زیر آسمان خدا 2

اینجا زیر آسمان خدا نیست. زیر آسمان خدای رنگین کمانه خدای کیان خدای نیکا خدای مهسا است

زیر آسمان خدا 2

اینجا زیر آسمان خدا نیست. زیر آسمان خدای رنگین کمانه خدای کیان خدای نیکا خدای مهسا است

یه روز غذای ژاپنی Ramen

امروز با یکی رفتم یه رستوران ژاپنی که یه غذای جدید رو امتحان کنم. اسم غذاش Ramen بود و از قرار معلوم جزو غذاهای معروف ژاپن هست. یه چیزی خوبی که در مورد امریکا هست اینه که از همه فرهنگ ها هستند و از اون بهتر اینکه همه نوع رستورانی و غذایی از همه دنیا گیر میاد. حساب کردم تا آخر عمرم هم هر روز بخوام برم یه رستوران جدید باز تموم نمیشه! 


یادم رفت از داخل رستوران عکس بگیرم اما این روی در ورودی از داخل بود. کلا فضا ژاپنی شده بود.


این دوست ما دیر آمد خلاصه یه نیم ساعتی علاف نشستم. برای اولین بار Ramen گرفتم که ببینم چطوریه. مزه سوپ خودمونو میداد. یه کم سویا و... هم زدم توش مزه اش عوض بشه و خلاصه یه ابداعاتی کردم. کلا دوست دارم با این چوب های ژاپنی غذا بخورم.


بعد از غذا بحث به دین و مذهب کشید. من دوست ندارم با کسی در این مورد بحث کنم. کلا سعی میکنم بحث های اینطوری رو بذارم کنار اما دیگه مجبور بودم. من نظراتم رو گفتم اما مثل اینکه درکش خیلی سخت بود. خلاصه بحث بالا گرفت.

-من سعی کردم که باهاش استدلال کنم شاید که حرف منو بفهمه. اول از این راه وارد شدم که بابا من که با مسیح مشکلی ندارم. خیلی هم خوبه. اتفاقا به نظر من هر کسی که واقعا اعتقاد داشته باشه و دنباله رو مسیح باشه سعادتمند هم میشه حالا چه مسیحی چه مسلمون چه هندی. 

-قبول نکرد گفت که نه چونکه مسیح توی بایبل گفته که تنها راه سعادت منم هیچ راه دیگه ای نیست. 

-بعد سعی کردم که منطقی بهش بگم که اعمال انسانهاست که باعث سعادت یا شقاوتشون میشه. کسانی که حق دیگران رو ضایع میکنن چه فرقی میکنه چه دینی دارند, سعادتمند نمیشن. 

-اما قبول نکرد. گفت نه اعمال به تنهایی کافی نیست. آدم باید به مسیح معتقد باشه. اگر کسی به مسیح معتقد باشه حتی اگر گناهکار هم باشه بخشیده میشه. 

-گفتم پس اینایی که آدم میکشن و یا جنگ های صلیبی و ... تکلیفش چی میشه؟ 

-گفت من با آدم کشی مخالفم و این کارا درست نیست. 

-گفتم خب پس تکلیف اینا چی میشه؟

-گفت تکلیفشون اینه که روز قیامت مسیح خودش در موردشون تصمیم میگیره. من نمیدونم.

-بعد سعی کردم که با منطق اینکه تفاسیر مختلفی از کتاب های مقدس وجود داره و خود این نشون میده که آدم نمیتونه خیلی راحت با خوندن یه قسمت بگه که منظور چی بوده. مثلا اینکه میگی مسیح خودش گفته من راه نجات هستم, من اینطوری برداشت میکنم که منظور تعلیمات مسیح بوده و نه خود شخص مسیحی. چه بسا کسی باشه که واقعا به تعلیمات مسیح عمل میکنه ولی اسمش مسیحی نباشه.

-گفت نه من کل بایبل رو خوندم. باید معنی تحت الفظی رو مد نظر قرار داد. میتونست بگه تنها راه سعادت "تعلیمات" من هست و نه بگه خود من. 

- گفتم خب زبان مبهم هست و حذف به قرینه زیاد پیش میاد. از کجا میدونی که اینجا حذف به قرینه نبوده؟

-گفت یعنی میگی کتاب خدا مبهمه؟ نه خیرم اتفاقا همه چیز خیلی هم واضح و روشن گفته شده.

-گفتم منظورم این نبود که کتاب خدا مبهمه منظورم این بود که زبان انسان مبهم هست و این کتاب به همین زبان نوشته شده.

-گفت زبان خدا که مبهم نیست. واضح گفته که تنها راه نجات منم. متاسفم داری سعی میکنی بگی راه های دیگه هم میتونن درست باشن ولی اینطوری نیست. مسیح خود خدا بوده و خودش هم گفته که تنها راه نجات خودشه. بنابراین راه دیگه ای نیست.

-گفتم تو از کجا میدونی که خودش گفته؟

-گفت توی کتاب نوشته. من هر چیزی که توی بایبل نوشته باشه رو قبول دارم.

-گفتم من نمیگم که توی کتاب ننوشته. من میگم که کتاب در قالب زبان نوشته شده. زبان انسان ذاتا ابهام داره. زبان انسان ذاتا در محدودیت زمان و مکان قرار داره. مثلا از کجا میدونی که منظور مسیح مردم همون قوم نبودند. 

-گفت نه. در مورد راه صحبت کرده و گفته که تنها راه همینه. نگفته تنها راه برای قوم من همینه. برای همه آدمها گفته.

-گفتم خب از کجا میدونی که منظورش همون زمان خودش نبوده. یعنی تا وقتی که زنده بوده مردم بهش مراجعه کنن؟

-گفت نه مسیح خود خدا بوده و حرفش از ازل تا ابد درسته. هر چیزی گفته هم برای همیشه اعتبار داره.

-گفتم خب این برداشت شماست. من برداشتم اینطوری نیست.

-گفت خب اگر تو هم بایبل رو مثل من از اول تا آخر میخوندی همین برداشت من رو داشتی.

- گفتم چند میلیاردی آدم دارن توی کره زمین زندگی میکنن. اتفاقا چند میلیاردی اصلا مسیحی نیستن. شاید اصلا اسم مسیح هم به گوششون نخورده باشه. اما یه عده ای هستند که واقعا انسان هستند. اعمالشون رو نگاه کنی میبینی که همه اش خوبه و اصلا مطابق هر چیزی هست که مسیح گفته. یعنی میگی همه اینا میرن جهنم و شما میری بهشت؟ 

-گفت متاسفانه همینطوره. کسی که اسم مسیح رو نشنیده مشکلی نیست, اونم خیلی باید کم باشه الان این همه رسانه هست مگه میشه کسی نشنیده باشه اما فرض که باشه...

گفتم این که نشد منطق. یعنی خدا چند میلیارد آدم رو میفرسته جهنم چون قبول نکردن که تنها راه نجات مسیح هست؟! مذهبیون مسلمون دقیقا همین حرفای شما رو میزنن اما در مورد دین خودشون. اونا هم به اسم دین آدم میکشن مثل بعضی مسیحی ها. حالا کدومتون درست میگین؟ 

- حرفمو قطع کرد و گفت میخوای قبول کن میخوای نکن اما ما درست میگیم.

- گفتم اتفاقا اونا هم اینجا بودند حرف منو قطع میکردن و عین جمله شما رو میگفتن. چه فرقی بین شماست؟ ببخشید من نمیتونم قبول کنم. نظر من اینه که کسی که مثل یه انسان زندگی کرده و به کسی ظلم نکرده و حق کسی رو پایمال نکرده هیچ دلیلی نداره که نره بهشت.

- گفت که ببخشید با این طرز تفکری که داری فکر نمیکنم بتونم دیگه باهات ملاقات کنم.

- گفتم من آدم cool ای هستم. من فکر نمیکنم که تو میری جهنم و من میرم بهشت اما فکر میکنم راهی که پیش گرفتی راه درستی نیست. امیدوارم یه روزی متوجه بشی که چقدر در اشتباه بودی.

- گفت میدونم که cool هستی. منم برات همین آرزو رو دارم! جیزز...

دیگه باهاش خداحافظی کردم و برگشتم خونه.


اینم از یه دختر مو بور چشم آبی مو فرفری ایتالیایی اسکاتلندی با خدا! لامصب نمیدونم هر جای دنیا میریم گیر این آدمای خر مذهب میفتیم. چطور میشه که یه نفر فکر میکنه همه میرن جهنم به جز خودش و همکیشان خودش؟ یعنی اگر یه کمی راجع به استدلال هایی که براش آوردم فکر میکرد میدید که حرف حساب جواب نداره. آخه چرا منطق رو تعطیل میکنن اینا؟

نظرات 47 + ارسال نظر
ماهی کوچولو چهارشنبه 18 مرداد 1396 ساعت 20:18 http://tekrareman.blogsky.com

با سلام مجدد.
اولا باید عرض کنم بحث خیلیی از اصلش منحرف شد! بحث ما نویسنده کتاب نبود! و اصلا کتاب خاصی نبود! بحث ما این بود که آیا کسانی که اعتقادات سستی دارند یا نه فقط صرفا به اصول انسانیت اکتفا میکنن میرن جهنم یا نه! که بنده عرض کردم ممکنه که نه! اما درجات موفقیت داریم که شد همون مثال 20 گرفتن و مثلا بی ام دابلیو سوار شدن یا سوار پیکان مدل 60 شدن!
باز هم تکرار میکنم که اصول انسانیت یکی از پایه های ادیان هستن و حتی ادیان فراتر از این هم رفتن و چیزهای اضافه بر اصول انسانی رعایت میشه.
اما حالا صرف سوال شما: اول اینکه من خودم شخصا مرتکب قتل نمیشم اما آخر جمله ام گفتم چشم پوشی نمیکنم! یعنی تحویلش میدم حالا هر تصمیمی گرفته میشه شخص متخصص، با قانون و قاضی و اینها انجام بشه.
دوم اینکه شما میفرمایید کسی رو به قتل رسوندن به خاطر عقایدی که داره. این اشتباهه، حتی بخاطر حرف کسی رو اعدام نمیکنن.مثال روزه خواری رو میزنم! آیا ما اصلا داریم که کسی تو خونه روزه ش رو بخوره چون دلش میخواد و محاکمه بشه؟نه! چرا؟چون تا عقاید و در حقیقت بی اعتقادی کسی جنبه شخصی داره به خودش مربوطه، اما درست لحظه ای که جنبه اجتماعی، هتک حرمت و ...گرفت دیگه مساله شخصی و دلم میخواد و به چه کسی چه مربوطه نخواهد بود.
همونطور که مثال بسیااار بارز قایق و سوراخ کردن یک نقطه از قایق رو داریم که طرف میگه دلم میخواد چون من اینجا نشستم درحالیکه همه رو غرق میکنه.بعد میگه عههه اشتباه کردم!!مگه میشه؟
پس بعله من به متخصص و رای ش تا حد زیادی اعتماد دارم با در گوشه ذهن داشتن اینکه ممکنه اشتباه بشه.پس پاسخ این سوال شما رو اینطور میدم که من شخصا شخص رو نمیکشم اما چشم پوشی نباید کرد چون اون قایق رو سوراخ کرده! با افکارش تنهایی ننشسته به قولی contemplate کنه و آدامس بجوه!
بعضی چیزا کاملا مبرهن و روشنه.
الآن ایران کسی رو بخاطر اعتقاداتش نمیکشن! تا جاییکه کسای دیگه رو داغون نکنه! مثل قانون حمل مواد مخدر! چرا تا یه جایی حکمش سبکه اما وزن که زیاد شد حکمش اعدام میشه؟چرا؟چون مشخصه که تنهایی مصرف نخواهد کرد و کلی آدم دیگه رو هم میخواد معتاد کنه یا معتادتر! خب الآن این فرد چون صرفا خودش نمیکشه و ضرر اجتماعی داره حکمش سنگین شده!
خیلی ساده ست!
تازه قرار نیست خدا مثل ما فکر کنه! خدا از همه ما بیشتر میفهمه و میگه اونهایی که فساد راه میندازن، آدم میکشن، تعرض و تجاوز میکنن اعدام کنید! چون این افراد نه تنها خودشون رو داغون میکنن بلکه یه عده ای رو هم به منجلاب میکشونن.
حالا مملکت ما هم اسلامیه و با قوانین اسلام پیش میره. و ای کاااش همه این اصول رو رعایت کنن. مشکل از همونجایی شروع میشه که اصول رعایت نشه و نشده خیلی جاها.
پس هروقت تونستید به خدا و قرآنی که من اعتقاد دارم میتونیم ادامه بدیم بحث رو. چون عرض کردم شما وقتی خدا رو اونطور که خودش رو در قرآن معرفی کرده قبول کنید خیلی چیزها ساده میشه.
منم اصلا نمیخام ثابت کنم حق با منه، نه.
میخوام به عنوان یه هم وطن برای شما، روشن کنم بعضی مسائل رو شاید از دید من که نگاه بکنید خیلی چیزها توجیه ساده ای دارن و برای همه مون مفید هم هستن.
مگه نه اینکه شعار بین المللی اینه که: هرکسی میتونه زاویه دید خودش رو داشته باشه!

سلام
بحث منحرف نشده بود. ادعای شما این بود که "اصول انسانی رو به اسم دینم رعایت میکنم" و بنده در رد این ادعا مثال نقض عرض کردم. بنابراین نویسنده کتاب مبحث انحرافی نبوده. بعد عرض کردین که "افرادی که الگو هستن در اون دین خاص میان مسیر درست رو نشون میدن." که مثال بنده برای رد این ادعا هم کفایت میکنه. البته گفتین که منظورتون معصوم بوده که قابل دفاع نیست چون خودتون هم اذعان دارین که معصوم دردسترس نیست و بنابراین به متخصص رجوع میکنین.
شما هر جوری که حساب کنین کشتن یه نفر به خاطر عقیده اش غیر انسانی هست. حالا شما بگین که کسی که ازش تبعیت میکنین در گوشه ذهن دارین که ممکنه اشتباه کنه باید بپرسم که در مورد مسئله بزرگی مثل ریختن خون یک انسان اگر اشتباه دینی میشه در مورد مسائل دیگه چطوری میشه اعتماد کرد؟
ببخشید اما مسائلی که در مورد قانون میگین به نظر من قابل طرح و دفاع نیست چونکه قوانین در حوزه جغرافیایی تعیین میشن مثلا قوانین کشور ایران. مثل مطابق قانون ایران کسی که به پیامبر توهین کنه رو اعدام میکنن (بماند که این قانون هم که از نظر بنده غیرانسانی هست و همون افراد دینداری که میفرمایین اصول انسانی رو رعایت میکنند به خاطر اعتقاداتشون همچین قانونی رو هم وضع کردند/ همچنین مثال نقضی بر اینکه میگین ایران کسی رو به خاطر اعتقادش نمیکشن). حالا اگر فردی که توهین میکنه توی یه کشور دیگه باشه چی؟ اونجا که همچین قانونی نیست. بعد کشتی که میفرمایین در چه حوزه جغرافیایی ای هست؟ یعنی کشتی جامعه جهانی رو سوراخ میکنن؟ یعنی اگر هر جای دنیا فکر کنه یکی یه جای دیگه دنیا داره کشتی جامعه جهانی رو داره سوراخ میکنه بزنه اون فرد رو بکشه؟ قانونی که میفرمایین چه قانونیه که بنده بی اطلاعم؟
حالا میگین که اون فردرو تحویل میدین. چه کسی رو گول میزنین؟ اون فرد رو تحویل کسانی میدین که بکشنش؟ این چه فرقی با شراکت در جرم قتل داره؟ میگین مطابق قانون مجازات بشه؟ کدوم قانون رو میفرمایین؟(باز یادآوری میکنم که نویسنده اون کتاب اصلا ایرانی نبوده و در ایران هم زندگی نکرده که مشمول قوانین اسلامی که میگین بشه)
مشکل خدا نیست. مشکل دین نیست. مشکل افرادی هستند که فکر میکنن میدونن خدا چی گفته و چه میخواد و غیرانسانی ترین کارها مثل ریختن خون دیگران رو به اسم خدا و دین حلال میکنند و افرادی که دنباله روی اینها شدند و فقط توی گوشه ذهن دارند که شاید گربه باشد.
(داخل پرانتز که بحثی که من مطرح میکنه کاملا منطقیه و ربطی به این نداره که بنده به خدا و قرآن اونطوری که شما میخواهین اعتقاد دارم یا ندارم. هر انسانی میتونه با عقل جزیی اش منطق رو متوجه بشه و اگر از من میخواهید که با اعتقادات چشم منطق و انسانیتم رو کور کنم تا با شما صحبت کنم بنده قبول نمیکنم. هدف از این بحث هم فقط اینه که شما رو متوجه کنم که دینداری شما الزاما مطابق با اصول انسانی نیست. بنده به عنوان یک انسان به هیچ وجه ریختن خون انسان دیگری نه به خاطر صب نبی نه به خاطر مواد مخدر و نه به خاطر همه این چیزهایی که فکر میکنین خدا گفته برام قابل قبول نیست . شما هم فکر کنین که به غیر از اعتقادات مذهبیتون چه چیزی باعث میشه که اینقدر راحت راضی به ریخته شدن خون همنوعتون باشین.)

