زیر آسمان خدا 2

اینجا زیر آسمان خدا نیست. زیر آسمان خدای رنگین کمانه خدای کیان خدای نیکا خدای مهسا است

زیر آسمان خدا 2

اینجا زیر آسمان خدا نیست. زیر آسمان خدای رنگین کمانه خدای کیان خدای نیکا خدای مهسا است

ثروت ارزش یا ضد ارزش

یه چیزی که میرسی امریکا و تعجب میکنی اینه که چقدر مردم اینجا به پول و ثروت اهمیت میدن. چیزی که ما کلا بد میدونیم و حتی بهش میگیم مادی گرایی و در مقابل معنویات قرارش میدیم. اولش فکر میکنی که اوه اینا چقدر ماده پرست هستن اما بعد که چند سالی باهاشون زندگی میکنی میبینی که ریشه های فرهنگی شون فرق میکنه.


ثروت توی امریکا یه ارزش اجتماعیه. در واقع ساختارهای اجتماعی به گونه ای هست که ثروتمند شدن خیلی سخته و کسانی که ثروتمند و مشهور میشن براش خیلی زحمت میکشن و خیرشون به بقیه رسیده. در واقع کسانی که ایجاد کار میکنن و بیشترین منفعت رو برای جامعه دارن بیشترین سود رو هم میبرن و در کنارش پول بیشتری هم به دست میارن. حالا یه عده ای این پول رو صرف کارهای خیر میکنن و یه عده ای نمیکنن. در واقع یه بچه امریکایی میدونه برای رسیدن به اون ثروتی که میخواد باید تلاش کنه و به این سادگی بهش نمیرسه. تلاشی هم که میکنه در جهت مثبت و ایجاد ارزش برای جامعه هست. حالا فکر کنید مادی گرایی توی همچین جامعه ای ارزش بشه.


فرض کنید بخواهیم مقایسه کنیم با جایی که ثروت تبدیل به ضد ارزش شده. خب وقتی آدم میبینه که اختلاس کننده ها میلیارد میلیارد سرمایه های مردم رو میذارن توی جیبشون و دست کسی بهشون نمیرسه و تولید کننده ها و ایجاد کننده های کار بدبخت و بیچاره و ورشکسته هستن و دلال ها و دزدا بیشترین سود رو میبرن و خلاصه هر کسی که پولداره یا رشوه داده یا خلافی کرده و خلاصه یه جای کارش میلنگیده, ثروت تبدیل به یه ضد ارزش میشه. این میشه که به طور کلی هر چیزی که مربوط به مادیات میشه بد میدونن. کسی که هم دنبال ثروت میره از همون اولش تکلیف خودشو مشخص میکنه من باید دروغ بگم, رشوه بدم, زیر آب بزنم, دزدی کنم اگرنه ثروتمند نمیشم. حالا فکر کنید مادی گرایی توی همینچین جامعه ای ارزش بشه.


حالا انسان غنی بودن رو دوست داره. ثروت هم غنا میاره. حالا خودتون مقایسه کنید کسی که بخواد توی امریکا پولدار بشه یا بخواد توی اون جامعه ای که مثال زدم پولدار بشه چه تفاوتی داره. البته این بحثی که میکنم خیلی ناقصه اما کلیت موضوع درسته. همه ما عینکی داریم از تجربیات گذشته امون که نمیتونیم برش داریم. تنها کاری که میتونیم کنیم اینه که اطلاعات بیشتری کسب کنیم تا اون عینک تمیز تر بشه و بتونیم بهتر ببینیم.


مولوی به موضوع از یه نگاه دیگه ای داره که برای من جالب بود. مولوی مثال جالبی داره که ثروت و مال رو به آبی تشبیه میکنه که میتونه توی کشتی باشه که موجب غرق شدنش بشه و یا اینکه زیر کشتی باشه که موجب حرکتش بشه. 


مولوی میگه:


آب در کشتی هلاک کشتی است              آب اندر زیر کشتی پشتی است

چونک مال و ملک را از دل براند                  زان سلیمان خویش جز مسکین نخواند

کوزهٔ سربسته اندر آب زفت                       از دل پر باد فوق آب رفت

باد درویشی چو در باطن بود                     بر سر آب جهان ساکن بود

گر چه جملهٔ این جهان ملک ویست            ملک در چشم دل او لاشی‌ست

پس دهان دل ببند و مهر کن                     پر کنش از باد کبر من لدن


خود کلمه کشتی توی این مثال قابل توجهه چون وجود کشتی بدون آب اصلا بی معنی هست. یعنی اون آب باید باشه تا کشتی به درد بخوره. ولی خب باید سرجای خودش قرار بگیره. حالا ما چقدر کشتی های بدون آب دیدیم که معلوم نیست دارن چکار میکنن و چقدر کشتی هایی که دارن غرق میشن و یا شدن و باز وجودشون معلوم نیست برای چیه.

حالا ثروت بده یا خوبه؟ ثروت ارزشه یا ضد ارزش؟ 

نظرات 18 + ارسال نظر
later دوشنبه 2 آذر 1394 ساعت 12:44

سلام وودی جان،
یه سوالی داشتم که مرتبط هم هست به محتوای این پستت.

فرض کن با اطلاعاتی که الان داری از درس خوندن و زندگی توی امریکا،
فرض کن برگردی به دورانی که اپلای میکردی،
بعد اگه اون موقع یه سرمایه زیادی، مثلا 10 میلیارد تومن داشتی یا بهت می رسید،
با توجه به چیزایی که تا الان دیدی،
این سرمایه چه تغییری در هدف گزاری هات می داشت؟
مثلا بازم اپلای میکردی دانشگاه ها؟
از طریق سرمایه گذاری مهاجرت می کردی؟
اصلا مهاجرت نمی کردی؟
کلا علم بهتر است یا ثروت ، توی این مساله؟



فدا مدا.

سلام
1- هیچ تغییری در هدف گذاری ام نداشت. هدف من ربطی به امریکا نداشت و هنوزم ثابت مونده اگرچه بعضی وقتا ازش دور میشم و بعضی وقتا دست نیافتنی به نظر میرسه اما همیشه سعی میکنم به سمتش حرکت کنم.
2- بله اپلای میکردم
3- اگر میشد سرمایه گذاری حتما اقدام میکردم اما فکر کنم سرمایه گذاری فقط پول نباشه ها. اگر فقط پول باشه بله راه بهتری هم بود.
4- جواب سئوال علم بهتر است یا ثروت توی پست افسانه توشیشان بود.
موفق باشید

شهاب یکشنبه 1 آذر 1394 ساعت 19:27

سلام آقا

سه چهار سالی هست سر میزنم وبلاگت
عالیه یه حس خوبی توش هست
آقا امسال پدر و مادرم لاتاری قبول شدن
خودمم به احتمال زیاد اگه مشکلی پیش نیاد تا 2 سال دیگه از طریق کیس خانوادگی که دارم آمریکا هستم
الانم سال آخر لیسانسم.
آقا امیدوارم هرچی از خدا بخوای برات بشه


خیلی چاکریم

سلام
به سلامتی. ممنون

آریا چهارشنبه 27 آبان 1394 ساعت 04:25

مطلب خیلی جالبی بود. مرسی.

خواهش

رضا دوشنبه 25 آبان 1394 ساعت 12:31

سلام دوست عزیز
از اینکه زحمت می کشید و اینقدر وقت می ذارید برای وبلاگ و این مطالب ارزشمندتون رو با ما به اشتراک می گذارید بسیار بسیار بسیار ممنون و سپاسگذارم.
راستش احساس می کنم که مطالب وبلاگ قبلی برای افرادی که می خوان مسیر آینده زندگی شون رو تعیین کنند و به دنبال تجارب دیگران هستند تا بتونن بهتر تصمیم بگیرند خیلی مفید تر از این وبلاگ بود.
راستش احساس می کنم که مطالب این وبلاگ بیشتر به مسائلی می پردازد که نمونه اون ها رو هر جای دیگه ای هم میشه پیدا کرد؛ نوعی از مسائل فلسفی و شناختی نسبت به مسائل.
ما بیشتر به دنبال مسائل عینی و ملموس و حقیقی هستیم که درباره شرایط زندگی در خارج از کشور هستند (من تقزیبا تمامی مطالب ارزشمند وبلاگ قبلی رو خوندم و همینطور بعضی از مطالب این وبلاگ و چون این احساس نزدیکی رو میکنم اینجوی مطالب رو خدمتتون عرض می کنم و امیدوارم که از نظر من سوء برداشت نشه)مثلا توقع این بود که بعد از رفتن به آمریکا به سوالاتی چون:
- شرایط و مسائل تحصیل در دانشگاه های آمریکا
- سطح کیفی تحصیلات و امکانات دانشگاهی و علمی اساتید اونجا نسبت به ایران و راه کارهایی که بشه از اون ها بیشترین استفاده رو برد
- اینکه اصلا رفتن و پذیرفتن گرفتن و پیمودن این راه و دشواری های مهاجرت تا الان ارزشش رو داشته یا نه؟ نظر بقیه ایرانی هایی که اومدن اونجا چیه؟
- واقعیت و تفاوت های زندگی آمریکایی با زندگی ایرانی چین؟
- نوع نگاه اساتید و جامعه دانشگاهی اونجا به تحقیق و پژوهش
- چیکار می کنند که این تحقیقات رو از مسائل تئوری به محصول و ثروت تبدیل می کنند؟
- تعامل شون با دانشجو های ایرانی و مسلمان چجوریه؟
- آیا اتفاقات اخیر در خاورمیانه و موج مهاجرت ها به اروپا و حوادث تروریستی پاریس و غیره تاثیری در زندگی مسلمانان و شما و کلا درخواست های پذیرش و ویزا های تحصیلی داشته یا نه؟
- چه کارهایی باعث موفقیت بیشتر در اونجا میشه؟ و چه کارهایی مسیر پیشرفت رو کند می کنه؟
- ایرانی هایی که میان اونجا دچار چه تغییراتی میشن و اینکه آیا آزادی های اونجا باعث میشه که از هدفی که داشتن دور بشن؟
- در مسیر اپلای و پذیرش و خوندن زبان چه کارهایی رو که انجام دادید فکر می کنید بهتر بود انجام نمی دادید و فکر می کنید چه کارهایی رو نکردید که بهتر بود انجام می دادید؟
- اینکه با چه دیدی وارد آمریکا بشیم بهتره که بعدا اذیت و سرشکسته نشیم؟ بیایم اونجا و چند سال به خوبی درس بخونیم و هدف رو بذاریم برگشتن و کار تحقیقاتی در ایران (مثلا یک شرکت دانش بنیان بزنیم و ...) یا بهتره به دنبال موقعیت کاری در آمریکا و اروپا بگردیم.
- و ...
* راستش من خودم که تشنه پاسخ هایی از این قبل هستم و فکر می کنم که کاربرهای وبلاگ شما هم به دنبال یافتن این جور پاسخ ها هستند. شما که الان چند ساله دارید اونجا زندگی می کنید بهتر از هر کس دیگه ای می تونید به این مطالب پاسخ بدید.
امیدوارم که از مطالب من ناراحت و دلگیر نشده باشید. من و هر کس دیگه خیلی دوست داره که کسی مثل شما که دغدغه راهنمایی و اراده تجربیات تون به دیگران رو دارید بیشتر به این مسائل بپردازید که جواب اونها هیچ جای دیگه یا گیر نمیاد و یا کمتر گیر میاد.
هدف من این نبود که جوابم رو ایجا و در پاسخ به نظرم دریافت کنم و فقط یک درخواست برادرانه بود که اگر ممکنه این مطالب رو بیشتر در پست های وبلاگ تون در نظر بگیرید و بهشون بپردازید.
با سپاس فراوان
خیلی خیلی موفق باشید.

سلام
ممنون از انتقادتون. ببخشید دیگه بیشتر از این فعلا در توانم نیست. مسائل امریکا هم دغدغه های ذهنی ام نیست که بنویسم. بعضی وقتا که یه چیزی به ذهنم میاد (مثل اون قضیه ثروت) یه پستی در موردش مینویسم.
جواب سئوالاتتون به طور خلاصه. همه چیز اینجا خیلی خوبه. بعدا رسیدم بیشتر مینویسم.

ناشناس دوشنبه 25 آبان 1394 ساعت 12:19

سلام مجدد
وودی جان خواهش میکنم جواب سوالم رو که خواسته بودم در ایمیل بهم بدی،برام بفرست،بدجور گیر کردم.من همان متاهل متولد1369 هستم

سلام
جواب دادم؟ نمیدونم شاید چیزی نگرفتم.

ملودی جمعه 22 آبان 1394 ساعت 16:19

وودی عزیز خیلی خوشحالم از a تا z پذیرش و سفرتون رو نوشتید بعضیا وقتی پذیرش میگیرن میرن و تو وبلاگشون چیزی آدم میپرسه به زور نیم خط جواب میدن انگار ما میخوایم ویزاشونو بدزدیم

خواهش. من خودمم الان همینم. اصلا وقت نمیکنم بنویسم چه برسه به جواب بدم.

آرزو جمعه 22 آبان 1394 ساعت 11:28 http://imgoing.blogsky.com

هیچوقت به پول و پولدار شدن فکر نمیکردم شاید به دلیلای که شما اینجا گفتید و همون ضد ارزش بودنش که یه دوره ای همه گیر بود ... تا الان که رسیدم ب ارشد و کارای پایانامه مم و فکرای بعدش... به این نتیجه رسیدم بدون پول نمیشه خیلی از ایده ها انجام شن و همینطور بدون علم نمیشه همون ایده ها رو داشت...
یه بار بی پولی برای کارام انقد فشار آورد به مامانم گفتم میدونی آدم پول نداشته باشه نه احترام داره نه ارزش و نه حتی علم...
الان دیگه برام ضد ارزش نیست پولدار شدن ... اتفاقا برام شکل یه هدف گرفته...چون میتونم برا قرون قرونش کاره مفیدتری برای خودم و آدمای اطرافم کنم!و بدونش یه عالم بی عمل نهایتا میتونم بشم... که نمیتونه راضیم نگه داره!

پول هدف نیست. شاید وسیله ای برای رسیدن به اهداف بشه.

ناشناس پنج‌شنبه 21 آبان 1394 ساعت 14:10

با سلام
اگر امکان داره نظرتون رو در مورد شرایط من بگید و راهنماییم کنید.
متولد1369 و متاًهل هستم.حدود یک سال و دو ماه که از پایان نامه ارشدم دفاع کردم.لیسانس و فوق لیسانسم رو از دانشگاه دولتی شهرستان(کاشان) در رشته مکانیک گرفتم.معدل لیسانس 16.36 و معدل فوق17.27می باشد.2 مقاله بین المللی و یکی کنفرانس داخلی دارم،البته در همه مقاله ها اسمم سوم خورده است. مدت 10ماه در شرکتی بودم با حقوق تقریبی 1500000تومان.البته یک ماه بیکار شدم.زبانم در حد آزمون تولیمو می باشد.تصمیم دارم دکتری را در خارج از ایران (آمریکا) بخونم یعنی سال دیگه اپلای کنم،روی زبان کار کنم و یک مقاله isiبدم.این به این معنی است که سر کار نرم.حدود 120میلیون پول دارم.به نظرت میتونم با این شرایط ریسک کنم و تمام تمرکزم روی اپلای بگذارم. پیشاپیش از راهنماییتون ممنون.
اگر امکان دارد این پیام رو در نظرات نمایش ندهید و در ایمیل جواب دهید.

سلام
120 میلیون میشه کمتر از 40 هزار دلار. اگر یه دانشگاه کم خرج بتونید بدون فاند ادمیشن بگیرین هم خوبه. به نظرم زمان بذارین و برای تافل و جی آر ای خوب بخونین. من خودم سر کار هم میرفتم. نمیدونم شرایط تون چطوریه که باید سر کار برید یا نه. ولی از نظر مقاله و اینا خیلی وضعیت خوبی ندارین که بدون جی آر ای تاپ بتونین ادمیشن با فاند بگیرین. من نمیتونم نظری بدم در مورد سئوالی که پرسیدین.

Farhood پنج‌شنبه 21 آبان 1394 ساعت 04:06

با عرض سلام و خسته نباشید
راستش من برای Fall 2016 میخوام برای چند تا دانشگاه آمریکا اپلای کنم. ولی یه چیزی که واقعا باعث سرخوردگی و ناامید شدنم میشه خیل عظیم ملل شریف چینی و هندی هستن. (مخصوصا چینی ها). من رشته ام الکترونیکه. تو وبسایت هر دانشگاهی که سر میزنی چیزی که زیاد به چشم میزنه این استادای چینی هستن. حالا اوضاع وقتی بدتر میشه که میری تو پیج گروه تحقیقاتی استاد و میبینی بله شاگردای استادم 99.9999 درصد چینی ان. خیلی بی انصافیه بخدا. چین و هند روی هم 3 میلیارد نفرن. از بهترین دانشگاه آمریکا تا بدترین دانشگاه آمریکا، از شمالی ترین نقطه آمریکا تا جنوبی ترین نقطه آمریکا رو به سیطره خودشون در آوردن. من چطور خوشبین باشم وقتی چنین شرایطی رو میبینم؟!! من مطمئنم تو شرایط مساوی از لحاظ رزومه با یه دانشجوی چینی استاد چینی هم ملیت خودشو به من ترجیح خواهد داد. اینو بگم که من دانشگاه های بالا رو در نظر ندارم چون رزومه م حد اونا نیست. من فقط به اینکه ریسرچ استاد به زمینه کاری من بخوره و اینکه آزمایشگاهش امکانات مورد نظر من رو داشته باشه نگاه می کنم حالا فرقی نمیکنه اون دانشگاه Texas Tech University باشه یا University of Nevada at Las Vegas
مطالب بالا رو نگفتم که بگم نژاد پرستم ولی کاش دانشگاه ها یه سیاست کنترل نژادی داشتن. کاش !!!!

سلام
سرخورده نباش. هر کسی یه جایی توی این دنیا داره که هیچ کس دیگه ای نمیتونه بگیردش. شما فقط باید جای خودتو پیدا کنی. اگر هم پیدا نمیکنی از خدا بخواه که کمک کنه. اون بهترینه. قبول هم بشی بیایی میبینی دانشگاه هم همینه. در واقع دانشگاهی که چینی و هندی داره نشونه بدیه چون معلومه اینترنشنال خوب نمیگیره. سر کار هم بری میبینی که باز همینه.

محمد سه‌شنبه 19 آبان 1394 ساعت 23:34

سلام حال شما؟
آمدم تشکر کنم ازتون و بگم که من از کلمه به کلمه و حرف به حرف نوشته هاتون نکته و مطلب میگیرم و عاشق طرز نگاه و اندیشتون هستم خواهشا به نوشتن ادامه بدید هر چند کم این مدت که نمینوشتید من خیلی ناراحت بودم توی دلم میگفتم که دیگه اون مطالب ناب پرید ولی باز که نوشتید خیلی حالم عوض شد
دوستدار شما

سلام
خواهش لطف دارین.

ملودی دوشنبه 18 آبان 1394 ساعت 20:19

من به شدت شرمنده هستم سوالام سرریز کرده. من با معدل و تافل و جی ار ای میتونم برای مستر فاند بگیرم؟ :| با توجه به اینکه دانشگاهم تهران نیست و مازندرانه. از من لیسانس انتظار میره مقاله بدم؟!!

سلام
بلاگ قبلی من جواب سئوالاتونو داره. ربطی به دانشگاه نداره. از لیسانس ها انتظار مقاله نمیره.

ملودی دوشنبه 18 آبان 1394 ساعت 17:56

1-وبلاگ قدیمیتون خیلی استخاره میکردین میشه توضیح بدین چجوری استخاره میگیرن و تحلیل میکنن؟
2- شما راجع به گرین کارت و لاتاری اطلاعی دارین؟ میخواستم بپرسم اگر با ویزای دانشجویی یا اقامت دائم کشور دیگری باشم میتونم لاتاری شرکت کنم؟

1- خیلی استخاره نکردم.شاید توی عمرم دو بار. نمیدونم یه دوستی بود برام میگرفت. الانم ازش بیخبرم. کلا هم به این نتیجه رسیدم که دیگه هیچوقت استخاره نکنم.
2- لاتاری ثبت نام کنین دیگه. اقامت بعضی کشورها نمیشه. اما ویزای دانشجویی مشکلی نداره. فکر نکنم مشکلی باشه شما ثبت نام کنین ضرری نداره.

adel یکشنبه 17 آبان 1394 ساعت 22:11

سلام وودی جان
والا در ایران امروز یا بهتر بگم تهران امروز از نظر اکثر مردم پولداری ارزش است و اتفاقاً اینکه از کجا آورده مهم نیست هر کسی ماشین لوکس ظاهر لوکس داشته باشه احترام عجیبی پیش مردم داره حالا آمریکا رو نمی دونم البته دوست دارم بدونم ثروت ارزشه یعنی اینجوری مثل ایران؟! یاد امریکن بیوتی افتادم، علم بهتر است یا ثروت هم خدا بیامرزه اون مال زمان بچگی ما بود آدما ساده بودن ایده آل گرا، جو گیر بودن، الان دیگه انطوری نیست :)

سلام
امیدوارم که اینطوری که میگین نباشه. من بودم که اینطوری نبود هنوز.

masoud شنبه 16 آبان 1394 ساعت 02:40

سلام
یه سوال درباره سربازی داشتم.شما که سربازی نرفتین بعد درستون برای موندن مشکلی ایجاد نمیکنه؟آخه نگرانی خودمم هست،از یه طرف میگم برم خدمت که اگر یه وقت خواستم بعد درسم بمونم مشکلی نباشه و خیالم راحت باشه از یه طرف هم اگر بخوام برم دوسال عمرم هدر میره.البته تازه سال دوم کارشناسیم!ولی چون میخوام برای تافل و جی ار ای برنامه ریزی داشته باشم باید از الان بدونم چندسال دیگه میخوام ایران بمونم.چون اگه سربازی برم امتحان تافل رو میزارم سال اول خدمت اگر نرم باید سال اول ارشد تافل بدم جی ار ای هم چون 5 سال اعتبار داره زود تر آماده میکنم خودمو که دیگه سال آخر نگرانی زبان نباشه!!!

سلام
برای موندن نه ولی برای برگشتن بله. اونم تازه بعد از چند سال موندن میشه خرید و در بدترین حالت میشه سالی 3 ماه آمد ایران.فکر نمیکنم کسی که خونه و زندگیش یه کشور خارجی هم باشه بتونه بیشتر از سه ماه یه کشور دیگه بمونه. من عمرم ارزشمندتر از این بود که دو سالشو بخوام برم سربازی. اگر میخواهید برگردین و ایران زندگی کنین حتما برین.

الیکا جمعه 15 آبان 1394 ساعت 17:20

آره موافقم خوب تو ایران اینجوریه دیگه....و مثل شما همیشه متعجبم که چرا تو کشور ما علم رو در مقابل ثروت قرار میدن در حالیکه جفتش واسه زندگی لازمه مثل اینکه بگیم آب بهتره یا غذا.طرز فکر آمریکایی رو تو این زمینه میپسندم:)

تعبیر آب و غذا رو دوست داشتم.

داریوش جمعه 15 آبان 1394 ساعت 15:10

سلام وودى. در مورد آب و هوا و دانشگاه هیوستون توضیح میدى؟
آب و هواش مثل بندرعباس هست ؟ یعنى گرم و شرجى شدید؟!
دانشگاهش خوبه؟

سلام
از دالاس شرجی تره اما نمیدونم مثل بندرعباس هست یا نه. فکر کنم ملایم تر از اونجا باشه. دانشگاه هاش هم خوبن. بستگی به رشته و کدوم دانشگاه. گیر ندین بابا کلی ملت دارن اونجا زندگی میکنن و راضی. یه جای خوب که رشته اتونو داره قبول شدین بعد بین گزینه هاتون تصمیم بگیرین.

رضا پنج‌شنبه 14 آبان 1394 ساعت 21:28 http://petroleumengineer.blogfa.com/

«سرمایه شما چقدر است که این مقدار برایتان پول خرد است . این پول را از کجا آورده اید؟ شما که زحمتی برای آن نکشیده اید.»

جملات بالا جوابیه مهندس زنگنه به بابک زنجانیه.

از یه جایی به بعد تصمیم گرفتم راجع به افراد قضاوت نکنم. به نظر من مهمترین مرجع برای رسیدگی به اتهامات بابک زنجانی دادگاه و قاضیه. پس تا وقتی که دادگاه هیچ حکمی نداد من به خودم اجازه ی هیچ گونه اتهام زنی ، نسبت به بابک زنجانی نمی دم. ولی تمام مشکل من اینه که تو کشوری زندگی می کنم که مردم و متاسفانه مسئولینش نسببت به پولدار شدن آدما اینه که ، یا خودش دزد بوده یا باباش، یا یکی از اعضای خونوادش. چرا چشم نداریم موفقیت یک فرد رو ببینیم. چرا فکر می کنیم هیچ کس برای خواستهاش زحمت نمی کشه

زندگی کوتاهتر از اونیه که بشه راجع به همه مسائل فکر کرد و قضاوت کرد.

حنیف پنج‌شنبه 14 آبان 1394 ساعت 16:51 http://Transport.rzb.ir

جایگاه رو ترجیح میدم!
بین علم، ثروت و جایگاه!

- البته میتونه جواب پست قبلی هم باشه.

عجب!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد