زیر آسمان خدا 2

اینجا زیر آسمان خدا نیست. زیر آسمان خدای رنگین کمانه خدای کیان خدای نیکا خدای مهسا است

زیر آسمان خدا 2

اینجا زیر آسمان خدا نیست. زیر آسمان خدای رنگین کمانه خدای کیان خدای نیکا خدای مهسا است

پارتی شرکت

امروز شرکت پارتی گرفته بود. برای من خیلی جالب بود. یکی از روش هایی که برای بازاریابی و مشتری یابی انجام میدن اینه که توی شرکت پارتی میگیرن و همه مشتری ها و مشتری های بالقوه رو دعوت میکنن که بیان. برای پارتی سه نوع غذا سفارش داده بودند: هندی و مکزیکی و امریکایی. برای هر اتاقی هم که غذا توش بود پرچم اون کشور رو زده بودند. امروز اکثر کارکنان شرکت هم از جاهای دیگه آمده بودند و فرصتی شد تا بقیه رو هم ببینم. 



برای سرگرمی هم چند نفر رو دعوت کرده بودند که مثل کازینوها بازی ها رو مدیریت کنند. من برای اولین بار Black jack و Roulette بازی کردم. برای شروع یه 300 دلار (کاغذی) بهم داد و شروع کردیم به بازی. کسی که مدیریت میکرد میگفت چند تا چیپ داد که باید میذاشتی روی خونه ها و بعد رولت رو میچرخوند و اگر شماره ای که روش چیپ گذاشته بودی میامد بهت پول میداد. هر کدوم از چیپ ها هم مثلا 10 دلار بود. بعد قوانین خودش رو هم داشت هر چی چیزی که میذاشتی نزدیکتر بود پول بیشتری گیرت میامد.هر چی شانس حالت هم کمتر بود (مثلا زوج یا فرد که شانسش نصف هست) پول کمتری گیرت میامد. اگر هم عددی که میامد با چیپ ها نمیخوند هم که پول از دست میدادی. برای اولین بار فهمیدم که چطوری مردم میرن لاس وگاس و یه شب چند هزار دلار از دست میدن. خود کسی که بازی رو میچرخوند میگفت یکی آمده بود وگاس توی ده دقیقه ده هزار دلار از دست داد و رفت. وقتی که من چیپ میذاشتم کسی که اجرا میکرد میگفت one more و بعد من یکی دیگه میذاشتم. اولش 3 تا گذاشتم و گفت یکی دیگه و منم 4 تاش کردم. دفعه بعد چهار تا گذاشتم و باز گفت یکی دیگه پنج تاش کردم. اولش فکر میکردم که قانون بازیه که باید یه تعداد مشخص بذاری بعد گفتم ای بابا من هر چی میذارم که میگی یکی دیگه هم بذار. گفت من  باید بگم تو اگر نمیخوای بذاری نذار و کلی خندیدم. کاری هم که میکرد خنده دار بود. دستش رو روی صفحه میچرخوند و با اون صدای پیرمردیش میگفت no more bets و بعد چرخونه رو میچرخوند.



بعد رفتم توی یه اتاق دیگه Black Jack داشتن. چند نفر دیگه هم داشتند بازی میکردند که منم وارد شدم. دونه دونه کارت میداد و باید عدد روی کارت ها 21 یا کمتر میشد و اگر بیشتر میشد میسوختی. بعد هم به خودش کارت میداد و اگر عددش اگر کمتر از عدد کارت های تو بود که تو میبردی و اگر اون عدد بیشتری میاورد تو همه چیپ هایی که میذاشتی رو میباختی. من اینجا هم شانسم خوب بود و 500 دلاری رو که داد کردم 1200 دلار. برای من چندین بار خودش black jack شد یعنی خود 21 آمد و اصلا من هیچ زحمتی نکشیدم.  حیف که این پولا واقعی نبود وگرنه از عملکردم خیلی راضی بودم :) 



به نظر من که خیلی ایده خوبی بود که اینا برای مشتری یابی انجام دادند. هم اینکه مشتری های فعلی با محل کار شرکت و کارمندها آشنا میشدند و هم اینکه احتمالا مشتری های جدیدی پیدا میشن. یه چیز دیگه ای که ازشون یاد گرفتم این بود که برای پیدا کردن مشتری ها پروژه های شرکت رو جاهای مختلف demo میدادند و این پروژه فعلی که ما داریم روش کار میکنیم رو اینطوری گرفته بودند که یکی از مدیرهایی که براش دمو میکردند خوشش آمده و گفته میتونید شبیه اینو برای ما هم درست کنین و بقیه ماجرا. بیشتری چیزی که در مورد کار کردن توی شرکت دوست دارم همینه که روش های کسب و کارشون رو یاد بگیرم که فردا بتونم برای خودم اجراش کنم.

نظرات 9 + ارسال نظر
Narges چهارشنبه 26 مهر 1396 ساعت 14:03

راستی وودی جان شما فرصت مطالعاتی را کجا رفتین؟

من فرصت مطالعاتی نرفتم.

رویا دوشنبه 24 مهر 1396 ساعت 15:33

سلام
اول از همه مرسی که همه جور مطلبی میذارین یجورایی لایف استایل امریکا دستمون میاد
دوم اینکه میخواستم بدونم وضعیت مهندس صنایع اونجا چطوره ؟ بهتره که ارشد صنایع بهینه سازی بخوانیم و بعد اپلای کنیم یا مهندسی مالی؟ به جز اپلای برای دکترا، وضعیت کار کدوم‌بهتره ؟ برای مهندسی مالی فرصت های بهتر و بیشتر هست یا برای مهندسی صنایع؟
و اینکه ایا رشته خود شما به صنایع نزدیکه؟ کسی رو از نزدیک سراغ دارین؟

سلتک
خواهش. خیلی در مورد این رشته ها نمیدونم. از سایت های اینترنتی میتونین پیدا کنین مثلا Indeed برای پیدا کردن کار و PayScale برای پیدا کردن حقوق.

narges دوشنبه 24 مهر 1396 ساعت 07:09

سلام. وودی نظر شما درباره دانشگاه های رنک پایین برای دکتری چیست؟ مثلا دانشگاه صنعتی میزوری. این دانشگاه در روستا هست. آیا این موضوع برای پیدا کردن کار بعدش مشکل ایجاد می کنه؟ آیا دکتری خوندن در چنین دانشگاههایی ارزش دارد؟ اینکه وسطش انصراف بدی و ارشدش رو بگیری می تونه گزینه خوبی باشه؟ با فرض اینکه دقیقا همون گرایشی هست که می خوای و فول فاند هم باشد

نه خیلی رنکش پایینه. برای اولین کار بله سخته. به نظر من خیلی ارزش نداره آدم اینجاها دکترا بخونه. بعضی وقتا استاد تاپ توی یه دانشگاه پایین هست ولی معمولا کمتره.

ملودی شنبه 22 مهر 1396 ساعت 23:32

اقا من واقعا حس میکنم رشته تخصیلیتو تو وبلاگ قبلی توضیح ندادیا... بعضیا فکر میکنن مهاجرا میرن آمریکا حق اونارو میخورن درحالیکه خیلی از مهاجرا دارن کسب و کار ایجاد میکنن. مثلا شرکت شما فکر کنم هندی بودن...
خلاصه اینکه هر قومیتی اگر یک سری کاستی داشته باشه مهاجرا میتونن اون رو خوب ببینن تکمیلش کنن.

بله درسته.

Ali شنبه 22 مهر 1396 ساعت 13:32

سلام وودی
می خواستم ببینم برادرت چیکار کاز کرد.چون یادمه به هم شروع کرده بودین.فوق لیسانسش تمام شد؟همون ایتالیا مونده یا برگشته و کار میکنه؟
ببخشید که فضولی می کنم.چون خودم رشتم معماریه....

سلام
داداشم که معماری خونده بود بعد از درس اش چند ماهی بیکار بود بعد رفت آلمان یه کارآموزی پیدا کرد. شش ماه کار کرد دوباره یه ماهی بیکار بود الان یه کار دیگه گرفته.
اون یکی داداشم که مدیریت خونده بود برگشته ایران سربازیه.

Ahmad جمعه 21 مهر 1396 ساعت 14:04

وودی سلام
آقا یه سوال شما میتونستی بعد سه ترم خوندن دکترا انصراف بدی و یه فوق لیسانس از اونجا بگیری؟
اگه این کارو میکردی بهتر نبود؟ که زودتر وارد بازار کار بشی؟
حقوق یه دکترا با یه فوق لیسانس فرق داره؟یا اینکه نگاه میکنن که چقدر بلدی؟

سلام
من میخواستم این کارو کنم اما دیدم نمی ارزه. وارد بازار کار شدن از نظر مالی توی دو سه سال خیلی خوبه اما من خیلی برای دکترا هزینه زمانی کرده بودم نمی ارزید که نخوام مدرکم رو بگیرم. به علاوه حقوقم برای زندگی کافی بود و در کنارش داشتم اهداف شرکت خودم رو جلو میبردم. البته اشتباهاتی هم کردم که مثلا روی استادم خیلی حساب کردم ولی در کل الان راضی ام که مدرکم رو گرفتم. به نظرم دکترا فرصت خوبی بود که دیدم نسبت به خیلی مسائل عوض بشه چیزی که بازار کار بهم نمیداد.
در مورد حقوق شما برای اولین کار چه دکترا چه فوق لیسانس با کمترین حقوق استخدام میشی (entry level) اما بعدا ارتقا پیدا میکنی. من حقوق برام مهم نبوده و نیست. امیدم اینه که بتونم اینجا کار شرکت خودم رو درست کنم که دیگه سقف درآمد نداشته باشم.

سعید جمعه 21 مهر 1396 ساعت 12:08

اقا یه وقت معتاد نشید
من که تو این بازیا گیج میشم

نه بابا یه روز بود. کلا شرکت که boring هست یه روز پارتی بود رفت.

gsa پنج‌شنبه 20 مهر 1396 ساعت 22:21

واوو جه باحال
مرسی که اینارو هم تعریف می کنی دکتر وودی جان

خواهش

سمیرا پنج‌شنبه 20 مهر 1396 ساعت 21:27

سلام.رشته تحصیلیتون چیه

سلام. خوش آمدین. توی بلاگ قبلی توضیح دادم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد