-
چند ماهی که گذشت - کنسرت یانی
جمعه 27 مهر 1397 08:12
یکی از دیگه از هنرمندهایی که خیلی دوستش دارم یانی هست. برای همین یه 100 دلار هزینه کردم که کنسرت اش یانی رو هم برم. امسال سالگرد کنسرت Acropolis اش بود و بیشتر آهنگ های قدیمی اش رو که میشناختم اجرا کرد. سالن Verizon هم بود که تا حالا نرفته بودم. نامردها 25 دلار پول پارکینگ گرفتن. منم تنها بودم. یعنی همه تفریحات...
-
چند ماهی که گذشت - کنسرت محسن نامجو
جمعه 27 مهر 1397 07:51
چند وقت پیش محسن نامجو آمده بود دالاس برای کنسرت و منم بلیت گرفتم رفتم. جای کنسرت یه مرکز فرهنگی توی Richardson بود که تا حالا نرفته بودم و خیابون های اطرافش هم خیلی قشنگ بودند. توی این جدیدا جزو معدود افرادی هست که بعضی کارهاشو خیلی دوست دارم. کنسرت هم خیلی خوب بود. آلبوم جدیدش که هنوز منتشر نشده بود رو اجرا کرد که...
-
چند ماهی که گذشت - دوربین جدید
جمعه 27 مهر 1397 07:43
یه دوربین عکاسی Panasonic G7 گرفتم. وای یکی از بهترین چیزایی که توی زندگیم خریدم همین دوربین هست و خیلی دوستش دارم. کلا دنیام روشن شده با عکس و فیلم هایی که میگیرم. این دوربینی هست که بیشتر یوتیوبر ها استفاده میکنن. کیفیت اش به نسبت قیمتش میتونم بگم عالیه. چون خونه ام نزدیک دریاچه هست هم خیلی از هفته ها که کاری نیست...
-
چند ماهی که گذشت - موبایل جدید
جمعه 27 مهر 1397 07:29
موبایل قبلی ام بعد از چند ماه خراب شد. وقتی کارت حافظه اشو در آوردم و گم شد. هر چی هم گشتم پیداش نکردم. خیلی به این خاطر ناراحت شدم ولی چه میشه کرد. موبایل قبلی رو از یه پاکستانیه دست دوم خریده بودم و همه چیزش خوب بود تا یه روز باتری اش خراب شد و بعد هر چی باتری گرفتم براش دیگه کار نکرد. متوجه شدم که موبایل اشکال سخت...
-
چند ماهی که گذشت
جمعه 27 مهر 1397 07:17
خب یه مدتی مریض شدم و بعدش کلی کار عقب مونده درست شد و نشد که بنویسم. چون نوشته های قدیمی جذاب نبودن گفتم یه پست بذارم و سریع چیزای جالب این چند ماه رو بنویسم تا از این به بعد به روز تر مطلب بذارم. چند تا پست آینده اتفاقات این چند ماه رو خیلی سریع میذارم.
-
جشنواره سال نو کامبوج و شهربازی (16 آپریل)
یکشنبه 8 مهر 1397 05:37
امروز صبح رفتم برای جشن سال نوی کامبوج توی یه معبد بودایی جنوب دالاس که تا حالا نرفته بود. هوا خیلی عالی بود. بر خلاف شیکاگو که واقعا سرد بود هوا این روزا بهشتی شده. بیرون پارکینگ 3 دلار گذاشته بودن اما تو هم میشد پارک کنی. داخل بوی کباب همه جا رو گرفته بود. یه دوری توی محوطه زدم و بعد رفتم سمت سن که داشتن نمایش رقص...
-
شیکاگو - بازگشت - Admiral Club
یکشنبه 8 مهر 1397 05:21
از صبح که بیدار شدم توی یه فضای سرگیجه ای بودم. انگار که مثلا دارو مصرف کرده باشم گیجم. صبح رفتیم شرکت. من میخواستم برم مرکز شهر و موزه هنر شیکاگو رو هم ببینم اما دیدم واقعا نمیتونم. هوا هم خیلی سرد بود اما چون همکار امریکایی ام و هندی ام میخواستن برن فرودگاه دیدم کار درستی نیست که برای 3-4 ساعت برم مرکز شهر. دیگه با...
-
شیکاگو - روز نهم - پیتزای Deep Dish
دوشنبه 19 شهریور 1397 08:23
امروز صبح همون صبحانه همیشگی هتل رو خوردیم و رفتیم شرکت. امروز از صبح تا عصر اون برنامه ای که قرار بود انجام بدیم رو درست کردم. عصر میخواستم برم مرکز شهر و موزه هنر شیکاگو رو ببینم که این همکار هندیم گفت که اونم میاد. با هم رفتیم هتل و وسایل رو گذاشتیم و بعد رفتیم مرکز شهر. توی راه راننده خیلی بد رانندگی میکرد. مدام...
-
شیکاگو - روز هشتم - شهر چینی ها (2)
جمعه 16 شهریور 1397 04:38
توی نقشه زده بود یه دریاچه ای نزدیک هست خواستم برم اونجا رو ببینم اما چند قدمی که از شهر چینی ها دور شدم کم کم شهر ترسناک شد. چند تا بیخانمان هم اونجا بودند. یه لحظه گفتن الانه که بریزن سرم و گوشی و زندگیمو ازم بگیرم ولی خدا رو شکر کاری نداشتن. یه کم که جلوتر رفتم دیدم گوشیم باتری زیادی نداره. ترسیدم خاموش بشه و نتونم...
-
شیکاگو - روز هشتم - شهر چینی ها
شنبه 10 شهریور 1397 05:13
ای بابا چقدر ما شیکاگو بودیم! از صبحانه یه عکس گرفتم که یادم بمونه هر روز چی خوردیم اینجا. صبحانه هر چی میخواستی میتونستی برداری اما تنوع نداشت. روز اول من ووچر ام یادم رفته بود بیارم و میگفت 16 دلار میشه اما بعدا روی اتاق هتل امون حساب کردن. امروز هم مثل بقیه روزها بود فقط هوا از صبح خیلی خوب بود. صبح یه جلسه داشتیم....
-
شیکاگو - روز هفتم
سهشنبه 6 شهریور 1397 08:28
امروز صبح که بیدار شدم هوا به طرز ناجوانمردانه ای سرد بود و باد میامد. شب هم برف آمده بود و همه جا رو سفیدپوش کرده بود. منظره خیابون از شرکت قشنگ بود. بعد از شرکت هم جایی نمیشد رفت برای همین رفتم یه فست فودی (هات داگی) نزدیک هتل. من یه سالاد سفارش دادم که خیلی بد بود. اول اینکه یادش رفته بود بهم بگم که سالاد رو باید...
-
شیکاگو روز ششم - Old town
شنبه 20 مرداد 1397 04:55
بعد با اتوبوس رفتم محله Old town. یه خیابون که پر از رستوران و بار بود. توی خیابون یه زن و مرد هم فارسی صحبت میکردن که انگار خونه اشون اونجاها بود. اصلا هم پارکینگ گیر نمیامد. از این فضاهای ترسناک که توی فیلم های گانگستری هم میشه دید اونجاها پیدا میشد. توی راهم یه کوروت قدیمی هم دیدم. فکر کردم ای بابا اینم زمان خودش...
-
َشیکاگو روز ششم - باغ وحش
شنبه 20 مرداد 1397 04:50
امروز یکشنبه هم تعطیل بودیم. هوا مثل دیروز آفتابی نبود و خیلی سرد بود با این حال تصمیم گرفتم که بزنم بیرون. من معمولا مسافرت میرم دوست دارم برم محیط های طبیعی یا یه جایی که حداقل حیوان ها باشن. برای همین تصمیم گرفتم که برم و باغ وحش رو هم ببینم. به اونجا که رسیدم گفتم عجب غلطی کردم امروز آمدم بیرون یعنی داشتم خشک...
-
َشیکاگو روز پنجم مرکز شهر - قسمت پنجم و آخر
شنبه 20 مرداد 1397 04:36
بعد از اون سوار اتوبوس شدم و رفتم سمت اسکله توی پارک یه نمایشگاه از آینه گذاشته بودند که هفته آخرش بود.یه سری آینه های رنگی که میچرخیدن و کلی بچه که داشتن بازی میکردن و البته آهنگ ملایمی و نسیم بسیار سرد. من دیگه خیلی توی شب نموندم مخصوصا اینکه هتلم هم یک ساعتی با مرکز شهر فاصله داشت و هوا هم سرد بود و منم خسته شده...
-
َشیکاگو روز پنجم مرکز شهر - قسمت چهارم
شنبه 20 مرداد 1397 04:29
خانه فرهنگی شیکاگو خیلی نزدیک بود. پایین فرهنگسرا یه محوطه ای بود که عده ای بی خانمان نشسته بودند. طبقه سوم نمایشگاه بود. تا از در آمدم تو یه خانم سیاهپوست که اونجا کار میکرد بی اختیار آمد سمتم و گفت oh wow look at your jacket! بعد یک لحظه متوجه شد که زیادی هیجان زده شده بود و گفت اهل کجایی و اینجا چکار میکنی؟ انگاری...
-
َشیکاگو روز پنجم مرکز شهر - قسمت سوم
شنبه 20 مرداد 1397 04:15
قسمت شمالی پارک خیلی قشنگتر بود. چند تا پارک کوچیک کنار هم بودند. این قسمت کلی هم توریست میشد دید که از جاهای مختلف آمده بودند. بیشترشون چینی بودند ولی هندی هم کم دیده نمیشد. رفتم و رفتم تا بالاخره رسیدم به این نماد اصلی شیکاگو که انصافا هم کار بسیار زیبایی بود. کلی مردم هم داشتن برای خودشون عکس میگرفتن. منم یه امروز...
-
َشیکاگو روز پنجم مرکز شهر - قسمت دوم
شنبه 20 مرداد 1397 03:48
به راهم توی اون پارک ادامه دادم و اینور و اونور پارک میشد چند تا مجسمه هم دید. مثل خیلی دیگه پارک های توی امریکا درخت های زیادی رو نمیشه دید. کلا تعریفشون از پارک یه فضای چمنی شکل باز هست تا یه عالمه درخت. البته جاهای قشنگ هم داشت ولی واقعا انتظار بیشتری داشتم. توی نقشه هم نگاه میکردم که جاهای دیدنی رو پیدا کنم و...
-
َشیکاگو روز پنجم مرکز شهر - قسمت اول
چهارشنبه 3 مرداد 1397 09:08
از هتل که آمدم بیرون یک باد سردی میامد که میرفت توی گوشم و درد میگرفت. یه چند قدمی رفتم دیدم واقعا نمیشه. این شد که رفتم فروشگاه نزدیک هتل که یه لباسی چیزی بخرم. نمیدونم چرا همه لباس ها تابستونه بودند. یعنی یه نفر هم این وقت سال کلاه نمیخواد؟ ژاکت نمیخواد؟ به سه تا فروشگاه سر زدم و بالاخره شانسی یه کلاه سفید که روش...
-
این روزا
یکشنبه 27 خرداد 1397 12:45
قبل از اینکه بقیه سفر شیکاگو رو بنویسم میخوام یه کم در مورد این روزا بنویسم. قرار بود که شرکت ما چهار ماه پیش کار گرین کارتم رو شروع کنه. الان چندین ماهه و هنوز قدم اول رو برنداشتن. این موضوع خیلی منو ناراحت کرد. آخه چرا مردم در مورد قول هایی که میدن اینقدر بی تفاوت هستن. یعنی نمیشه روی هیچ کسی توی این عالم حساب کرد...
-
شیکاگو - روز دوم و سوم و چهارم
یکشنبه 6 خرداد 1397 00:54
امروز صبح که بیدار شدیم برف آمده بود. نزدیک هتل که کامل سفید پوش شده بود اما یکی دو ساعت بعد کم کم اکثرش آب شدن.هوا هم به طرز ناجوانمردانه ای سرد بود و باد میامد. اصلا یک دقیقه هم نمیشد بیرون ایستاد. منم لباس گرم خیلی نیاورده بودم. یه کاپشن فقط داشتم که سه چهار دست زیرش میپوشیدم که بتونم چند دقیقه بیرون وایسم. همش...
-
شیکاگو - روز اول
چهارشنبه 12 اردیبهشت 1397 04:58
امروز صبح ساعت 5 بیدار شدم که برای پرواز آماده بشم. صبح که راه افتادم اصلا حواسم به ترافیک نبود اما خوشبختانه به موقع رسیدم. توی فرودگاه با یکی دیگه از همکارامون آشنا شدم که امریکایی بود. یعنی قیافه اش میخورد که از این امریکایی های هفت خط هست! فرودگاه شیکاگو به نظرم قشنگ بود. هوای بیرون اما سرد و بارونی بود. تاکسی...
-
روز اول Dallas Startup Week
چهارشنبه 12 اردیبهشت 1397 04:58
امروز روز اول Dallas Startup week بود. من از شرکت مرخصی گرفته بودم که هم مدارک مالیاتم رو آماده کنم و هم اگر بشه توی جلسات اینجا شرکت کنم. از صبح که داشتم روی مدارک مالیات کار میکردم و تا ظهر طول کشید. بعد این همکارمون زنگ زد که کلید شرکت رو یادت رفته پس بدی و مجبور شدم یک ساعت برم تا شرکت و برگردم. زیر لب هم کلی فحش...
-
سیزده به در
چهارشنبه 12 اردیبهشت 1397 04:52
امروز هوا یه کم سرد بود منم کلی کار داشتم. بچه ها گفتن که برای سیزده به در بریم پارک. رفتیم نزدیک دریاچه Lewisville lake. همینطوری هم باد میامد و همه وسایل ها رو میبرد. بچه ها جوجه آورده بودند که توی پارک با هم درست کردیم و خوردیم. جاتون خالی خیلی هم خوشمزه شده بود. من اصلا فکر نمیکردم که توی این هوا کسی حس و حال جوجه...
-
Possum خونه امون!
چهارشنبه 12 اردیبهشت 1397 04:50
از جذابیت های خونه جدید اینه که بالای درخت یه Possum زندگی میکنه که بعضی وقتا شبا میاد پایین و من که از سر کار برمیگردم میبینمش. امشب بالاخره تونستم ازش عکس بگیرم اما سریع فرار کرد.
-
شام House of Blues
چهارشنبه 12 اردیبهشت 1397 04:48
خونه ای که هستم بعضی وقتا بلیت مجانی برای کنسرت میدن. بلیت گرفتم و گفتم تا قبل از اینکه برم شیکاگو با این دوست چینی ام یه کنسرت هم برم. برای کنسرت رفتیم House of Blues ولی چون شام نخورده بود اول رفتیم شام. شام خیلی دیر آماده شد. فضای اینجا خیلی قشنگ تنظیم شده بود. از مزایای دالاس اینه که خیلی چیزا رو میشه ارزون یا...
-
سوخت با خدمات کامل!
چهارشنبه 12 اردیبهشت 1397 04:42
امروز برای اولین بار رفتیم توی یه پمپ بنزینی که تا پارک کردیم یکی آمد و گفت سوییچ رو بده. گفتیم چرا؟ گفت مگه خدمات کامل (Full) نمیخواهین؟ گفتیم خدمات کامل چیه؟ نه! گفت self-service اونوره و رفت تو. چند دقیقه بعد یه خانمی آمد جای ما و اون آقا براش بنزین زد و روغن ماشین و اینا رو چک کرد. جالب بود اینطوریشو ندیده بودم تا...
-
رستوران Freebird Burrito
چهارشنبه 12 اردیبهشت 1397 04:39
امروز از طرف شرکت زنگ زدن که باید برم یه رستورانی برای ناهار تا صحبت کنیم. اونجا که رفتیم با چند نفر جدید از اعضای شرکت آشنا شدم که برای یه مشتری دیگه کار میکردن. رستورانش جدید بود و غذاش هم معمولی بود اما دکوراسیونش جالب بود. به من گفتن که باید دو هفته ای برم شیکاگو چون شرکت اینجا یه شرکتی رو توی شیکاگو خریده و...
-
سال نو مبارک!
چهارشنبه 29 فروردین 1397 06:38
بعد از اون همه اینور اونور رفتن شب هم باید میرفتم برای مراسم سال نو توی دانشگاه. لباسم مناسب نبود اول رفتم خرید یک ساعتی طول کشید اما چیزی که میخواستم رو پیدا نکردم برای همین تصمیم گرفتم که برم خونه و لباس رسمی بپوشم. برنامه هم عالی بود. کلا از سالی که من آمدم انجمن دانشگاه خیلی پیشرفت کرده. (ببخشید پست قدیمه و مربوط...
-
پارک Eisenhower State Park
چهارشنبه 29 فروردین 1397 06:36
جشنواره دیگه تکراری شده بود برای همین تصمیم گرفتم برم پارک Eisenhower رو هم ببینم که لب مرز تگزاس و اوکلاهوما هست و از جایی که ما بودیم فقط یک ربع فاصله داشت. توی پارک خیلی قشنگ بود. رفتیم بغل ساحلش اول. آب که خیلی سرد بود و ما هم لباس نیاورده بودیم که بخواهیم بریم توی آب. هوا هم به نسبت گرم بود و نمیشد خیلی راه رفت...
-
جشنواره سلتیک (3)
چهارشنبه 29 فروردین 1397 06:29
یه قسمتی که داشتن آماده میدن برای جنگ های دو نفره قدیمی ولی دیگه خیلی دیر شروع میشد و ما نمیخواستیم بمونیم. یه جایی هم آمده بودند و آهنگری میکردن. نمیدونم اون پسره از مردم بود و یا اینکه جزو پرسنل اشون بود اما اون آقا پیره داشت بهش یاد میداد که چطوری با آهن ابزارهای مختلف درست کنه. پرچم دزدای دریایی اش هم منو کشته...