بهاره پنج‌شنبه 12 مرداد 1396 ساعت 15:11

ببینید شما یا دیگه با این ادما بحث نکن یا یه کم اطلاعاتت رو بالا ببر بعد بحث کن لطفا !!اخه کجای اسلام حقیقی گفته شده هر کی مسلمون نباشه میره جهنم !! اینکه عده ای از اسلام سو استفاده میکنن و داعش و امثالهم بووجود میاد دلیل نمیشه ما چهره اسلام رو بد ببینیم یاا بد نشون بدیم .در ضمن نمیشه گفت هر کس ادم خوبی باشه حتی اگه دین نداشته باشه راهش درسته !این که من صرفا روی حقوق بقیه پا نزارم به معنی خوب بودنم نیس .ما یه بار دنیا میایم ،نیاز داریم یه سبک زندگی درست داشته باشیم ،و این سبک زندگی هس که به شما میگه یه ماه روزه بگیر ،بابت چه چیزی عذاداری کنی بابت چه چیزی شاد باشی .در روز پنج بار رو به خودت اختصاص بدی و تک تک مسائل زندگی که در دین مبین اسلام هست و در سایر ادیان دیگه نه !!!و در ضمن از نگاه قرآن چیزی به نام چند دینی وجود نداره ،چرا که مسیح از طرف خدای احد و واحد اومد و محمد هم از طرفهمون خدا مبعوث شد .و اصلا اگه تو همچی موقعیتی قرار گرفتید به نظر من بگید که این دو هیچ مثال نقضی برا هم نیستن ،پیامبر اسلام ادامه دهنده راه مسیحه ...البته مسیح به معنای حقیقی !نه مسیحی که براشاین روزا هزار و یک انجیل و بابیل و ...داره تالیف میشه .کاش ادما فقط یه لحظه به این فکر میکردن که اگرهزار سال هم در نعمت و شادی و ارامش در دنیا باشن .تهش تیلیارد ها سال به ابدیت میپیوندن !شاید اون موقع نسبت به راهی که می خوان تو دنیا برن بیشتر فکر میکردن .در پناه حق باشید .سایه ی الطاف الهی همچنان مستدام .

ببینین من بحث نمیکردم. من نقطه نظراتم رو در میون میذارم. همونطوری که اینجا هم همین کار رو میکنم. شاید هنوز خوب بلد نباشم که بحث کنم. مثلا اگر بخوام با شما بحث کنم باید از همون جمله اول که گفتین اطلاعاتت رو بالا ببر زیر سئوال ببرم تا آخر

ماهی کوچولو چهارشنبه 11 مرداد 1396 ساعت 21:47 http://tekrareman.blogsky.com

نه آقا من چرا باید ناراحت بشم، هرچیزی که باعث بشه من تفکر کنم خوبه !عصبانیت هم نداره.
منم از آخر شروع میکنم به جواب: اولا حجاب صرفااا یه مثال بود، اولین چیزی بود که به ذهنم رسید چون توجیهات فراوانی براش وجود داره و ضررهاش آنی نیست بنابراین رعایت نکردنش خیلییی راحته! چون ما عادت داریم اگه چیزی ضرر آنی داشت قبولش کنیم اما اگه چیزی ضررش آنی نبود و با چشم غیرمسلح دیده نشد بگیم کی گفته؟
تقریبا همه حرفای شما هم بوی همین ندیدن و ثابت نشدن رو میده:
اینکه میفرمایید یه نفر یه کاری میکنه بعد توبه میکنه، منم مثال میزنم، یه نفر 20 نفر رو میکشه چون بهش گفتن اینا آدمای بدی هستن، بعد میبینه اشتباه کرده، آیا این کارش جبران شدنیه یا نه؟آیا میتونه اونها رو زنده کنه یا نه؟خب معلومه که نه! اما توبه میکنه! آیا اشتباهش جبران شد؟نه! شاید در دنیای دیگه ای سر این قضیه موآخذه نشه و خب بگن تو سهوا نکشتی یا اطلاعات غلط دادن بهت، شاااید، اما در هرصورت در این دنیای محدود ما کار زشتش جبران ناپذیره! همه اعمال ما همینطوره، حالا نویسنده آیات شیطانی ممکنه منجر به انحراف 200000 نفر بشه، بعد بگه آقا من توبه کردم! جبران میشه؟نه خیر! قطعا من این فرد رو ببینم نمیکشم چون ما دل نازک تر از این حرفها هستیم اما دلیل نمیشه ضرری که به جامعه و اذهان رو رسونده نادیده بگیرم!
اول صحبتم گفتم اگه وجود خدا رو قبول دارید، البته این به این معنی نیست که بگید آره یه خدایی هست که من فکر میکنم اینطوره یا اینطور، نه! منظورم خداییه که خودش رو در قرآن حکیم، عادل و .....معرفی کرده! صفاتی که درکشون همچینم سخت نیست! من فلسفه و کتب فلسفی زیاااد خوندم شما مطالعه تون رو افزایش بدید تصویر ذهنیتون از خدا روشن میشه، واجب الوجودی که به چیزی نیاز نداره و دنیا رو خلق کرده و علم کااامل بر این دنیا و همه داره، همه چی رو میدونه! چون خالق بر مخلوقش تسلط کامل داره، پس همه چی رو میدونه! +چون حکیم و خلقتش از روی حکمتشه پس پیامبر فرستاده که به ما بگن چی به چیه و منحرف نشیم! حالا اینکه قرآن آخرین کتابه یعنی کافیه، اگه محدودیت زمانی مکانی داشت همه آیات قرآن پس اونوقت نیازمند پیامبران و کتب بعدی هم میشد چون در صفات و عدل خدا تغییر نیست که بیاد به انسانهای قبلی راهنما بفرسته برای ما نفرسته! پس معلومه که قرآن مارا کفایت میکند!
پس اینطوری قرآن توجیه میشه و تمام صفات الهی در این کتاب.
متخصص کتاب میشه کسی که علمش رو خونده، مثل متخصص قلب که هرچی بگه ما قبول میکنیم چون علمی بر عملکرد قلب نداریم!
من و شما تخصص علوم قرآنی یا تفسیر نداریم پس میسپاریم به کسی که تخصص گرفته+حدیث! خیلییی ساده ست!
همه ما ظرفیت داریم که 20 بگیریم! نه با پاورقی! نه! چون باید ترازوی اعمال خوبمون سنگین تر باشه! و پاورقی قطعا سنگینش نمیکنه! اما کسی پاورقی رو میخونه که خود متن اصلی رو حفظ باشه و رسیده باشه به پاورقی! نه اینکه پاورقی بیاد حواسش رو پرت کنه! پس اعمال اصلی که انجام شد میرسیم به فرعیات! چقدر کوته فکرانه ست که فکر کنیم یه نفری که حجاب بنظرش مهمه(حالا مثال) از سایر چیزهایی که مهمن غافله!
باز هم نظرم بر اینه که تنبلی و به خود زحمت ندادن یک علته، و با حرفهای شما متوجه شدم یه مورد هم اضافه شد: خدا رو با طرز فکر و مورد دلخواه خودمون تصور میکنیم، نه اونجور که خودش خودش رو توصیف کرده!
(خدا گفته ذره ذرههههههه اعمالتون رو میذاریم ترازو، ذره ای هدر نمیره، ذره!!!)

خب اینطوری که شما جواب میدین بحث جلو نمیره. بذارین من همون نکته ای که گفتم رو دوباره مطرح کنم و ببینیم که جواب شما چیه. فرض من اینه که قبول داریم که کشتن یک انسان به خاطر حرفی که زده غیرانسانی هست و علتش هم اینه که ممکنه فردا پشیمون بشه و نظرش عوض بشه و اینکه بقیه انسان ها هم مختار هستند که این حرف رو قبول کنند و یا نکنند و اگر کسی حرف غلط کس دیگه ای رو قبول میکنه مقصر اصلی خودشه و نه کسی که حرف غلط رو زده. اگر این پیش فرض رو قبول دارین باید بگم و در عین حال هم قبول دارین که افرادی هستند که باید دین رو برای شما تفسیر کنند به نظر من این تناقضه. اگر نیست بیشتر توضیح بدین تا من روشن بشم. ببینین من کلی گویی نمیکنم. مثال واقعی میزنم که اتفاق افتاده. شما گفتین که نویسنده اون کتاب رو نمی کشین چون نازک دل هستند. خدا رو شکر که انسانیت رو بر اعتقادات ترجیح میدین اما خیلی ها اینطوری نیستند. اگر مطالعه کنین میبینن که افرادی چون خودشون میخواستن اون فرد رو بکشن "کشته" شدن غیر از اینکه چقدر مشکلات امنیتی در کشورهای دیگه درست کردند. یه نکته دیگه اینکه نویسنده اون کتاب در ایران زندگی نمیکرده و هندی و اصلا تبعه ایران هم نیست که بخواد مطابق قوانین ایران مجازات بشه. آیا نباید فرض میکرده که اگر هم مجازاتی هست باید بر اساس قوانین کشور خودش بوده باشه؟ در ضمن کتاب به صورت تخیلی نوشته شده و اصلا اشاره مستقیمی به کسی نداره. آیا نمیشده جور دیگه ای نوشته ها رو تفسیر کرد؟ شما گفتین که اون فرد رو نمیکشین. چطور شما که ادعا میکنین باید به متخصص رجوع کرد و خیلییی ساده است؛ حرف متخصص رو زمین میندازین چون نازک دل هستین؟ شما بیشتر میفهمین یا متخصصی که میفرمایین؟ جواب این سئوال رو بدین تا بتونم ادامه بدم.

ماهی کوچولو پنج‌شنبه 1 تیر 1396 ساعت 10:27 http://tekrareman.blogsky.com

اتفاقا برعکس حرف شما! منظور من از الگو افرادی هستن که معصوم هستن و هیچ خطایی نداشتن، منظورم سیاست مدار نیست!
دوم اینکه ببخشید ما بهتر میدونیم یا خدا؟دقیقا خدایی که عالم رو خلق کرده بیشتر و بهتر میفهمه یا من و شما که علم ما در حد نخوده!! البته اگه کلا وجود خدا رو قبول دارید این بحث قابل قبوله. خدایی که خودش عالم رو خلق کرده اجازه ریختن خون همنوع رو در شرایط خاصی داده، مثلا در صورتی که وجود اون شخص به ضرر اجتماع باشه، یا اگه کسی رو به ناحق کشته باشه، یا اگه مفسده ایجاد کنه. برخلاف ما، خدا یه دید کلی داره که مصلحت اجتماع رو به وجود یک شخص خاص ترجیح میده که بسیااار منطقیه. اینکه یه نفر بیاد فرزند من و شما رو به راه خلاف بکشونه ذهنش رو مسموم کنه یا بهشون تجاوز کنه و ما اجازه بدیم به این کارش ادامه بده و باعث بشه که 1000نفر هم ببینن که خب این کار آزاده و پیروش بشن منطقیه، یا اینکه یک نفر تنبیه بشه و درس عبرتی بشه برای سایرین که این غلطا رو تکرار نکنن؟
اون فردی که شما میگید افراطی نیست، اون شخص از من و شما منطقی تره، چرا اونایی که بی دلیل آدم میکشن آزاد باشن این منطقیه؟بعد بخاطر مصالح اجتماعی یکی اعدام میشه میگید هرکی دستور داده افراطیه؟
نه عزیز من شیطان انقدر در افکار من و شما نفوذ کرده که آیه داریم که چشمان ما رو به حقیقت بسته میشه.
درضمن همه اصولی که لااقل شمایی که ادعات میشه اصول انسانی رو رعایت میکنی من هم رعایت میکنم به اسم دینم! تا اینجا برابریم، نه من آدم میکشم نه شما، اما از اینجا به بعدش من مسائل دیگه ای رو هم که به نفع خودم و جامعه ام هست هم رعایت میکنم و اینجا شما کم میاری و میگی تو افراطی و رادیکال هستی! مثلا با یه مسله کوچیک مثل حجاب، وقتی زنی بد میپوشه و زندگی یکی رو داغون میکنه، لااقل نصف تقصیر مال مرد باشه نصفش هم مال همون زنه!
این چیزا رو که اصول اخلاقی انسانی بهشون اشاره نمیکنن چی میگید؟ میگید ای باابا بیخیال؟نه خیر یکم تفکر کنید میبینید که دین، بخصوص دین اسلام همیشه به نفع خود من و شما بوده. وگرنه خدا چرا جدا چرا به خودش زحمت فرستادن پیامبر داده؟میتونست بشینه تماشا کنه و به خرابکاری های ما بخنده!
ببخشید اما به اسم تنبلی، یا هرچیز دیگه ای که نمیخوایم به خودمون زحمت بدیم اسم دیگران رو افراطی نذاریم!
اینکه شما میخوای 10 بگیری و من 20 دلیل نمیشه من بد بشم! شما از ظرفیت های وجودیت استفاده نمیکنی لااقل الکی من (من نوعی) رو نقد نکن!

موضوعات زیادی رو مطرح کردین که سخته به همش بخوام جواب بدم. بنابراین خیلی خلاصه کلیت موضوعات رو میگم که ایشالله خودتون هم تحقیق کنین. اول اینکه در مورد افراد "معصوم" که میگین الگو باشند باید بگم که عصمتی که مد نظرتون هست فقط در مذهب شیعه یافت میشه و حتی در اسلام اهل تسنن هم نیست. حتی عصمتی که برای پیامبر قائل هستند هم به معنای عدم خطا کردن نیست. حتی اگر مسئله عصمت رو هم بپذیریم باز فرد معصومی در دسترس نیست که بخواهیم الگو قرار بدیم و آنچه منقول شده هم نیاز به تفسیر و درک زمان و مکان خودش داره.
دوم اینکه "ما بهتر میدونیم یا خدا؟" یه پیش فرض ناصحیح داره و اینکه ما دقیقا میدونیم خدا چی میدونه! چیزی که از خدا در دسترس هست طبق گفته ادیان همین کتب آسمانی هست (البته بایبل هم میگن inspired by God's words یعنی عینا کلام خدا نیست). و البته مبرهن هست که این کتاب ها در بسیاری از موارد مباحث کلی رو مطرح کردند و برای به کار بردنشون به گونه ای که شما مدنظرتون هست نیاز به تفسیر دارند که البته تفسیر توسط انسان ها انجام میشه و انسان هم جایزالخطا و این یعنی حرف خدا که میفرمایید لازم الاجرا نیاز به گذر از فیلتر انسانی داره. همین مثال ریختن خون همنوع که میگین رو بذارین با یه داستان باز کنم.
فرض کنین شب شخصی در خونه شما رو میزنه و نفس نفس زنان ازتون میخواد که کمکش کنین چون همسایه شما در پی کشتنش هست. شما اون فرد رو توی خونه راه میدین تا جونش رو نجات بدین. بعد باهاش هم کلام میشین و میپرسین چه چیزی باعث شده که قصد کشتنش رو کنن؟ میگه من یه کتاب نوشتم که توی این کتاب به مقدسات بعضی ها توهین شده و برای همین منو میخوان بکشن. میگین خب خیلی کار ناپسندی کردین که به مقدسات کسی توهین کردین ولی آیا فقط به خاطر همین میخوان بکشنتون. میگه بله. البته توبه کردم اما اینا هنوز میخوان منو بکشن. یه کم که بیشتر پرس و جو میکنین میفهمین که کسی که توی خونه راه دادین نویسنده کتاب آیه های شیطاانی هست. توی آشپزخونه یه مقداری سم سوسک دارین. به ذهنتون میزنه که بریزین توی چایی اش. اما دستتون میلرزه (فطرت انسانی اتون نمیخواد اینو).یه فکر خوب به ذهنتون میزنه و میگین برم از مرجع تقلیدم بپرسم.زنگ میزنین. مرجع تقلیدتون میگه فورا باید این فرد رو بکشین...
داستان بسه. شما چکار میکنین؟ میدونین به جز اعتقاداتتون هیچ چیزی باعث نمیشه که فردی رو به قتل برسونین یا حتی فکرش هم به سرتون بزنه. اگر این جمله رو خوندین "به ذهنتون میزنه که بریزین توی چایی اش" و توی خودتون همچین کاری رو دیدین باید از خودتون بپرسین که چه چیزی از شما یه قاتل بالقوه ساخته؟
یه حالت دیگه هم داره و اون اینکه حرف مرجع تقلیدتون رو قبول نکنین. اون وقت جواب اعتقاداتتون رو چطوری خودتون رو بالاتر از کسی میبینین که یه عمر توی فهم اسلام و دین بوده؟
ببخشید حرفای منو سرسری نگیرین و بهش فکر کنین. حرف بیخود نمیزنم. بله همونطور که گفتین شاید خدا اجازه کشتن کسی که مفسده ایجاد میکنه رو داده باشه اما مصداق این مفسده که میگین چیه؟ کی اینو تفسیر میکنه؟ یه انسان دیگه؟ از کجا معلوم که اشتباه نکنه؟ شما خودتون عقل دارین. به نظر خودتون توی این ماجرا آیا شما باید فردی رو که توبه کرده به قتل برسونین و یا نه (من کار رو آسون کردم که گفتن توبه کرده باشه).ناراحت نشین اما این افراطی گری نیست؟ یعنی کشتن این آدم خودش مفسده ایجاد نمیکنه؟ ببینین بر خلاف شما من بحث کلی نکردم و یه مثال جزیی کاملا واضح زدم که اتفاق هم میفته. پس قبول نمیکنم که میگین "اصول انسانی رو به اسم دینم رعایت میکنم"غیر انسانی تر از این نیست که جون یه هم نوع به خاطر یه اعتقاد متفاوت با اعتقاد شما ریخته بشه. چه بسا کسی رو که خونش ریخته میشه اگر کشته نمیشد اعتقادش عوض میشد. نه من خون کسی رو به اسم دینم نمیریزم...

و اما حجاب که به خاطرش قراره نمره بیست بگیرین. بیشتر کسانی که من دیدم روی این موضوع حساس هستند اینطوری هستند که مثلا نکات مهم کتاب رو (مثل حق همنوع رو) گذاشتن کنار و به پاورقی گیر (حجاب) گیر دادند. بله شاید از پاورقی هم یه سئوال بیاد اما نمره اصلی امتحان مال مطالب اصلی هست. بعد میبینی طرف یه عمر برای امتحان پاورقی خونده و ازش یه سئوال بیشتر نیامده و اونم نیم نمره داشته و رد شده و یکی هم پاورقی ها رو نخونده و فقط مطالب اصلی رو بلده و با 18-19 پاس شده! بعد میپرسین چی شد که من که این همه نکته بلد بودم رد شدم و اون قبول شد... در مورد حجاب حداقل نظرات آقای احمد قابل رو بخونین. ببخشید اما بسیاری از احکامی که فکر میکنین اسلام گفته الزاما اونطوری که فکر میکنین نیست.
امیدوارم از حرفای من ناراحت نشین و این حرفا سر رشته ای باشه برای تفکر در مورد چیزی که فکر میکنین خدا گفته و میگین بهش اعتقاد دارین.

سینا یکشنبه 28 خرداد 1396 ساعت 20:06 http://tanhatatintanha.blogsky.com/

وودی جان با استفاده از راهنمایی های با ارزش شما کارای پذیرش من هم درست شده و من تا دو ماه دیگه دارم میرم ونکوور و الان کمی برام مسئله ازدواج دلمشغولی شده و نمیدونم چه کار باید بکنم. توی ایران هیچوقت فعال دنبال همسر نگشتم و الان یکمی نگرانم که نتونم ازدواج موفق داشته باشم دیگه. در این باره قبلا نوشته بودی ولی افراد قضاوت گر نذاشتند بیشتر ادامه بدی متاسفانه... با توجه به این که اکثر ما مخاطبان وبلاگ مثل خودت جوون هستیم و این موضوع برامون احتمالا تا حدی مهم باشه ممنون میشم اگر باز هم تجربه ای داری منتقل کنی البته اگر خودت صلاح میدونی...

سلام
یه پست در مورد روابط اینور آب نوشته بودم. کانادا فکر کنم مشکلی برای رفت و آمد به ایران نداشته باشین. حتی برای ویزای همسر هم کمتر از امریکا گیر میدن. به نظرم این دو ماه رو خوش بگذرونین و اگر موردی پیدا شد باز میتونین برگردین و ازدواج کنین.

محمد یکشنبه 28 خرداد 1396 ساعت 13:26

وودی جان یکمی تند رفت....
در کل اگر شما مشتاق بحث باهاش بودید میشد به سادگی چنتا مورد رو بهش گفت که کلا هنگ کنه بره
در کل من عاشق مسیح هستم
البته تحت عنوان پیامبر نه خدا!!!!!!
تعالیم مسیح داخل انجیل....تعالیم پیامبران قبلی داخل تورات
واقعا تفاوتی با اسلام ندارن....نمی دونم بعضیا چطور جبهه میگیرن
به هر صورت خب ادم باید یک برنامه ای تحت نام دین داشته باشه حالا مسیحی یا مسلمان من خودم به همه ی ادیان والدینم از زردشت و ....تا این اسلام که ظاهری دور شدم و الان احساس میکنم بهترین دین رو دارم....
زمانی که مسیح رو یادم میاد گریم میگیره
همینطور برای جرجیس
یا امام حسین
همشون واقعا حرفشون یچیز بود
راهشون
عملشون
اینکه انسان باشیم
از اینکه انسان هستیم شکر گذار باشیم
به همدیگه عشق بورزیم
برای پیشرفت دنیامون برای همدیگه خودمون رو فدا کنیم......
ولی خب یه عده اومدن اسمش رو گذاشت داعش(مسلمونا)
یه عده پروتستان(مسیحیا)
یه عده هم صهیونیسم
همشون هم میگن ما بهترینیم ما از همه سریم ما میریم بهشت بقیییییییه همهههه جهنم......
الان گاندی بهشتی نیست ؟؟؟اونوقت اقای مختلس ب--ز چون مسلمون بوده هست
وای وای چقدر نوشتم
دوست دارم وودی جون
امیدوارم با یکی مثل خودت جور بشی ازدواج کنی یه روزی بچه هات رو با تفکرات پیامبران که همشون واقعا بشر دوستانه هستن بزرگ کنی
راستی میری بهشت نترس

سعید یکشنبه 28 خرداد 1396 ساعت 07:21

سلام وودی جان.
ممنون که تجربیاتتون رو به اشتراک میزارید. اتفاقا بحث جالبی بود و من رو با اعتقادات خشک مذهبی های مسیحی هم بیشتر اشنا کرد.
جناب وودی فقط بنده می خواستم بپرسم که رشته تحصیلی و کاری شما مربوط به کامپیوتر هستش؟ بنده دارم به تغییر رشته به این رشته فکر میکنم و چند تا سوال کلی در مورد این رشته داشتم.

سلام
برام ایمیل بزنین بیشتر در مورد شرایطتون بنویسین بتونم کمک میکنم.

یاسمن یکشنبه 28 خرداد 1396 ساعت 04:14

سلام خوب هستین؟
ببخشید یه سوال....کسی با دو تا مقاله و تافل بالای ۹۰ و معدل بالای ۱۷ و تو دانشگاه دولتی تو رشته مهندسی پزشکی شانس اینو داره که از یه دانشگاه خوب آمریکا یا کانادا یا حتی اروپایی برا مستر فاند بگیره؟؟
ممنون

سلام
بله. برای مستر خیلی نمیدونم اما دکترا مستقیم شانس داره.

narges شنبه 27 خرداد 1396 ساعت 23:16

سلام وای نمیدونم چرا من تازه اینجارو پیدا کردم
انقدرررررررررررررررررررر خورده بود تو ذوقم که وبلاگ زیر اسمان خدا رو بسته بودی دیگه.
ممنون ک دوباره مینویسی ( من تازه فهمیدم :)
من ک نمیشناسمت ولی به نظرم اینکه توی شرایط مختلف استندز فور یور پرین سیپال میکنی خیلیییییی برام جالبه.
همیشه با علاقه خوندم و میخونم وبلاگتو.
موفق باشی

سلام
خواهش. خوش آمدین

ماهی کوچولو جمعه 26 خرداد 1396 ساعت 13:30 http://tekrareman.blogsky.com

من میگم تاثیر عمل خوب بدون اعتقاد "کمتره" با احتیاط میگم چون الآن خیلی سخته قضاوت! اما این یک واقعیته که درسته که بعضی مسائل واضحا کار خوب محسوب میشن و میشه تشخیص داد که درسته و چی غلط اما خیلی جاها بشر نمیتونه تشخیص بده که کدوم کار درسته یا غلطه! اینجاست که اعتقاد میاد یک مسیر مشخصی رو نشون میده. اعتقاد و افرادی که الگو هستن در اون دین خاص میان مسیر درست رو نشون میدن.
فراموش نکنیم هرچی بتونه زیر سوال بره، حقیقت مرگ رو نمیشه کتمان کرد، و اینجاست که باید مطالعه کنیم و ببینیم باطن دین ها یکیه، وقتی میگیم اعتقاد یعنی همون خدا و پیامبرهاش اونوقته که بجای فکر به منافع خودمون ببینیم اونها چه گفتن. بهرحال خدا فرستاده هایی داشته که به بشر تذکر بدن، حرفهای همه شون هم واحد بوده.
اشتباه مسیحی ها اینجاست که فکر میکنن اعتقاد صرف به مسیح کافیه درحالیکه باید اعمالشون هم این اعتقاد رو تایید کنه.
و اشتباه ما مسلمون ها اینجاست که هرکی خیلی با شتاب داره در مسیر حقیقت و رشد معنوی میره و نه تنها اصول انسانی بین المللی بلکه خیلی فراتر از اون رو رعایت میکنه میگیم افراطی،
فراموش نکنیم که این اصول انسانی که الآن خیلی طرفدار داره تو همه دین ها رعایت شده، پس اگه به دینی و مذهبی معنقد باشی این اصول انسانی خود به خود رعایت میشن+مسائل بیشتر که برای رشد فردی اجتماعی ما مفیده!
موفق باشید.

ببخشید اما من با این حرفتون که میگین " اعتقاد و افرادی که الگو هستن در اون دین خاص میان مسیر درست رو نشون میدن." موافق نیستم. موارد بسیاری رو دیدم که اعتقاد و الگویی که میگین نه تنها مسیر درست رو نشون ندادن بلکه مستقیم پیروانشون رو توی چاه انداختن.
مثلا فرض کنین یه نفر داره زندگیشو میکنن. فردا اعلام میکنن که فلانی خونش مباح شده و هر کسی بکشدش میره بهشت و اگر کشته بشه شهید میشه. اونم اعتقاد داره خب راه میفته میره طرف رو بکشه و توی راه کشته میشه. حالا این فردی که داشته مثل آدم زندگیشو میکرده نه تنها خودش مرده بلکه اسباب زحمت دیگران هم شده. در حالی که اگر اعتقاد نداشت و از عقلش استفاده میکرد شاید این بلا سرش نمیامد. توی همین بلاگ من چند وقت پیش در مورد تروریست ها نوشته بودم که یکی نظر گذاشته بود که پیامبر اسلام هم دستور ترور چند نفر رو داده و ... البته جواب منطق منو نداد که ادامه بدیم اما ببینین که اعتقاد این آدم چقدر راحت ازش یه تروریست درست کرده.
با این حرفتون هم مخالفم که "هرکی خیلی با شتاب داره در مسیر حقیقت و رشد معنوی میره... میگیم افراطی" افراد افراطی واقعا افراطی هستند! مثال: طرف به پیامبر فحش میده. خونشو مباح اعلام میکنن و اصلا آدم میذارن که بکشنش. بعد میگن حتی اگر توبه هم کنه قبول نیست باید کشته بشه. اگر کشتن یه نفر به خاطرحرفش یا اعتقادش رو نگیم افراطی گری به چی بگیم؟ حالا این فرد به قول شما دیگه خیلی شتاب گرفته. اصلا همین شتاب زیادی افراطی گری هست وگرنه "رهرو آنست که آهسته و پیوسته رود."
دقیق نگاه کنین خیلی هم اینطوری نیست که اصول انسانی در همه ادیان (مذاهب) خود به خود رعایت میشن. اتفاقا بعضی اصول انسانی بیشتر به واسطه ادیان زیر پا گذاشته میشن از جمله ریختن خون همنوع. حرف زیاده نمیشه توی یه جواب نظر همه چیز رو نوشت.

اسم مهم نیست جمعه 26 خرداد 1396 ساعت 01:43

رامن؟ غذاهای ژاپنی خیلی خوبن... گفتین ژاپن یاد کارتوناشون افتادم نمی دونم انیمه های ژاپنی یا همون کارتوناشون رو می بینین یا نه، ولی بعضیاشون خیلی جالب و اعتیاد آورن! من و داداشم فعلا داریم death note رو می بینیم و داداشم دیوونه اش شده

راستی بهتره وقتی اولین نشونه ی بی منطقی آدما رو دیدی، از بحث بیای بیرون، اینجوری که یه سوال ازش بپرسی که جواب طولانی داشته باشه، بعد همون طور که اون سرگرم توضیح دادنش هست شما به این فکر کنی که چجور می شه موضوع بحث رو عوض کرد و یا یه بهونه اورد تا کلا بکشی کنار! بعله، اینجوریاس! مارمولکم خودتونین!

بعضی بحث ها رو نمیشه ازش کنار کشید. بالاخره باید انجام میشد که شد!

مهدی جمعه 26 خرداد 1396 ساعت 01:01

سلام دکتر جان ، خوبی؟ من رتبه های کنکور ارشدم اومده و تا مهر انشالله یه دانشگاه خوب و رنک 1 ایران قبول میشم . الان تو این فاصله تا شروع دانشگاه به نظرت من متلب و زبان کار کنم یا به فکر یه مقاله باشم که کم کم برم سمت پژوهش؟

سلام. به نظر من هر دو تا. زبان یه چیز مستمر هست که طی سالها باید خوب بشه و میشه در کنار کارهای دیگه هم خوند.

زهرا پنج‌شنبه 25 خرداد 1396 ساعت 17:49

سلام
برخلاف نظر آرمین من هر وقت وبلاگت رو میخونم به امریکا علاقه مندتر میشم
راستی وودی برگردی عقب بازم امریکا میری؟

سلام
بله آمدن به امریکا یکی از بهترین تصمیمات زندگیم بوده.

سجاد پنج‌شنبه 25 خرداد 1396 ساعت 12:20

سلام آقای دکتر ببخشید مجددا مزاحم شدم. ممکن است بفرمایید مساله سن در پیدا کردن کار چقدر اهمیت دا ر د؟
من احتمالا بعد از پست داک سنم حدود ۴۲ است. خواستم ببینم چقدر شانس پیدا کردن کاردارم؟ از لطفتون ممنونم.

سلام
معمولا تاثیری نداره. یعنی قانونا جایی نباید به خاطر سن تمایز قائل بشه. بعضی کارها خب مشخصا سنین پایینتر از پس اش بهتر بر میان اما اگر بخواهین دانشگاه تدریس کنین و کلا توی کار آکادمیک باشین فکر نمیکنم مهم باشه.

سجاد پنج‌شنبه 25 خرداد 1396 ساعت 10:13

سلام آقای دکتر ممنون وقت گذاشتید و پاسخ دادید. ان شاء الله موفق باشید.

خواهش

رهگذر پنج‌شنبه 25 خرداد 1396 ساعت 02:59

سلام وودی جان میگم یادمه توی وبلاگ قبلی فرمودی که شانس گرفتن پذیرش با فاند در‌مقطع فوق لیسانس از دانشگاه های امریکا کمه میخواستم بدونم اگه مقاله و یا اختراع شاخی داشته باشیم باز هم شانسمون کمه؟ اختراعی که یه طرح انقلابی باشه و جزو اختراعات بین المللی هم ثبت شده باشه

سلام
شانس پذیرش با فاند کمه بدون فاند که خیلی خیلی بیشتره. فاند هم خیلی بستگی به دانشگاه و شرایط فرد داره. هر جا مد نظرتون هست مکاتبه کنین ببینین چطوری میشه فاند گرفت.

zahra چهارشنبه 24 خرداد 1396 ساعت 17:09

من هیچ مشکلی با دین ندارم ولی خیلی از دعواهای بزرگ دنیا سر همین موضوع هست خیلی از کشت و کشتارا و ....
منم همین عقیده رو دارم که آدم باید انسانیت خودش رو معیار قرار بده و بر اساس اون عمل کنه .
به نظر من ادم اگر سعی کنه انسان باشه دیگه نه دروغی میگه نه تهمتی میزنه نه دلی میشکنه نه آبرویی رو میریزه نه باعث اذیت بقیه میشه و خیلی چیزای دیگه ...
حالا اصلا مهم نیست که هر کسی چجوری فکرمیکنه ای کاش که یاد میگرفتیم به ما هییییییچ ارتباطی نداره که آدمای اطرافمون میخوان چجوری زندگی کنن و چه عقیده ای داشته باشن ... باید قبول کنیم که همه محترم هستن حتی اگر عقیدشون از نظر ما محترم نباشه .
(اگه یه زمانی اعتقاد بقیه جونمونو تهدید میکرد اونموقع مهم میشه البته !!!!! )

آرمین دوشنبه 22 خرداد 1396 ساعت 04:01

هر وقت میام وبلاگتو میخونم از علاقه ام به آمریکا کم میشه

چه جالب. چرا؟

علی دوشنبه 22 خرداد 1396 ساعت 02:34

سلام خوبی دکتر؟
من یه ماه دیگه کنکور میدم و الان کلا بین دو تا رشته موندم
مهندسی پزشکی یا مهندسی مکانیک؟
وودی جان اگه میشه هرچی درمورد این دو رشته تو آمریکا میدونی بهم بگی ممنون
من مهندسی پزشکی رو دوست دارم ولی اطرافیانم میگن مهندسی پزشکی اصلا به درد نمیخوره
من فقط میخوام بدونم وضعیت این رشته تو آمریکا یا کانادا چطوره با ایران کاری ندارم؟!؟!؟!؟!؟

سلام
نمیدونم. آخه علاقتون چیه؟
مهندسی پزشکی اگر همون Biomedical باشه که توی امریکا خیلی روی بورس هست. مکانیک اما بستگی داره که چه قسمتی اش باشه و البته بچه های مکانیک هم Bio کار میکنن.

محمد یکشنبه 21 خرداد 1396 ساعت 04:44

سلام ایراد نداره باید کلی date کنی تا یکی آدم خوب پیدا کنی.
یه سوالی الان مگه میشه اصلا امریکا اومد؟ ویزا که نمیدن به ایرانیا؟ من سوالای بقیه بجه ها رو تو پست های قبلی خوندم میگفتن دارن میان یا میخوان اپلای کنند ؛ خوب تا جایی که میدونم الان دیگه ویزا به ایرانیا نمیدن که! چند تا ایالت هم مثل اینکه مخالفت کردن ولی در هر حال سفارت های آمریکا در اختیار دولت هست! من یه کنفرانس هم تو کالیفرنیا میخواست م بیام چند ماه پیش تو سایتش معذرت خواسته بود از محققان ایرانی که احنمالا ویزا بهشون نمیدن و پیشنهاد داده بود که ویدیو کنفرانس کنند!
حالا ووودی آماری داری جدا؟ چون این طفل معصوما به عشق آمریکا دارن مستر میخونند ...

ویزاها کم شده اما همچنان صادر میشه. مثل زمان ما و همیشه بگیر نگیر داره دیگه.

سهیل شنبه 20 خرداد 1396 ساعت 04:01

سلام وودی. یکی از جالب ترین پستای بلاگت بود. فکر نمی کردم اونجا هم اینقدر یک دنده باشن. ادم یاد حرف یه سری می افته که می گن جنگای صلیبی هنوز تموم نشده. دمت گرم پست عالی

مریم شنبه 20 خرداد 1396 ساعت 01:02

بهشت جهنم خخخخ دیوونه ها همه جای دنیا هستن!
وودی جان خداراشکر که شما فعلا تنها هستین خب اگه برین باکسی رل یزنین دیگه وقت نمیکنین بیاین اینجا بنویسین اونوقت ما خاطره های کیو بخونیم

مسلم جمعه 19 خرداد 1396 ساعت 22:48

مشکل اینه که هرکس فکر میکنه فقط حرف خودش درسته و یه لحظه هم به این فکر نمیکنه که شاید یه درصد اشتباه باشه

به نظر من مشکل این نیست که هر کسی فکر میکنه حرف خودش درسته. مشکل اینه که کسی فکر کنه "فقط" فکر خودش درسته.

محمد جمعه 19 خرداد 1396 ساعت 20:42

پوکیدم از خنده :))
اون آخرش عالی بود


ولی جالبه فکرنمی کردم خارجی هایی داشته باشیم که انقدر مذهبی باشن

سجاد جمعه 19 خرداد 1396 ساعت 16:44

سلام آقای دکتر وقت شما بخیر-ببخشید دو سوال داشتم اگر فرصت داشتید لطفا پاسخ بدهید. ممنونم

1- سیستم بازنشستگی و بیمه در آمریکا چگونه است؟
2-بیمه درمان در آمریکا چگونه است؟آیا مثلا اگر گاها بیماری پیش بیاید مثل ایران درمانگاه و کلینیک در نقاط مختلف شهر وجود دارد؟ منظورم این است که سیستم درمان در آنجا چگونه است.

باز هم ممنونم.

سلام

1- خیلی داستان داره. معمولا کارمندها یه درصدی از حقوقشون رو میدن برای بازنشستگی و یه درصدی هم خود شرکت میده. انواع مختلف هم داره. بیمه هم معمولا شرکت ها بیمه های درمانی دارند. برای کسانی که شاغل نیستند باید از بازار آزاد یا دولت (اوباما care) تهیه کنند.
2-وضع بیمارستان و ... خوبه تقریبا همه جا هست. با بیمه هم هزینه ها عجیب غریب نیست. بدون بیمه هزینه ها چندین برابر ایران هست. در کل برای کسی که کار داره و بیمه داره مشکل خاصی نیست.

ملودی جمعه 19 خرداد 1396 ساعت 15:07

من تاحالا فکر میکردم رامن کره ایه چون هی تو این دراماهاشون میرفتن رامن میخوردن. البته اون تلفظش یکم فرق داره رامیون یه همچین چیزیه.
جاهایی مالتی کالچر هستن و انواع رستورانا و آدمها و فرهنگها توش پیدا میشه و هروقت اراده کنی میتونی هر غذایی بچشی رو دوست میدارم
اینجا اینجور رستورانا اکثرا شهرهای بزرگ و تهرانه که اونم بیشتر حالت تجمل و تشریفات داره تا اینکه بخوای یه لقمه غذای درست بخوری.مثلا من هنوز دنبال یک تکه استیک واقعی تو شهرستان خودمون میگردم که شهرستان متوسطیه و سطحش خیلی پایین نیست. ولی پیدا نکردم.

ملودی جمعه 19 خرداد 1396 ساعت 15:02

یا پروردگار عالم.
استدلالش از پهنا تو حلقم. آمپر چسبوندم
اوف یعنی قرن 21 هنوز بعضیا فکر میکنن مسیح خداست
یه دو لول بدین من خودمو راحت کنم.اون رامن کوفتت نشد؟
حافظ میگه:
مباش در پی آزار و هر چه خواهی کن
که در شریعت ما غیر از این گناهی نیست.
اون قسمتش که میگفت اگر یه آدم خیلی خوب و انسانی باشه که مسیحی نباشه هرچقدر کار خوب کرده باشه باز هم میره جهنم، اون قسمتش اوج مکالمات مزخرفش بود.

از این آدما دور و بر کم نداریم.

رامین احمدی جمعه 19 خرداد 1396 ساعت 13:49

از این دست برداشت ها و مشکلات در داخل ایران هم داریم.منظورم فقط مذهب نیست ، برداشت های شخصی از مسائل بزرگ جامعه هستش. کسانی را میبینم که به راحتی با چندتا دختر قبل از ازدواج دوست می شن ولی موقع ازدواج دنبال دختری هستند که تا حالا با کسی نبوده. هستند کسانی که کل سال مشروبات الکلی می خورند ولی ماه رمضان روزه نمیگیرند ولی شراب هم نمی خورند یا کل سال دزدی می کنه ولی به احترام 13 روز محرم دست به کار خلاف نمی زنه. بحثم سر این نیست مشروب بد ، رابطه بد یا دزدی بد هستش نه. سر تعریف مرزهای بینه بد و خوب بودن هستش.طرف حتی یکبار نمازش قضا نمیشه ولی به راحتی تو مغازه به مشتری دروغ میگه.

به نظر من اشکالی توی آدمه در مواردی که گفتین نیست. نفس اون عمل دروغ گفتن بده وگرنه ربطی نداره که کسی نمازش قضا میشه یا نه. یه کارش درسته و یه کارش خراب. بسیاری از مردم جامعه ایران این تضادهای رفتاری رو دارند چون اینطوری بزرگ شدند واگر دقیقتر نگاه بشه این تضادها ریشه در آموخته های کودکی داره.

M1R1 جمعه 19 خرداد 1396 ساعت 08:18

سلام فکر کنم پذیرفتن عقاید بدون استدلال و منطق که بصورت ارثی به ما رسیده این ویژگی رو داره .
شاید اگر مفهوم گرا و عمل گرایی ادیان رو توضیح می داد شاید بحث بالا نمی گرفت.
بهش می کفتی بهشت ما چند تا راه و در داره که جهنم هم راه درو داره بیا به دین ما به گرو

ماهی کوچولو پنج‌شنبه 18 خرداد 1396 ساعت 23:45 http://tekrareman.blogsky.com

آره اینجور بحث ها معمولااا نتیجه ای غیر از کدورت و فاصله نداره، غیر از مواقعی که 2 نفر عمیقا و بدون تعصب به گفته های هم فکر کنن.
باید میفرمودید بایبلی که میگی حتی محققین مسیحی خودشونم قبول دارن که توسط بشر و بعد چندین سال نوشته شده!(بخصوص old testament) شاید یه قسمتایی رو یادشون رفته در طول زمان. ذاتا زبان بشر باقی مونده تو بایبل چون سریع ننوشتن و فاصله زمانی هست بین مسیح و مکتوب شدن کتاب!
اوه! منم که شروع کردم به بحث! در هر صورت چشم رو متعصبانه بستن همیشه بده.
اما برای خود شما:
عمل بدون اعتقاد به بعضی چیزا ارزشش قطعا کمتره وگرنه در تمام ادیان تکرار نمیشد آنهایی که "ایمان می آورند" و عمل صالح انجام میدهند(میگفتن اونایی که آدمهایی خوبی هستند و کارهای خوب انجام میدهند) ، همونطور که اعتقاد بدون عمل به درد لای جرز میخوره
تازهههه بهشت درجات داره، مثلا طبقات پایین پراید میرونن، طبقات بالا طی الارض میکنن یا بی ام دابلیو میرونن!

نقطه نظر اونم همین بود که عمل بدون اتقاد ارزشی نداره (حالا شما بگو کمتر).

رویا پنج‌شنبه 18 خرداد 1396 ساعت 21:18

وودی جان، من مدتی هست با مسیح آشنا شدم. راستش بنظرم این دختر مو بور چشم آبی خیلی کودکانه با شما در مورد مسیح بحث کرده! بهت پیشنهاد میکنم بایبل (بخصوص عهد جدید و بخصوص قسمت انجیل یوحنا) رو بعنوان یه کتاب متفرقه نه مذهبی مطالعه کنی، مطمئن باش ضرر نمیکنی. حداقل تاثیر این کتاب کمک به رشد شخصیتی آدماست

این روزا اصلا وقت ندارم اما چشم بتونم حتما این کارو میکنم. یه قسمت هایی رو قبلا خونده بودم.

میلاد پنج‌شنبه 18 خرداد 1396 ساعت 19:30

ای کاش بعضی از ما شیعیان هم قدری به اندازه این دختر مو بور چشم آبی ایتالیایی - اسکاتلندی در حقانیت دین و مذهب خود ثابت قدم بودیم (از این دختر خیلی درس گرفتم). اتفاقا من فکر می کنم که اگر شما با بیانی شیوا و جذاب از تعالیم و آموزه های متعالی تشیع برای ایشان صحبت و دفاع می کردید، می توانستید با حفظ این رابطه، به مرور زمان او را ذوب در حقانیت اسلام کنید (زیرا اسلام منطق فوق العاده قوی و جذابی دارد).

اولین کاری که لازم بود این بود که با تطبیق آموزه های دو دین اسلام و مسیحیت در موضوعات مختلف او را علاقمند به شناخت اسلام می کردید. کاری که باید در ادامه انجام می دادید (در جلسات بعدی) این بود که با مقایسه معارف دینی دو آئین و دعوت به مطالعه نظر اسلام در ابعاد مختلف از توحید و ابعاد آن گرفته تا هدایت انسان توسط خدای متعال و ارسال رسولان (و دیدگاه اسلام نسبت به پیامبران) و هدف از خلقت انسان و مسیر تکاملی او و شناخت معاد در اسلام و شناخت قرآن و مسائل مختلف دیگر در حیطه فروعات دینی و برنامه اسلام برای زندگی بشر که همگی بر اساس فطرت خدا جوی انسان بنا نهاده شده است او را با اسلام آشنا می کردید...

مسیحیان افراطی: اینان به شدت وحی گرا هستند و می گویند وحی همه چیز را بیان کرده و نیازی به تکاپوهای عقلانی نیست و ما بی نیاز از علم، فلسفه، هنر و... هستیم.

اوه!
من اصلا حرکت این دختر رو تایید نمیکنم. اتفاقا نوشتم که بعضی ها متوجه بشن که چقدر این طرز تفکر میتونه افراطی باشه. این چه روش تفکری هست که انسانها رو از هم دور میکنه؟

(و اما در مورد من: من اصلا نمیخوام کسی رو ذوب در حقانیت اسلام کنم! من نقطه نظرات خودمو دارم و برای زندگی خودم به کار میبرم و برای من جواب داده و دلیلی نداره که بخوام نظرم رو به دیگران تحمیل کنم.)

شرویت پنج‌شنبه 18 خرداد 1396 ساعت 18:56

سلام وودی خیلی ماجرای جالبی بود. کلا تو از date شانس نداری.

مری پنج‌شنبه 18 خرداد 1396 ساعت 18:39

شاید از بچگی اینجور تو مخشون فرو کردن . می دونی ادم اعتقاداتی که از بچگی داره رو تقریبا تا اخر عمرش بهش وفادار می مونه و حتی با دلیل منطقی هم اگر اشتباه باشه قبول نمی کنن حالا چه مسلمون و چه مسیحی و هر چی
اما یه سوال داشتم
میگم تو ولاگ قبلیت موقع پست گذاشتن یه حالت روزنامه وار پست میذاشتی یعنی یه عکس رو بالا یه گوشه میذاشتی و متنت رو در کنارش و پایین عکس می نوشتی . نمی دونم چرا هر جور امتحان می کنم نمیشه

بلاگ اسکای خراب شده.

منصور پنج‌شنبه 18 خرداد 1396 ساعت 17:29

در مورد date ها بیشتر بنویس. خیلی کمک میکنه

صبا پنج‌شنبه 18 خرداد 1396 ساعت 17:23 http://atre-bahar-narenj.blog.ir

از همون خط اول فهمیدم طرف دختر بوده
با خوندن این قضیه یاد خودم افتادم!برای منم این اتفاق افتاده!دقیقا منم اون زمان مثل همین دختره بودم!!!حالا نه به این شدت ولی خب روی انجام واجبات حساس بودم(فقط واجبات!)و فکر میکردم کسی که انجام نده آدم خوبی هم نیس!!!اون شخص مقابلم هم تفکرشما رو داشت!راستش به نظرمن درسته که این تفکردختره اشتباه بوده ولی شماهم باید یه چیزایی رو درک کنید.اول ازهمه این که معمولازنان توی مذهب قوی تراز مرداهستن(حالا یاتعصبی تر!)و این که یه روزه که نمیشه فکرطرف رو عوض کرد!اگه آدمی هس که ارزشش رو داره به مرور زمان میشه روی دیدگاهاش اثرگذاشت.البته این کارمعمولاتوی اون موردخاص و فقط هم روی دخترا شدنیه و لاغیر!
حالا اگه این فقط یه قرار رستوران بوده(که به نظرم اینطوربوده) که هیچ ولی اگه میخواسته جدی بشه ازاین به بعدشمام کمترروی مواضعتون پافشاری کنیدچون اون مساله به شدت قابل حله!

محمدرضا پنج‌شنبه 18 خرداد 1396 ساعت 16:32 http://www.kingsky1393.mihanblog.com

سلام وبلاگ واقعا خیره کننده ای دارین

میتونم یه سوالی ازتون بپرسم درباره روشی هستش که دانش آموزا یا دانشجوهای اونجا برای یادگیری دروس به کار میبرن چه تفاوتی با روش یادگیری که توی ایران هست داره ؟

توی ایران دانش آموزا جوری درس میخونن که فقط بتونن اون سال تحصیلی رو بگذرونن .

امید وارم به سوالم پاسخ بدید .

سلام

فکر کنم قبلا یه کم نوشته بودم.

سمیر پنج‌شنبه 18 خرداد 1396 ساعت 16:04 http://s-am.ir

چار هندو در یکی مسجد شدند
بهر طاعت راکع و ساجد شدند

هر یکی بر نیتی تکبیر کرد
در نماز آمد بمسکینی و درد

مؤذن آمد از یکی لفظی بجست
کای مؤذن بانگ کردی وقت هست

گفت آن هندوی دیگر از نیاز
هی سخن گفتی و باطل شد نماز

آن سیم گفت آن دوم را ای عمو
چه زنی طعنه برو خود را بگو

آن چهارم گفت حمد الله که من
در نیفتادم بچه چون آن سه تن

پس نماز هر چهاران شد تباه
عیب‌گویان بیشتر گم کرده راه

ای خنک جانی که عیب خویش دید
هر که عیبی گفت آن بر خود خرید

زانک نیم او ز عیبستان بدست
وآن دگر نیمش ز غیبستان بدست

...

«مثنوی معنوی - دفتر دوم - بخش ۸۵»

سمیر پنج‌شنبه 18 خرداد 1396 ساعت 16:03 http://s-am.ir

اسرار ازل را نه تو دانی و نه من
وین حرف معما نه تو خوانی و نه من

هست در پس پرده گفت و گوی من و تو
چون پرده برافتد نه تو مانی و نه من

smm پنج‌شنبه 18 خرداد 1396 ساعت 15:25

بسیار جالب و تامل برانگیز . فکر نمیکردم در بین مسیحیون هم چنین تفکراتی وجود داشته باشه . و اما چند نکته : 1- مهاجرت و آشنا شدن با ملتهای مختلف و تفکراتشون خیلی میتونه فکر آدمو باز کنه
2- فارغ از حق بودن و ناحق بودن دین x و y و ... ، در مورد تاثیرات دنیوی دینداری و مذهب بگم که اون دینی که برمبنای عقل و اخلاق و انساندوستی باشه میتونه شتابدهنده پیشرفت مادی و معنوی انسان میشه و همچنین بالعکس؛ هر آئینی که مخالف عقل و اخلاق و انساندوستی باشه موجب عقب ماندگی و زیان فرد ، جامعه و به تبع اون کل جهان میشه.
چیزی که واضحه اینه که عقل و انساندوستی و اخلاق تاثیرات مثبت بیشتری نسبت به مذهب داره. و اینکه آیا فرد و یا جامعه ای که دارای این صفات باشن ولی مذهبی نباشن تا چه حد میتونن موفق باشن ؟؟؟ سوال بزرگ ذهن من همینه. آیا اخلاق بدون مذهب امکان پذیر هست؟ آیا ممکنه که فرد و جامعه بی دین بتونه به خصائص نیکو و انسانیت برسه؟

سئوالات خوبیه.

یه نظر پنج‌شنبه 18 خرداد 1396 ساعت 14:30

سلام دوست عزیز به نظر من اگر شما با کامیونتی های که کار داوطلبانه رو انجام میدن یا برای اشنایی با فرهنگ های مختلف بحث دارن که از کشور ها یا افراد مسلمان هستن ارتباطت رو بیشتر بکنی حالا نه فقط در مراکز مذهبی چون شاید نشه با چنین منظوری کاری کرد و یکمم شاید با اخلاقیات جور در نیاد هر چند نظر خیر هستش، ولی احتمالا برای خودشون کامیونتی های دیگری دارند یا درقالب فرهنگ های مختلف و... هست حالا من اطلاعات دقیقی ندارم ولی حداقل میدونم شاید در مراکزی کمک به مردم و یا دانشگاه ها باشه حالا اونش با یکم تحقیق و پرس و جو شاید بتونید پیدا کنید.
من خیلی وقته و از همون اوایل وبلاگ قبلی تون وبلاگتون رو دنبال میکنم و میدونم شما با این مسائل مذهبی هیچ مشکلی ندارید و حداقل با تجربه ای که در چند سال اول دانشجوییتون در امریکا خیلی تفکراتتون نسبت به قبل هم بهتر شده (امیدوارم ناراحت نشید منظوری ندارم و شاید همیشه همینطوری بودید حالا من اینجوری برداشت کردم) ولی شاید در طول زمان با این date با طرف براتون مشکل پیش بیاد و یا حداقل برای طرف مقابل قابل هضم نباشه که با یک مسلمان زندگی کرد. به نظرم سعی کنید یکم با این نوع کامیونیتی ها که مسلمون زیاد دارند ارتباط بیشتری برقرار کنید و با مسلمان ها بیشترdateبگذارید کسی چه میدونه شاید با فردی با تفاهم قابل قبول ، جور شدید . خدا پشت و پناهتون باشه.
امیدوارم موفق باشید و زندگی خوبی رو پیش بگیرید

sara پنج‌شنبه 18 خرداد 1396 ساعت 13:05

خخخخخ
عجب. چقد بده آدم اینجوری باشه. منم خودم یه جاهایی مثه این خانومه میشم.

آره جالب نیست.

ali پنج‌شنبه 18 خرداد 1396 ساعت 12:09

شانسه دیگه...اینقدر بگرد تا بالاخره peydash کنی !

ali پنج‌شنبه 18 خرداد 1396 ساعت 11:32

عجب شانسی داری دکتر جان!!
یعنی آیا یه روزی میشه که اینجور مسیحیا هم برای خودشون یه چیزی شبیه داعش درست کنند؟؟

شاید بشه جنگ های صلبیبی رو نتیجه ای از داعش مسیحی دونست.

Ahmad پنج‌شنبه 18 خرداد 1396 ساعت 09:22

سلام وودی
جانا سخن از زبان ما میگویی
واقعا خوب شد که باهاش کات کردی آدم تندرو چه مسیحی و چه مسلمون واقعا خطرناکه مطمئن باش یه دختر ایده آل که مثل خودت فکر میکنه گیرت میاد ایشالا
خدا خودش تو قران گفته یه موقع چیزی رو دوست داری ولی واست بد و یه موقع از چیزی بدت میاد ولی واست خوبه پس بسپار به خودش

sama پنج‌شنبه 18 خرداد 1396 ساعت 09:11

وای خدا چقد خندیدم .امیدوارم یه کیس مناسب پیدا کنی و باهم به نتیجه برسید .

Tara پنج‌شنبه 18 خرداد 1396 ساعت 07:37

خون خودت رو بابت این آدما کثیف نکن. شما اونجا درگیر این آدمایی ما اینجا با یک لشکر از این آدمای داعش فکر روبرو هستیم. جالبه همه چیز رو یا ربط میدن به مذهب یا دولت روحانی!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد