! چه جوری میتونم بفهمم آب یه شهری دسته اول (؟!) هست یا تصفیه ای؟

اسم مهم نیست جمعه 3 اسفند 1397 ساعت 20:53

سلام وودی

اون قسمت‌هایی از دانشگاه که بچه‌ها تنهایی یا چند نفری جمع می‌شن و مطالعه می‌کنن یا با لپ‌تاپشون ریسرچ انجام می‌دن و روی مبل های راحت لم می‌دن و خلاصه یه فضای راحت در اختیارشون گذاشته می‌شه برای تفکر و... ، اسمی داره؟ یه چیزی شبیه سالن مطالعه‌است ولی خب اونقدر خشک نیست و لزومی هم نداره که سکوت توی اون محیط رعایت بشه و بی‌قانون‌تره و آزادی بیشتری به دانشجوها داده می‌شه. این چنین چیزی توی دانشگاه شما بود؟ اصن دیدی توی دانشگاهی باشه یا توی چند درصد دانشگاهاست به نظرت؟ من خودم توی یه سری عکس ها دیدم و می‌خواستم راجع به این مخیط بیشتر اشنا بشم.

سلام
من اولین باره میشنوم. محیط دانشگاه ما همون لابی کتابخونه یا طبقه پایین اش اینطوری بود.

hamide دوشنبه 29 بهمن 1397 ساعت 19:54

سلام وودی جان، در مورد ی مسئله ای میخاستم راهنماییم کنی من ارشدمو بهمن پارسال تموم کردم و در طول زمانی که پایانامم کار میکردم نتونستم مقاله isi ام بنویسم بلافاصله بعد دفاع نوشتم و تقریبا اوایل تابستون ارسالش کردم ولی چون امکانات آزمایشگاهی نداشتم ی سری تستا رو باید بهش اضافه میکردم ک نکرده بودم که دقیقا همونا رو داور کامنت کرده بود من خودم با زحمت یک نفرو پیدا کردم نمونه های آزمایشگاهیمو برد کانادا برا استادی که دوست استاد راهنمام بود دقیقا مهرماه دست ایشون رسید و قرار شد استادم پیگیری کنه بعد چن هفته به اون کاناداییه ایمیل دادم و گفتن من موفق نشدم با استادتونو ارتباط بگیرم اینقد که پیگیری کردم انگار نه انگار به شدت استادم پشت گوش میندازه با وجودی که منو به عنوان دانشجو خودشون انتخاب کردن و خیلی مشتاق بودن مقاله خوب کار کنیم. پرژه ای که کار کردیم پروژه خیلی خوبی هست. ولی هر چقد بیشتر پیگیری میکنم تنها جوابی که میگیرم میگن خودم پیگیری میکنم نگران نباشین!!! بخاطر سهل انگاری ایشون من به ترم فال نرسیدم واقعا نمیدونم چیکار کنم و با تنبلی این اساتید چطور برخورد کرد ایشون بسیار استاد باسوادی هستند ولی متاسفانه خودشون گفتن من برا استاد تمامی به حد کافی مقاله دارم الان واقعا نمیدونم چطور باهاشون رفتار کنم همیشه هم تاکید دارن ک من به کاناداییه میل نزنم دیگه، حتی با ایشون اسکایپ میزارن در مورد پروژه صحبت میکنن من باید از پشت گوشی بهشون بگم که چه چیزی رو میخایم انجام بدن و چه تست هایی بگیرن و استادم به ایشون میگن اینقد که همه کارا رو دوش خودم بوده. از طرفی هم برا پذیرش ریکام ایشونو احتیاج دارم نمیدونم چیکار کنم دیگه ببخشید خیلی طولانی شد من خیلی غمگینم

سلام
واقعا کاری نمیشه کرد. یه جورایی باید ببینی چطوری میتونی راضی اش کنی. من خودم هم اینجا از این مشکلات کم نداشتم. هر استادی یه قلقی داره. اون بیاد دستت میشه باهاش کار کرد.

سجاد دوشنبه 29 بهمن 1397 ساعت 02:31

سلام وودی جان
خوبی؟
من هر بار ک میام ب وبلاگت سر میزنم انرژی و انگیزه میگیرم. از این پست هات لذت میبرم. ازینکه تجربیاتت رو صادقانه در اختیار دیگران قرار میدی لذت می برم.از نظمت لذت میبرم. کلا از ریتم زندگیت که مسیر موفقیته لذت می برم. به اینکه تو دنیا آدم های خوب هم هست امیدوار میشم. کلا خیلی مشتی..
خیلی گلی داداش...
هر چند ندیدمت، ولی قلبا ارادت دارم خدمتت...

سلام
خواهش میکنم. حتما کلی پست های خوب در سال جدید در راه هستن

علی جمعه 26 بهمن 1397 ساعت 16:55

سلام
دکترشما برای سوشیال تای چی ارائه دادید؟
من نمیدونم چجوری به افیسر سفارت باید ثابت کنم که برمیگردم؟ مال و منالی هم ندارم که ثابت کنم،‌ خیلی نگرانم، می‌تونید راهنمایی کنید؟

سلام
من گفتم سربازی نرفتم. یعنی خودش گفت. داستانش رو کامل نوشتم.

gsa سه‌شنبه 23 بهمن 1397 ساعت 19:17

وای آره! دقیقا!
پاسخ به آخرین جواب دکتر وودی جان

اینروزا سرت شلوغه مثل اینکه...

شاد باشی و سلامت

آره دارم مدارک گرین کارتم رو آماده میکنم. گذاشتمش اولویت اول دیگه هییییچ کار دیگه ای نمیکنم.

محمد. سه‌شنبه 23 بهمن 1397 ساعت 09:30

سلام دکتر امیدارم خوب و خوش باشی.
به خرسی: به صورت کلی اونجا نه کسی از دینت میپرسه نه براش مهمه نه امتیازی داره و نه کسی اهمیت میده از کجا هستی یا چه رنگی هستی یا چی میپوشی یا چی نمیپوشی یا به چی اعتقاد داری یا نداری. مسائل اداری و امنیتی هم همه چیز قبل از رسیدن به اونجاس. وقتی رسیدی حتی توی فرودگاه هم کسی سوالی ازت نمیکنه. بعضی ها حتی نمیتونن اسم کشورتو تلفظ کنن میگن آی رَن!
این تفکر که ما مرکز جهانیم یه توهمه داخل ایرانه. طرف یک سال باهات همکلاسه حتی نمیدونه از کجایی، فقط ممکنه از اسمت حدس بزنه مسلمونی چیزی باشی. اونیکی فکر میکنه زبونتون عریبه و فرقی بین عربی و فارسی نمیدونه و ممکنه حوصله توضیح نداشته باشی اصلا بگی اره همونه یکی هستن

(اینقدر ننوشتم که شما میاین اینجا با هم چت میکنین )

خرسی جمعه 19 بهمن 1397 ساعت 14:04

سلام وودی امروز نمره یکی از درسام اومد که کل معدلمو پوکوند. این استاده خیلی باسواد بود ولی خوب درس نمیداد و همه ش استرس وارد میکرد و تو سرمون میزد. خب چون از هر جهت حساب کنی حتی یه کشوری مثل استرالیا هم جای بهتری از ایرانه من به رفتن جدی فکر میکنم، ولی با تجربه ی خودتون و دوستاتون تو آمریکا کیفیت آموزش و راحتی نمره گرفتن و آرامش چطوره؟ اونجا هم ذلت و بدبختی ادامه داره؟ یا اوضاع بهتر میشه؟ من دارم خودمو آماده میکنم حتی به خاطر مسلمان ب‌دن و ایرانی بودن هزار برابر سخت ترم باشه و جلوجلو اشک خودمو در میارم

سلام. این چیزا خیلی کلی هست. بستگی داره کجا باشین و چه استادی باشه. مهم اینه که آدم تسلیم مشکلات نشه.

علی جمعه 19 بهمن 1397 ساعت 02:49

سلام دکتر جون
دکتر، من نزدیک به 3 سال است که وبلاگت رو دنبال می کنم.
دکتر جون،حدود یک ساعت قبل، من ایمیلی دریافت کردم و بالاخره موفق به پذیرش دکتری فول فاند آمریکا شدم. حس عجیبی دارم، حس خوشحالی همراه با دلشوره. به آینده امیدوارم، امیدوارم که چیزهای خوب خوب اتفاق بیوفته، همیشه یا اون پستت میفتم که متن ایمیل دانشگاه رو گذاشته بودی نوشته بودی فکر کن یه روز بیدار شی و همچنین ایمیلی دریافت کنی!
و من هم همچین ایمیلی دریافت کردم.
بالاخره شد!
بریم ببینیم آینده چه چیزهایی برامون تو چَنته داره.

سلام
ممنون خیلی خوشحال شدم. امیدوارم که براتون پر از شادی و موفقیت باشه.

خرسی جمعه 5 بهمن 1397 ساعت 18:27

جالبه من ناخودآگاه این کارو میکردم! صبحا که میخوام از تختم بیام بیرون با خودم شعر هر کی شکلک دراره شکل عروسک دراره ۱ ۲ ۳ رو میخونم
۳ که گفتم پا میشم :))

شیفته سه‌شنبه 2 بهمن 1397 ساعت 14:52 http://shahin1fly@yahoo.com

سلام وودی
من خیلی اتفاقی وبلاگ سابقت رو وقتی داشتم دنبال موضوع پایان نامه ارشد واسه دوستم میگشتم دیدیم ولی بنظرم اینقد جذاب بود که پایان نامه رو بیخسیال شدم و یه دوری توی بلاگت زدم . از نگاهت به دنیا و طرز فکرت خیلی خوشم اومد و خوشحالم که هموطنی مثل تو دارم.
به امید اینکه حال همه خوب باشه

سلام
احتمالا بلاگ ها رو کامل نخوندین. اگرنه سزاوار این همه لطف نبودم.

زری چهارشنبه 26 دی 1397 ساعت 23:44

سلام وودی. من امسال پذیرش گرفتم با فاند کامل از آریزونا. مادرم مریض بود نتونستم بگذارمش و برم. الان پشیمونم اما میگم شاید این کاری که کردم بهتر بود. یه چیزی به من میگی من اروم بشم؟ ممنون. سال قبلش هم از اوپسالا گرفتم اما نتونستم برم . حس یک بدبخت در گل مانده رو دارم.(شکلک فلک زده نداری چرا؟)

سلام. بدون که برای چی میخوای بری و هدفت چیه و حاضری خانواده رو فدای اون هدف کنی یا نه. اگرنه که کار اشتباهی نکردی و اگر بله که هنوز عمرت به آخر نرسیده. یکی از دوستان من آمده بود و پدرش مریض شد و به خاطر پدرش برگشت و بعدش هم دوباره بهش ویزا ندادن. تحصیل خارج از کشور مخصوصا امریکا این مشکلات هم با خودش داره.

brain drain دوشنبه 24 دی 1397 ساعت 13:34

نه اون پست رو نخونده بودم.
خوب پس اگه این طوره ایران خیلی بهتره که

ملودی یکشنبه 23 دی 1397 ساعت 21:16

امیدورام ملت از فکر پناهندگی بیان بیرون واقعا!

brain drain یکشنبه 23 دی 1397 ساعت 19:55

در مورد درمان و هزینه های درمانی چی؟ به خصوص دندان پزشکی. شنیدم سرسام اوره تو امریکا

بله و به همون نسبت هم کیفیت سرویس بالاتره. ببین بلاگ رو نمیخونی فقط سئوال میپرسی
http://zireasemanekhoda2.blogsky.com/1397/07/27/post-240/%DA%86%D9%86%D8%AF-%D9%85%D8%A7%D9%87%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%DA%AF%D8%B0%D8%B4%D8%AA-%D8%AF%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86%D9%BE%D8%B2%D8%B4%DA%A9%DB%8C-%D9%88-%D9%85%D8%B1%DB%8C%D8%B6%DB%8C

brain drain یکشنبه 23 دی 1397 ساعت 13:35

خوب ببین این که میگی اگه کسی تو کشور خودش موفق باشه هر جای دیگه ای هم میتونه موفق بشه کمی نامفهومه برام. تو ایران الان که بی کاری زیاده طرف از کجا بدونه تو امریکا میتونه کار کنه اون هم تو اون سیستمی که همش باید کار کنی.1

ببخشید شاید منظورم رو درست بیان نکردم. گفتم "کسی که توی کشور خودش به سقف موفقیتش رسیده احتمال اینکه توی یه کشور مناسب تر بتونه بالاتر بره هم زیاده"
چند تا نکته است: 1- کشور مناسب تر یعنی جایی که جای رشد بیشتری داشته باشه - نه هر جای دیگه ای
2- منظورم این نبود که حتما خیلی موفق تر میشه - موفقیت به خیلی عوامل بستگی داره. منظورم این بود که فقط شانس اس بیشتر میشه و باز به تلاش خود فرد و محیط اش بستگی داره
اینجا کار بلد باشی و تحصیلات هم داشته باشی حتما کار گیرت میاد. حتی یک نفر هم از دوستام ندیدم که کار نگرفته باشه.
"سیستمی که همش باید کار کنی" چیز بدی نیست. من خودم عاشق کارم هستم. تازه بعد از ساعات کاری هم روی پروژه های خودم کار میکنم. همین کار هست که اجازه میده زندگی با کیفیت تری داشت.

brain drain شنبه 22 دی 1397 ساعت 23:55

وودی خیلی ممنونم که وقت گذاشتی و متن رو خوندی. و ممنونم از توضیحات مبسوطی که دادی. تو اون پست یکی از خواننده ها کامنت گذاشته که زندگی اروم با درامد مکفی که طرف بتونه یه سفری هم بره و هم دنبال علایقش مثلا ورزش یا نقاشی بره یه زندگی خوبی هست برای مهاجر. جوابی که بهش داده شده اینه که همچین زندگی برای خود کانادا یی ها یا امریکاییها هم یه رویاست!! یعنی واقعا درامد و هزینه ها این قدر تفاوت داره؟

اون تجربه ممکنه مربوط به جایی از دنیا باشه که من نمیدونم. تجربه من متفاوته. من اینجا ماهی 1650 حقوق داشتم. اون موقعی که هم خونه ای داشتم و ماشین هم نداشتم این پس انداز تقریبا 600-700 دلار بود. با پس انداز سال اولم یه ماشین هم خریدم. یه آپارتمان گرفته بودم ماهی 600 دلار و 200 دلار هم خرج خورد و خوراک میشد باز ماهی 200 دلار هم حداقل پس انداز داشتم.
وقتی هم کسی خانواده میشه حقوق خانواده دو برابر میشه چون معمولا دو نفر حقوق میگیرن. حتی همین حقوق برای دو نفر هم کافی هست. البته من آدم ولخرجی نیستم. آدم میتونه با همین حقوق کم هم بیاره. اینجا هر چی بخوای خرج کنی بازم جا داره.
الانم که سر کار هستم حداقل ماهی 2000 دلار پس انداز دارم. خرجم هم حداقل 2 برابر شده و خونه بهتر و گرونتری گرفتم و بیشتر رستوران غذا میخورم و ... سالی دو بار مسافرت میرم و علایقم رو هم به بهترین وجه دنبال میکنم. البته درآمد الانم از دو برابر قبل هم بیشتره و از متوسط امریکایی ها بیشتره اما موقعی که TA بودم درآمدم مینیمم امریکا بود.

brain drain شنبه 22 دی 1397 ساعت 21:40

وودی جان نظر قبلی رو خصوصی فرستادم فقط برای خودت. گزینه خصوصی نداره کامنتهات. عمومیش نکن. فقط لطفا نظرت و جوابت رو پای همین کامنت بنویس. ممنون

سلام
خوندم. نفهمیدم که سئوالتون چی هست. متن رو خوندم. نظرم رو به طور کلی راجع به متن مینویسم
1- مهاجرت چیز بدی نیست. باید دید که چه کسی و با چه شرایطی قراره مهاجرت کنه.
2- کاملا مخالفم که "فرقی بین مهاجرت و پناهندگی نیست." اگرچه ممکنه پناهنده مهاجرت کنه اما کسانی که بدون پناهندگی مهاجرت میکنند آزاد هستند که هر کجا که خواستند برن. حتی اگر دلایل هر دو برای مهاجرت یکسان باشه
3- عدم تطابق فرهنگی همه جا هست. فرهنگ شیراز با تهران فرق میکرد. فرهنگ روستا با شهر فرق میکنه. تفاوت های کشورها بیشتره. مقایسه افغانستان جنگ زده و طالبان زده با ایران متناسب نیست. اگر فردا روز خدایی نکرده ایران هم جنگی در بگیره احتمالا سیل مهاجران روانه کشورهای دیگه خواهند شد.
نمیدونم توی بلاگ قبلی بود یا نه اما فکر کنم اشاره کرده بودم که مهاجرت از طریق پناهندگی رو به کسی توصیه نمیکنم. کسی که توی کشور خودش موفق نیست احتمال اینکه بتونه توی یه کشور دیگه موفق بشه خیلی کمه. کسی که توی کشور خودش به سقف موفقیتش رسیده احتمال اینکه توی یه کشور مناسب تر بتونه بالاتر بره هم زیاده. تفاوت های فرهنگی و ... همه به دیدگاه آدم ها بستگی دارن. مثلا چقدر نظر اطرافیان مهمه؟ چقدر با فرهنگ جدید اخت شدن مهمه؟ هیچ اشکالی هم نداره آدم توی کلونی هم کشوری های خودش باشه. حداقل اونا درک بهتری از شرایط کشورشون دارن تا کسی که هرگز توی اون کشور زندگی نکرده.
من اینجا با پناهنده هایی هم آشنا شدم. از نظر فرهنگی واقعا قابل مقایسه با تحصیل کرده ها نیستند. کلا همه جای دنیا تحصیلات خیلی اهمیت داره. کسی که بدون تحصیلات یا با تحصیلات اندک وارد یه کشور متفاوت میشه شانس کمتری برای درک بهتر محیط اش داره و به همین خاطر نمیتونه جایگاه خودش رو توی جامعه پیدا کنه. توی تگزاس به مکزیکی ها از بالا به پایین نگاه میشه و علتش اینه که اکثرا در مشاغلی کار میکنن که نیازی به تخصصی نداره. مشخصا جامعه ای که اینقدر به تحصیلات اهمیت میده جای مناسبی برای کسی که تحصیلات بالایی نداره نیست.
من تفاوت فرهنگی و مرز بین کسی که توی یه کشور به دنیا آمده و کسی که مهاجرت کرده رو انکار نمیکنم اما چقدر برای یه نفر مهمه؟ این سختتره که شرایط کشور خودش زندگی کنه یا توی تفاوت فرهنگی یه کشور بیگانه.
تجربه من از مهاجرت تا امروز بسیار مثبت بوده. استرس زندگی من بیشتر خانواده ام هستن که هفته ای یکبار صحبت میکنیم و مشکلاتشون به اینجا منتقل میشه. اگرنه زندگی ای که اینجا دارم از روز اول دو سه برابر بهتر از زندگی ایرانم بوده. حتی پناهنده هایی که اینجا آمدن رو هم میبینم شرایط اشون به نسبت ایران خیلی بهتره. مشکل بیشترشون اینه که زبانشون خوب نیست و تحصیلات خوبی ندارن و نمیتونن کار تخصصی پیدا کنن. همینکه تحصیلات هم ندارن نتیجه اش اینه که نمیتونن با تفاوت ها کنار بیان.

Alex چهارشنبه 19 دی 1397 ساعت 16:00

سلام دکتر خوبی؟

دکتر یه سوال داشتم ازت، ویزای دانشجویی آمریکا مجوز کار نداری و بعد از یک سال و پاس کردن تعداد مشخصی از واحد‌های درسی اجازه کار به مدت محدود پیدا میکنی، اگر تو این مدتی که اجازه کار نداری، کارهای از راه دور انجام بدی، چه اشکالی پیش میاد؟ مثلا کار فری لنس اینترنتی انجام بدی، و حتی ممکنه مثلا کارفرما در یه کشور دیگه باشه، اینجوری میشه کار کرد؟ یا این هم ممنوع هست؟ و اینکه چجور متوجه خواهند شد که تو کار اینترنتی انجام دادی؟
ممنون

سلام
اجازه کار آنلاین یا غیرآنلاین نداری اما میتونی شرکت ثبت کنی. میتونی کار ات رو بدی به یه آمریکایی انجام بده و پولش رو تقسیم کنین.
متوجه شدن فقط از طریق جا به جایی پول هست. اینجا پول ها رو دنبال میکنن که از کجا میاد کجا میده که کسی مالیات دزدی نکنه.

جویای علم چهارشنبه 19 دی 1397 ساعت 07:46

باسلام. لطفا بفرمایید چگونه می توانیم این کتاب را دانلود کنیم؟ زبان اصلی هست یا ترجمه فارسی داره؟ سپاسگزارم.

اوه حواسم نبود که فارسی مینویسم. ترجمه کتاب هست. من خودم از Audible انگلیسی اشو گوش دادم.

.... یکشنبه 16 دی 1397 ساعت 14:19

دوتا مطلب گذاشتین ...ایول هردوتاشم عالیه مرسی جناب دکتر...پرانرژی باشید

خواهش میکنم لطف دارین امسال کلی مطلب میذارم.

gsa پنج‌شنبه 13 دی 1397 ساعت 21:06

بیگ لایک!!!

برم دانلودش کنم

ممنون دکتر جان

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد