امشب یکی از دوستان قدیمی همه بچه های قدیمی رو دعوت کرده بود که دور هم باشیم. غذا هم درست کرده بود که عالی شده بود. امشب خیلی خوش گذشت.
معمولا با بچه ها که هستیم آخرش مافیا بازی میکنیم. نمیدونم این بازی توی ایرانم بازی میشه یا نه اما اینجا خیلی مرسوم هست. به قید قرعه یه عده ای میشن مافیا و یه عده ای میشن پلیس و کسی نمیدونه که کی پلیس هست و کی مافیا. بعد همه باید صحبت کنند و مافیا رو پیدا کنند و بکشند. من اولا خیلی صادقانه برخورد میکردم ولی نمیدونم چی شد که امشب تصمیم گرفتم که باهاشون مثل خودشون بازی کنم و دو بار مافیا شدم و هیچ کسی هم شک نمیکرد که من مافیا باشم. خلاصه همه رو کشتم :) شب که برگشتم عذاب وجدان گرفتم که چرا همچین کاری رو کردم اما حال داد. خوش گذشت.
تو ایران هم خیلی ها این بازی رو میکنن
تمام جذابیتشم اینه که بتونی انقد دروغ بگی کسی بهت شک نکنه
بازی جالبیه
اینجا کنار پانتومیم این بازی رو هم انجام میدن
اینجا هم همینه. من استعدادی توی پانتومیم ندارم یعنی بچه ها دیگه در حد استاد بزرگ هستند کلماتی که میگن قابل حدس نیست. آخه "اژدر پشمک به سر" رو چطوری آدم بگه؟
خب من فکر کردم بازی کامپیوتری هست
بببخشید چجوری همدیگر ُُمیکشید؟
با اسلحه واقعی
نه بابا یکی رو انتخاب میکنن میندازن بیرون همین.
سلام بازی مافیا 3 یا یه بازی دیگه هست
نه گفتم که چطوریه بازیه.
ایول بزن قدش
yaaaaaaas
یواش یواش میشی خودشون نگران نباش
دوستای من اکثرا دانشجوها یا فارغ التحصیل های مهندسی و دکترای همینجا هستند. ما کلا خیلی مشترکات داریم. منظورتون رو متوجه نشدم.