زیر آسمان خدا 2

اینجا زیر آسمان خدا نیست. زیر آسمان خدای رنگین کمانه خدای کیان خدای نیکا خدای مهسا است

زیر آسمان خدا 2

اینجا زیر آسمان خدا نیست. زیر آسمان خدای رنگین کمانه خدای کیان خدای نیکا خدای مهسا است

سفر به آتلانتا قسمت دوم

نزدیک ظهر بود که بیدار شدیم. من همچنان خیلی خسته بودم. خونه دوستم توی یه آپارتمان خیلی لوکس در یه جای خوب شهر بود. بیشتر از ماهی 2200 دلار اجاره ماهانه این آپارتمان بود. خودش که میگفت خیلی خوبه اما به نظر من خیلی فرق زیادی با آپارتمان های دیگه نمیکرد. دو تا استخر داشت و یه جایی برای کباب کردن. به پیشنهاد دوستم قرار شد که ناهار جوجه کباب درست کنیم و کنار استخر بخوریم. جالب بود که کنار استخر خیلی خلوت بود و یه پسره داشت آفتاب میگرفت که ما آمدیم اونم رفت. 



بعد از ظهر هم قرار شد بریم توی شهر با ماشین یه دوری بزنیم. میتونم بگم که آتلانتا بیشتر شبیه آستین بود. دوستم هم در مورد آتلانتا صحبت میکرد که اینجا خیلی سیاهپوست داره و شهر به نسبت گرونی هست ولی امکاناتش از دالاس بهتره. 







مرکز شهرش شبیه مرکز شهر دالاس بود اما بزرگتر.






بعد از یه مدت دور زدن تصمیم گرفتیم که پیاده بشیم و بریم پارک مرکز شهر. پارکینگ ها خیلی گرون بودند. برخلاف دالاس که پارکینگ خیلی راحت گیر میاد, آتلانتا پارک کردن دردسری بود. یه آپارتمان پشت خونه اشو کرده بود پارکینگ و  ده تا ماشین هم با فاصله های بسیار تنگ جا میشدند. یه خانمه میخواست بیاد بیرون که نیم ساعتی طول کشید اینقدر عقب و جلو کرد تا در بیاد. کسی هم که پارکینگ رو اجاره میداد حرفه ای بود و فرمون میداد. برام خیلی جالب بود که هنوز این پارکینگ های سنتی هست و یه عده ای هم دارند از یه وجب جا پول در میارن. البته گفت که امشب این نزدیکا برنامه است و برای همینم شلوغ شده. از ما هم 10 دلاری برای پارکینگ گرفت. جاهای دیگه 20 دلار بود. در حالیکه توی دالاس مرکز شهر پارکینگ 5 دلاری که خیلی راحت گیر میاد. این ساعت هم معمولا جاهایی هستند کنار خیابون که میشه مجانی پارک کرد.



آتلانتا به چند تا چیز معروف هست. یکی CNN که مرکزش اینجاست. بعدش کوکاکولا و بعدش هم المپیک.



چون آتلانتا  یه زمانی محل برگزاری المپیک بوده و توی پارک هم اسم کسانی که شرکت کرده بودند روی آجر های کوچیک کوچیک نوشته بودند (شاید هم فقط اونایی که مدال گرفته بودند).



نظرات 21 + ارسال نظر
میثم یکشنبه 2 مهر 1396 ساعت 07:15

ممنون آقای دکتر که پاسخ دادید.

خواهش

میثم چهارشنبه 29 شهریور 1396 ساعت 17:38

سلام آقای دکتر ممنون از مطالب بسیار خوبتان و وقتی که برای پاسخ گویی میگذارید. ببخشید در خصوص پاسخی که به یکی از نظرات دادید سوالی داشتم. در خصوص افزایش مهارت های ارتباطی و اجتماعی چه چیزی باعث تغییر در شما شده است؟ منظورم این است که آیا شرایط زندگی در یک کشور دیگر باعث تغییر رویه شما شده یا خودتان تصمیم به این کار گرفتید؟ آیا اگر ایران بودید باز هم این تغییر رویه را داشتید؟ ممنونم. البته اگر این سوال خیلی شخصی است این حق شما است که پاسخ ندهید. باز هم ممنونم.

سلام
سئوالتون رو متوجه نشدم. خودم تصمیم گرفتم که مهارت هامو افزایش بدم و دارم میدم. حس کردم برای موفق شدن توی بازار کار اینجا نیاز زیادی به مهارت های اجتماعی دارم که این مدت سعی نکردم کسب کنم. شاید ایران هم این نیاز رو حس میکردم این کار رو میکردم.

pesare tanha سه‌شنبه 28 شهریور 1396 ساعت 01:13

سلام
برای بچه های لیسانس اگه سال یکی باشن ولی کدزنی بدونن ( مثلا تسلط خوبی روی یه زبان برنامه نویسی داشته باشن ) کار پارت تایم تو رشته کامپیوتر پیدا میشه ؟
مرسی از راهنماییت ...

سلام
برای دانشجوهای خارجی وقتی اقامت ندارند اجازه کار خارج دانشگاه ندارند. توی دانشگاه هم به مدت محدود. بودند دوستانی که برنامه نویسی بلد بودند و توی دانشگاه کار گرفتند. من چندین بار دیدم که دپارتمان های مختلف دانشگاه ما آگهی استخدام دانشجو برای وب سایتهاشون گذاشته بودند. کار غیرقانونی هم من توصیه نمیکنم اما شنیدم که میکنن.
موفق باشین.

محمدرضا دوشنبه 27 شهریور 1396 ساعت 02:09

وودی یه سوال !
اگه ازت بپرسن کشورمون را چطور باید بسازیم چی جواب میدی ؟
الان که درست تموم شده به این فکر میکنی که نقش تو کشورت چی باید باشه ؟آیا اینکه یه آدم موفق اون سر دنیا باشی راضیت میکنه ؟ یا دوست داری برگردی خونه و یه آجر روی روی آجر ها بزاری و به ساختن کشورت کمک کنی ؟ یا شایدم داری تجربه بدست میاری که بتونی برای اصلاح ایزان بعدا قدم برداری ؟
نمیدونم چقدر به این جنبه های مهاجرت و اپلای و ... اینا قبلا فکر کردی یا میکنی ولی من که هنوز نرفتم ولی واسم ام سواله چی راضیم میکنه ؟

به نظر من فرهنگ سازی و افزایش آگاهی و کاهش نادانی مردم راه حل ساختن کشور ماست. بله اینکه یه آدم موفق باشم چه اینسر دنیا و چه اونسر راضی ام میکنه. ساختن کشور من با آجر و مصالح نیست. مشکل کشور من یه مشکل ریشه ای فرهنگیه که نیاز به دهه ها زمان هست تا به مسیر درستش برگرده. من از همینجا دارم برای اصلاح ایران قدم برمیدارم و تنها دلیلی که تصمیم گرفتم این بلاگ رو با همه محدودیت های زمانی ام بنویسم همین بوده.
زندگی یه سفره. اپلای و ... هم یه بخشی از این سفر میتونه باشه و تجربه ای گرانقیمت که به سادگی به دست نمیاد. من رضای خدا راضی ام میکنه.

pesare tanha یکشنبه 26 شهریور 1396 ساعت 15:06

سلام وودی
اقا یه سوال مهم ! یه جا میخوندم 15 درصد موفقیت ها به خاطر مهارت های فردیه و 85 درصدش به خاطر مهارت های ارتباطی و توانایی انتقال مفاهیم و ...
نظر شما چیه ؟
وودی مهارت های ارتباطیت چطوره ؟
به نظرت چیکار کنم مهارت های ارتباطیم خوب بشه ؟ من خیلی داغونم

سلام
نمیدونم کجا خوندین اما باید دید که این آمار در چه شرایطی ارائه شده. من خودم تا سه سال پیش 85 درصد موفقیتم به خاطر مهارت های فردی بود و 15 درصدش اجتماعی. از اون موقع تا حالا این درصد داره به سمت مهارت های ارتباطی پیش میره و ارزیابی خودم هم مثبته.
هر مهارتی با دانش و تجربه حاصل میشه. شما اول یه مدت مطالعه کنین تا ببینین کسانی که مهارت هاشو چه توصیه هایی میکنن و بعد هم شروع کنین به تجربه کردن. فکر نمیکنم کسی از من ضعیف تر بوده باشه اما الان کسی اصلا فکر نمیکنه که من چهارسال پیش یه آدم درونگرای کامل بودم.

sana چهارشنبه 22 شهریور 1396 ساعت 07:51

سلام
خیلی ممنون از وبلاگ خوبتون. چه قبلی چه این جدیده
راستش میخواستم یه مشورتی کنم با شما.
من تو یه جای دولتی کار میکنم و قراردادی هستم. رزومه خیلی خوبی دارم (المپیاد و پژوهشگر برتر و مقالات ISI و علمی پژوهشی تقریبا زیاد)، 30 سالمه و دکتری تهران قبول شدم روزانه. خیلی مرددم که دکترام اینجا بگیرم یا اقدام کنم واسه خارج از کشور. هرچند خیلی بازار کار اشباع شده و امیدی به عضو هیئت علمی شدن نیست. از طرفی من شهرستانم و مجبورم به سختی با حفظ کارم برم تهران و برگردم و درس بخونم. نمیدونم واقعا ارزشش داره. خودم خیلی دلم میخواد برای خارج از کشور اقدام کنم ولی میترسم از مس سختیای راهش برنیام و نتونم و هر دوتا رو از دست بدم. میشه نظرتون بدونم با توجه به تجربه ای که دارید؟ خیلی ممنون.

سلام
خواهش میکنم. به نظر من نگران سختی هاش نباشین. همین سختی ها هستند که انسان میسازن. تجربه شخصی من اینه که دنیا دیدن به از دنیا خوردن هست. همچنین با تحصیل توی یه دانشگاه معتبر خارجی شانس هیئت علمی شدنتون توی ایران خیلی میره بالا.
موفق باشین

ملودی سه‌شنبه 21 شهریور 1396 ساعت 13:41

یادمه رفته بودی نمایشگاه میگفتی این لباسای غیر قابل پوشیدن که طراحی کردن بدرد کی میخوره؟ چند وقت پیش یه مطلب خوندم یه نمایشگاهی بود قاب سفید خالی رو پول میدادن فلان قدر میخریدن میگفتن این تصویرش در ذهن عکاسه

آها چه جالب یاد داستان لباس های نو پادشاه افتادم.

Mona دوشنبه 20 شهریور 1396 ساعت 06:07

salam, bebakhshid finglish minevisam tu officamo farsi nadaram .
mikhastam azatoon tashakor konam.
yadame unmogheha ke bara GRE mikhundam hamash weblog avalituno mikhundamo energy migereftam
alan amricam o emtehan comp daram
be rasm ghadima, baad az 2 sal, umadam bebinam weblogetoon che khabare
khoshhalam ke hastin
weblog shoma koli be man ruhiye mide koli omid mide roozaye sakht kenarame
merci
Movafagh bashin

سلام
خوشحالم که موفق شدین و امیدوارم که راضی بوده باشین. در مورد بلاگ من هم که لطف دارین.
سلامت باشین

هانیه شنبه 18 شهریور 1396 ساعت 23:27

میبخشید چیزی دریافت نکردم. بااجازتون دوباره براتون ارسال میکنم.
ممنون

فرستادم.

هانیه شنبه 18 شهریور 1396 ساعت 21:29

سلام

از بخش تماس با من سوالم رو براتون ارسال کردم. ممنون میشم هر وقت فرصت داشتین جوابشو بدین

سلام
فکر کنم جواب داده باشم

gsa شنبه 18 شهریور 1396 ساعت 14:41

سلام دکتر وودی
آرزو می کنم روز بروز همه چی برات بهتر بشه و موفق تر بشی
بازم ممنون که مینویسی :)
اون آقا یا خانم آنتی دروغ هم خیلی بامزه بود حرفاش بعضیا چشون میشه یهو؟؟

راستش این روزا دارم روزای سختی رو میگذورنم... با استادم دعوام شده و فکر کنم یک سالی از همه چی عقب بیاوفتم...
ولی خب هنوز ی کوچولو امید دارم...
راستی دکتر جان شما مقاله isi داشتی قبل از پذیرش آره؟ خدایی چقدر سخته

شاد باشیو پیروز

سلام
ممنون. من ISI نداشتم. ژورنال داشتم که آره واقعا قبول دارم که خیلی سخته اما ارزشش رو داره.

محمد جمعه 17 شهریور 1396 ساعت 02:56

البته وودی جان امریکا همجاشم اینجوری خشگل نیست جا های داغونم زیاد داره شما کلا جاهای خوشگلش عکس میگیری این طفلی ها هم فکر میکنند بهشته اونجا کم تر هوایی کن بچه ها رو ......

بعد وودی یه چیز دیگه چیزا راجع به چیز های جالب تر بیشتر نمینویسی ... مثلا تجربه های خاص زندگی ... کار تعامل ...چیز های اینطوری ....فدات عکسای اتلانتا رو میشه از تو گوگل هم یافت هرچند اینا که شما گرفتید خداییش قشنگن و حس سفرم به آدم دست میده...

من چیزایی که دیدم رو میذارم. مینویسم. راستش خیلی سرم شلوغه. این عکس ها الان کمتر طول میکشه الان. دارم سعی ام رو میکنم که هفته ای یه پست رو بذارم.

اسم مهم نیست دوشنبه 13 شهریور 1396 ساعت 03:08

چه ابرای قشنگ و رویایی چه استخری! چه آسمان خراشی! خوش می گذره

خدا رو شکر زندگی رویایی ای داریم.

pourya دوشنبه 13 شهریور 1396 ساعت 00:42

راستی وودی .. چندجایی نوشتی کار جدیدت بالای 4 هزارتا میگیری..اما خونه ی 2 هزارتا رو هم که الان میگی نمیخوای.. میخوای چیکار کنی؟ مگه داری سیو میکنی پول رو؟ میخوای برگردی ایران با پول؟

میخوام یه کم به خانواده ام کمک کنم و بقیه اش رو سرمایه شرکتم کنم که بتونم سال دیگه دو سه نفر استخدام کنم و نخوام همه کارا رو خودم کنم.

آرمین یکشنبه 12 شهریور 1396 ساعت 15:23

وودی نظرت درباره زندگی و تحصیل توی انگلیس چیه؟ آمریکا بهتره یا انگلیس؟ برای ما ایرانیا
اگ اطلاعاتشو داری یه پست هم در مورد انگلیس بزار

سلام
من فقط دو تا دوست داشتم که انگلیس بودند. امریکا بهتره. امریکا کلا چند ملیتی تر هست.

آرمین یکشنبه 12 شهریور 1396 ساعت 02:47

دالاس هم سیل اومد؟
اینکه توی سایت اپلای ابرود مینویسن ساپورت مالی در سال 23000 دلار یعنی علاوه بر شهریه دانشگاه، ۲۳ هزار دلار هم میدن برای هزینه های زندگی یا اینکه دانشجو باید شهریه رو از همین پول پرداخت کنه و هر چی کم اومد از جیب بزاره؟

دالاس نه. اینجا هوا خنک شده فقط که خوبه. هر دانشگاهی فرق میکنه. بعضی ها مینویسن که با گرفتن این ساپورت شهریه کامل waive میشه. بعضی ها هم میگن که این جدای از شهریه و بعضی جاها هم شهریه نصف قیمت (in-state) و بله اگر هزینه کفاف نده باید از جیب بذارین.

ملودی چهارشنبه 8 شهریور 1396 ساعت 09:51

اقا شما تگزاسی قضیه این هاروی چیه خیلی بده؟
چرا اونجا انقدر طوفان میاد

دالاس خبری نیست اما دوستان توی هیوستون خونه اشون رو آب گرفته.

پیاز دوشنبه 6 شهریور 1396 ساعت 13:36

وودی شنیده شده تگزاس رو آب برده ؟
راسته؟ تو رو چی ؟

هیوستون سیل آمده. دالاس هوا خوب شده.

آنتی دروغ !!!!! یکشنبه 5 شهریور 1396 ساعت 01:53

خودتی اخوی !!!!!

تو رفتی سفارت آفیسر 16 - 17 ساله !!!!!!!!!!!!!! چند تا سوال ازت پرسید بعد بهت ویزای آمریکا داد تو هم رفتی گرفتی به همین راحتی !!!!

برای بنگلادش هم به این راحتی ویزا نمیدن که تو به این راحتی گرفتی !!!!!!

بعدشم کدوم کشور احمقی دختر بچه ی 16 - 17 ساله رو میزاره برای مصاحبه و تایید ویزا ؟؟!!!!!! سومالی هم همچین ناشی گری نمیکنه


در ضمن سوتی زیاد داشتی این فقط یه نمونه اش بود !!!!!
خواستی خالی ببندی قبلش حتما مطالعه داشته باش تا اینطوری ضایع نشی !!!!!

اوه چه خوب مچم رو گرفتی. آره راست میگی چه بی دقتی شده. چند ساله من همینطوری دارم خالی میبندم هیچ کسی نفهمیده بود. آفرین به تو.

ماهان جمعه 3 شهریور 1396 ساعت 16:43

وودی در مجموع دالاس بهتر بود یا آتلانتا؟

حالا بیشتر مینویسم.

ملودی پنج‌شنبه 2 شهریور 1396 ساعت 19:29

آقا شماهایی که رشتتون مرتبط با نرم افزار و آی تیه وضعتون خوبه ها اینهمه اجاره
از عمو ترامپ چه خبر؟

نه اینطوری نیست. این دوست منم با یه پسر چینی هم اتاقی شده بود. چینی ها وضعشون خوبه. من بعد از چند ماه کار با وجود اینکه بیشتر از ماهی چهار هزار دلار میگیرم هنوز نرفتم یه خونه هزار دلاری چه برسه به دو هزار دلاری.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد